پاورپوینت کامل می خواهم غروب باشم ; قاب قلم ۲۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل می خواهم غروب باشم ; قاب قلم ۲۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل می خواهم غروب باشم ; قاب قلم ۲۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل می خواهم غروب باشم ; قاب قلم ۲۴ اسلاید در PowerPoint :

۲۴

«می خواهم غروب باشم

فروتنی طبیعت و آواره بی کران ها»

آن گاه که یگانه معمار هستی طرح آفرینش کائنات را پی افکند و کاخ وجود را برافراشت، شگفتی های طبیعت و جلوه های آفرینش
او بندگانی را محو تماشای خود ساخت و عظمت و شکوه الاهی رابه همگان نشان داد تا راز آفرینش با این زیبایی ها نمایان گردد .
چگونه می توان این نقش ها را در وصف آورد که زبان سخت قاصر است و چگونه می توان با قلم ناتوان بشر آن ها را نگاشت که:

کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ

کار ما شاید این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم .

غروب زیبایش مظهری بی کران از این گستره بی پایان است که بسان دشتی گسترده در سینه طبیعت رازدار هزاران رهگذر
غمگین است . راز دار رهگذران منتظر; آنان که در غروب آدینه درخت انتظارشان به بار می نشیند و بهار اندوهشان شکوفه باران
می گردد; اندوهی شیرین که نوید صبح ظهور رابه آنان می دهد و طلوع آخرین ستاره امید را .

«نشسته ام به راه تو

مگر شبی باز آیی »

خوشه های طلایی حیات

تقدیم به مسلمانان فلسطینی:

نجمه صمدی/اصفهان

لبانشان به خنده شکفته بود و بر قلب هایشان سنگفرشی از سادگی و محبت چیده بود، حس می کردم که قطرات خون از
رگ هایشان جدا شده و قطره قطره بر در خانه قلبشان می چکد و موسیقی عشق می نوازد . در پهنای دشتستان زندگی،
خوشه های طلایی حیات سرافکنده بودند و سیلی های محکم باد پاییزی زندگی را که بر سر و رویشان فرود می آمد، می پذیرفتند .
سر به زیر انداخته بودند و شکایتی نداشتند چون می دانستند نسیم ملایم خزان زندگی از زود فرا رسیدنش شکایت دارد .

در آن هنگام که دژ خیمان با دست های خون آلود داس ها را بر دوش می کشیدند و در گلستان زندگی دسته دسته گل های پیر و
جوان را می چیدند و سر می بریدند،

هر چه بر صفحه سفید تابلوی قلبم طرح گل و پروانه می نگاشتم، قلم مو خود را به رنگ سیاه می کشید و پیراهن سیاه بر تن پروانه
می کرد، پروانه غمگین بود; چون با گل ها یک قدم فاصله داشت، اشک می ریخت; اما اشکش چون مرواریدهایی بدن گل ها را
کفن پوش می کرد .

ردپایی از عشق

نرگس جعفری/روان شناسی اصفهان

نازنینم، هر گاه از کوچه های انتظارت عبور می کنم، می بینم عطش عشقم افزون تر از قبل شده است . با کوله باری از ناامیدی،
یکه و تنها، به پیمودن راه تا انتها می اندیشم; ولی آتش امید تو در دلم مرا نیرو بخشیده .

ای همیشگی ترین، اگر می توانستم گام های رنجورم را روی رد پایی که از تو باقی مانده بگذارم، عبور از راه ناهموار و پر پیچ و خم
زندگی دنیوی، برایم آسوده تر می گشت .

آری، چقدر پرشکوه است لحظه ای که ردپایی راستین از تو بیابم و از تپه های انتظارت خود را به قله های عرش وصال برسانم و
خود را در طنین صدای دلنوازت رها سازم . به تو می اندیشم که با حضور و ظهورت پوچی روزهایم، بی قراری شب هایم، بی رنگی
رنگ ها، نازیبایی زیبایی ها، نفرت عشق ها، فراق وصال ها، ظلمت روشنی ها،

همه و همه، جایشان را به لحظات سرشار از هدف و آرامش، رنگ ها، زیبایی ها، صداقت ها و درخشندگی ها می دهند . تو بدان
آن گاه که چشمانم هوای غروب از این سرزمین را داشت، با امید به تو طلوعش را به روی سرزمین عشقت آغاز کرد .

امید نقد، نگرانی نسیه

نادر اسماعیلی/علوم اجتماعی تبریز

فردا نسیه امروز است و آن چه جای سؤال دارد این است که: آیا فردا برایمان پیش خواهد آمد یا نه؟ !

پس چه بهتر که از نقد امروز حداکثر استفاده را بکنیم تا در فردا و آینده امروز حسرت از دست دادن دیروز فردا یا فردای (امروز) را
نخوریم; و بعد از آن، اگر در فکر آینده هستیم، به گفته سهراب شاعر معاصرمان توجه کنیم که «صبح ها وقتی خورشید د