پاورپوینت کامل زندگی دانشجویی ; گفت وگو با خانم دکتر سیما فردوسی ۴۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زندگی دانشجویی ; گفت وگو با خانم دکتر سیما فردوسی ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زندگی دانشجویی ; گفت وگو با خانم دکتر سیما فردوسی ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زندگی دانشجویی ; گفت وگو با خانم دکتر سیما فردوسی ۴۷ اسلاید در PowerPoint :
۶
. . . هر بار که از جلوی نرده های سبز دانشگاه رد می شد، همه اش خدا خدا می کرد که کی این چهار ساله دبیرستان تمام می شود تا
قدم به آن طرف این نرده های وسوسه انگیز بگذارد . پدر، مادر، دوستان و آشنایان همه از بهشت موعودی که در حصار این آهن های
کوتاه و بلند محصور شده بود سخنها می گفتند .
دبیرستان و پیش دانشگاهی اش که تمام شد، تازه دریافت که انرژیش برای پریدن از ارتفاع میله ها کم بوده و حالا باید یکسالی به
ضرب شب زنده داری و کلاس خصوصی و تست، جزوه، . . . دوپنیگ کند تا بتواند دلهای تماشاچیان بی قرار این مسابقه را به ساحل
آرامش برساند و اندکی نیز برای دل خودش تقلایی بکند . روزنامه را که گرفت، از خوشحالی در پوستش نمی گنجید . به خودش که
آمد دیگر راستی راستی دانشجو شده بود، حالا دل همه اطرافیان آرام گرفته بود و این تنها دل او بودکه به این سادگیها آرام
نمی شد . آن طرف نرده ها کم کم داشت از یافتن بهشت موعودش خسته می شد نمی دانست نشانی که به او دادند اشتباه بوده و یا
باید این زمین مستور را بهشت آرمانی اش بکند . پدر و مادر و اطرافیان نشانی بهشت ساخته شده را به او داده بودند و راهنمایان
این سو، فقط ابزار و زمین در اختیار می گذاشتند و همت خود او را می طلبیدند . سر در گم بود، چشم بر هم که می گذاشتی این
مدت کوتاه به اتمام می رسید پس چه باید بکند؟ خدای ناکرده یک جورهایی ممکن بود ناامید شود . . .
تصمیم داشتم مساله بالا را در ابعاد مختلفش با خانم دکتر فردوسی، چهره آشنا برنامه های تلویزیونی و استاد دانشگاه شهید
بهشتی در میان بگذاریم . قدم به اتاقش که گذاشتیم و درخواست فرصت گفتگو کردیم، به ما گفت که منتظر مصاحبه با مجله
پرسمان است و وقت کمی دارد . وقتی هم که گفتیم ما همان پرسمانی ها هستیم، لبخندی زد و گفت پس اگر بشود نیم ساعته
مصاحبه را تمام کنیم . ما هم بسم اللهی گفتیم و مصاحبه ما ۵/۱ ساعت به طول انجامید . البته اگر تعداد تلفنهایی را که خانم دکتر
در میان مصاحبه پاسخ گفت از زمان مصاحبه کم کنیم شاید نهایتا یک ساعت دستگیرمان شود .
خانم دکتر تحصیلکرده روانشناسی از انگلستان است و وقتش را به تدریس و مشاوره و تحقیق و تالیف می گذراند .
خانم فردوسی، آنچه من، به عنوان یک دانشجو، در میان سایر دانشجویان مشاهده می کنم این است که برخی از دوستان من پس از
ورود به دانشگاه یکباره کاخ آرزوهاشان فرو می ریزد و به نحوی دچار نا امیدی می شوند . دوست داشتم بدانم دید من درست است یا
نه؟ اگر با نظر من موافق هستید، به عوامل امیدواری قبل از دانشگاه و آنچه این امیدواری را از بین می برد، اشاره بفرمایید .
دیدی که شما دارید تا حدودی صحیح است . ما دانشجویانی داریم که به این شکل هستند و در مقابل دانشجویان بسیاری داریم
که چنین حالتی ندارند . به نظر من، این مساله بر اساس تصویر ذهنی فرد قبل از ورود به دانشگاه شکل می گیرد . ممکن است
کسی از دانشگاه، از فضا و محیط و استادان و دروس آن جا تصویری برای خود ساخته باشد که اصلا با واقعیت منطبق نباشد . مثل
کودکی که می خواهد وارد مدرسه شود، ما برای او مدرسه را مانند بهشت ترسیم می کنیم; اما وقتی بچه ها به مدرسه وارد
می شوند و نوع فضا و روابط انسانی را می بینند، ممکن است دیگر دلشان نخواهد مدرسه بروند .
