پاورپوینت کامل گفت و گویی با دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی ; در سؤال کردن آزاد بودم ۳۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گفت و گویی با دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی ; در سؤال کردن آزاد بودم ۳۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفت و گویی با دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی ; در سؤال کردن آزاد بودم ۳۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گفت و گویی با دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی ; در سؤال کردن آزاد بودم ۳۶ اسلاید در PowerPoint :

۴

به بهانه بزرگداشت یکصدمین سال تولد علامه محمدحسین طباطبایی

همیشه از ملاقات و گفت و گو با کسانی که سروکارشان با فلسفه بود واهمه داشتم; دلیلش را هم به طور واضح نمی دانستم . شاید
به این خاطر که گمان می کردم هر سؤال و گفته ام را در ترازوی حساب های فلسفی و منطقی خودشان می گذارم و آن وقت از
مبتدا و خبر و فعل و فاعل جمله ام صدتا تناقض و ابهام و ایراد می گیرند و خلاصه حسابی از خجالتم در می آیند; اما گفت و گو
بادکتر دینانی این تصور موهوم مرا باطل کرد و فهمیدم که می توان با یک فیلسوف بزرگ هم گپی صمیمانه و خودمانی زد . پس از
چند بار که قرارهایم با ایشان به فرصتی دیگر موکول شد، سرانجام او را در جلسه دفاعیه ای در مرکز تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی
یافتم وقتی از جلسه دفاعیه خارج شدیم، از ایشان خواستم محلی را برای مصاحبه تعیین کند . آقای دکتر بی هیچ تکلفی دو
صندلی دانشجویی را در کنار راهرو نشان داد و گفت: همین جا خیلی خوب است . بی چاره عکاس ما که هاج و واج به مکان
پیشنهادی دکتر نگاه می کرد . از دکتر خواستم به مناسبت یکصدمین سال تولد علامه طباطبائی (ره) از آشنایی و خاطرات خود با
مرحوم علامه بگوید . ایشان نیز در گفتاری کوتاه و دلنشین خاطراتی از آن روزها بیان کرد . تفصیل بخشی از سخنان دکتر دینانی
را باید وام دار کتاب آیینه فیلسوف (تالیف آقای دکتر نصری) دانست که در تنظیم این مصاحبه از آن استفاده شده است .

جناب دکتر دینانی از چه زمان با مرحوم علامه طباطبائی آشنا شدید؟ و ارتباط شما با ایشان تا چه زمانی ادامه داشت؟

ارتباط من با علامه طباطبائی از نوع ارتباط شاگرد و استادی بود . از همان زمانی که در قم دروس حوزوی را آغاز کردم، به محضر
درس فلسفه ایشان شرفیاب شدم . بی اغراق باید گفت ایشان استاد مسلم فلسفه و تفسیر بودند . پس از حضور در درس ایشان
میزان ارادت من به ایشان بیش تر شد . هر چه بیش تر در جلسات درس ایشان شرکت می کردم، بیشتر به عمق معنویت و تعالی
اندیشه های این فیلسوف و مفسر بزرگ معاصر پی می بردم . ایشان آن موقع در درس فلسفه خودشان اسفار ملاصدرا و الاهیات
شفای ابن سینا را تدریس می کردند و من در هر دو دوره درس ایشان شرکت داشتم . این کلاس ها حدود ۱۰ سال – از سال ۱۳۳۴ که
بنده وارد قم شدم تا سال ۱۳۴۵ که از قم خارج شدم – ادامه داشت . البته ایشان یک کلاس درس خصوصی هم داشتند که هفته ای
دو شب یعنی شب های پنج شنبه و جمعه در منزل بعضی از اشخاص شرکت کننده در آن کلاس ها برگزار می شد . تعداد شرکت
کنندگان در این کلاس حدود ده نفر بود و تمام آن ها نخبگانی بودند که هم به فلسفه علاقه داشتند و هم مورد اعتماد مرحوم
علامه طباطبائی بودند . بعضی از دوستان شرکت کننده در آن کلاس نام من را به عنوان شاگرد تازه برده بودند و علامه نیز
موافقت کرده بود . تا سال ۱۳۴۵ که من در قم بودم، در این کلاس های خصوصی شرکت می کردم . در این جلسات عمیق ترین
مسائل فلسفی و عرفانی به صورت منظم مطرح می شد . دوستان آن جلسه هم اهل فلسفه و هم اهل مطالعه کامل بودند . به
همین دلیل، با ذهن پر و آماده به کلاس می آمدند و بهره بسیار از این کلاس ها گرفته می شد . آن جلسه شبانه برای من جاذبه فوق
العاده ای داشت . علامه طباطبائی در این کلاس خلاصه افکار و نتایج مطالعات فلسفی خود را طرح می کردند و تا پاسی از شب
درباره آن بحث و گفت و گو می شد .

مرحوم علامه طباطبائی تنها مدرس و شارح فلسفه نبودند، بلکه ایشان یک فیلسوف به معنی واقعی کلمه بودند . و ابداعات
بسیاری در مسائل فلسفی داشتند . ما در آن جلسات هر مشکلی که داشتیم و هر چه فکر می کردیم باید گفته شود، مطرح
می کردیم . ایشان هم با یک سماحت و بزرگواری خاصی که من در کم تر کسی دیده ام، به حرف ها خوب گوش می دادند و سپس
جواب می گفتند . و بحثها ادامه می یافت . من برای شرکت در آن جلسات از شدت علاقه دقیقه شماری می کردم . و از قضای روزگار
خود علامه طباطبائی هم به آن مجلس علاقه وافر داشتند . چون آن جلسه پس از نماز مغرب و عشا شروع می شد . اول کسی که
در مجلس حضور می یافت خود مرحوم علامه بودند . ایشان از همه زودتر می آمدند و سپس دوستان یکی یکی می آمدند و جلسه تا
ساعت دوازده و گاه تا یک بعد از نیمه شب ادامه می یافت . بنده آن جلسه را بهترین و مفیدترین جلسات علمی – فلسفی می دانم که
در عمرم با آن مواجه شده ام .

چه ویژگی هایی درس ایشان داشت؟

همان طور که عرض کردم، ایشان بیانش خیلی آرام و یواش یواش بود . چون من استاد دیگری داشتم که در قزوین بود . همان
سال ها به قزوین می رفتم و در درس وی شرکت می کردم . هر دو بزرگوار بودند . آن استاد خوش بیان تر، بسیار مسلط و خوش
تحلیل بود; اما حوصله سؤال و جواب زیاد نداشت و خیلی نمی شد از او اشکال گرفت . فلسفه را می دانست، اما تفلسف نمی کرد;
یعنی حریت فکری نداشت . علامه طباطبائی یک فیلسوف بود، یعنی خودش تفلسف می کرد و اندیشه ایجاد می کرد و می اندیشید .
درعلمایی که من تا کنون دیدم، حریت فکری و آزادی اندیشه بدان گونه که من در علامه طباطبائی دیدم در هیچ کس ندیدم .
روح تقلید در علامه طباطبائی نبود . این که ابن سینا و ملاصدرا یا کس دیگر گفته است، برایش مهم نبود . مطلب از این جهت
اهمیت داشت که خودش او را قبول داشت و خودش به تفلسف در فلسفه اش به او رسیده بود . این اهمیت دارد . کسانی هستند که
حرف های ملاصدرا را می دانند ولی فرانمی توانند بروند، مرحوم علامه طباطبائی فرا می رفت و در قید و بند هیچ فیلسوفی
محبوس نبود .

لطفا از جلسات

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.