به نحوی دانشجویان هم قبل از ورود به دانشگاه، یک چنین تصویری در ذهنشان دارند . شغل عالی، موقعیت عالی، مطالب آماده
علمی و دانشجویان و استادانی که فقط به علم فکر می کنند . از آن طرف، جامعه و خانواده نیز به این تصورات دامن می زنند . خیلی
از خانواده ها علاقه دارند فرزندانشان به هر قیمتی شده وارد دانشگاه شوند; ولی اصلا به استعداد آن ها توجه ندارند . ما الان
دانشجویانی داریم که به رشته تحصیلی فعلی خود اصلا علاقه ندارند و ولی به خاطر جو محیط به دانشگاه آمده اند . خوب، طبیعتا
این فرد انگیزه یادگیری ندارد و با کسان دیگر هم که صحبت می کند به او می گویند: در دانشگاه هم خبری نیست; و این حرف
واقعا جوانان جامعه را دچار ابهام می کند . دانشجویان باید به تصویر واقعی دانشگاه دست یابند تا هنگام ورود به این محیط دچار
تردید و خدای ناکرده یاس نشوند .
شما تصور واقعی از محیط دانشگاه را در چه می بینید؟
به نظر من، هدف فرد در ورود به دانشگاه باید رشد باشد; رشدی که باعث تحول شود و برای تحقق آن انسان باید در محیط و
جامعه علمی باشد . آن وقت است که جهان بینی شخص تغییر خواهد کرد . دانشگاه و برنامه های آن برای این نیست که حتما برای
دانشجو شغل و موقعیت ایجاد کند . دانشگاه طرز فکر را متحول خواهد کرد . به نظر من، خانواده هایی که به جوانانشان برای عدم
راهیابی به دانشگاه سرکوفت می زنند و آینده او را در خارج از دانشگاه تیره و تار جلوه می دهند، به ایجاد این تصور غیر واقعی از
دانشگاه دامن می زنند . همه باید بدانیم دانشگاه محل آماده سازی افراد برای ورود به جامعه است نه بنگاهی برای کاریابی و
کارپردازی .
به نظر شما، امکانات دانشگاه های ما برای حاضر کردن جوان جهت ورود به جامعه کافی است؟
خوب ممکن است یک نواقصی هم وجود داشته باشد; ولی ما هم باید همت خود را جهت رفع نواقص به کار بندیم نه این که دائما
انتقاد کنیم . هر کس باید بگوید من، به عنوان یک عضو این جامعه، چه کاری می توانم انجام دهم . خوب است در دانشگاه
دانشجویان را با مسائل درگیر کنیم و مثلا خیلی از کارها را به آنان واگذاریم; برای مثال کتابخانه را به آن ها واگذار کنیم و به عنوان
یک جامعه کوچک بخواهیم نواقص آن را برطرف کنند . الان برخی از دانشجویان ما حالت طلبکارانه پیدا کرده اند . اصلا فکر
نمی کنند همگی اعضای یک جامعه اند و نباید خود را کنار بکشند .
عواملی که باعث نا امیدی می شود چیست و چگونه می توان آن را به عوامل امیدواری تبدیل کرد؟
خانواده ها در این زمینه مسؤولیت سنگینی دارند . برخی وقت ها انتظارات خانواده از فرد باعث می شود او نا امید گردد . بعضی
وقت ها هم جامعه باعث این بحران است; مثلا یک دانشجوی روستایی، وقتی به روستای خود باز می گردد، همه از او انتظار دارند و
نمی دانند او یک دانشجو یا دانش آموخته معمولی است . این سطح انتظارات باعث می شود فرد خود را در این جا ناتوان ببیند و
دچار نوعی یاس شود . از دیگر سو، جوان نگران آینده است و ما باید نگرانی اش درباره آینده را از بین ببریم در محیط دانشگاه نیز
باید برنامه های ورزشی و هنری را افزایش یابد; مطالعات ما نشان می دهد، دانشجویانی که در دانشگاه در زمینه های علمی،
فرهنگی، هنری، ورزشی و . . . فعالیت می کنند، در مقایسه با کسانی که این فعالیت ها را انجام نمی دهند، بسیار امیدوارترند .
مساله مهم و اساسی آن است که انسان به آنچه خداوند به او داده راضی باشد و ناشکری نکند . کوشش در راه سلامت روحی و
روانی نیز به امیدواری فرد کمک می کند . دیگر این که برخی از حوادث مثل اتفاقی که منجر به مرگ دانشجویان تیز هوش
دانشگاه شریف در سانحه رانندگی شد، باعث می شود دانشجو فکر کند برای او ارزش قائل نیستند . در حالی که او باید احساس
کند ارزش وجودی دارد و مورد احترام همه است . زندگی دانشجویی باید افتخار آفرین باشد و ش
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 