پاورپوینت کامل گفت و گویی با خانم دکتر روشنک ; در ازدواج سازش دهی و سازش پذیری مهم است ۶۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گفت و گویی با خانم دکتر روشنک ; در ازدواج سازش دهی و سازش پذیری مهم است ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفت و گویی با خانم دکتر روشنک ; در ازدواج سازش دهی و سازش پذیری مهم است ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل گفت و گویی با خانم دکتر روشنک ; در ازدواج سازش دهی و سازش پذیری مهم است ۶۴ اسلاید در PowerPoint :

۴

در آخرین روز از ماه نخست سال ۸۲، در یکی از کلاس های دانشگاه علم و صنعت در محضر دکتر خدابخش توفیق حضور یافتیم . او
که عضو هیات علمی دانشگاه الزهراء (س) است و دوره دکترای روان شناسی بالینی را در دانشگاه تهران گذرانده، متواضعانه ما را
پذیرفت و به پرسش های ما پاسخ گفت . مصاحبه ما قبل از جلسه «گروه اندیشه » برگزار شد . پس از پایان مصاحبه، ما نیز به اتفاق
استاد در نشست صمیمانه اعضای این گروه شرکت کردیم . حضور سه ساعته ما با این جمع و قرار گرفتن در فضای مناظره و ترسیم
مشاهدات و ارائه نظرات دانشجویان با محوریت خانم دکتر خدابخش در خصوص ازدواج در دوران دانشجویی ما را بیش از پیش با
دغدغه های استاد و دانشجویان در این مساله مانوس ساخت . امید است در فرصتی مناسب نظرهای مطرح شده در این محفل را
در صفحه حرف نو به حضورتان عرضه کنیم .

با تشکر از این که وقتتان را در اختیار نشریه پرسمان قرار دادید، به نظر شما آیا ازدواج در دوران دانشجویی مناسب است یا نه،
یعنی اگر دانشجویی قصد ازدواج داشته باشد با چه مشکلاتی مواجه می شود؟

ازدواج را در هر دورانی توصیه می کنم . ازدواج احتیاج به بلوغ فکری، بلوغ جنسی و آمادگی های روحی و روانی دارد و همین طور
یک مقداری پایداری و مسائل این چنینی . این نیازهایی است که ازدواج دارد اشتغال و غیره . پس اگر مقدمات این مساله آماده
بشود، قطعا می تواند این مساله در دوران دانشجویی صورت بگیرد . شاید در بعضی موارد در دوران دانشجویی بهتر هم باشد . الان
در کشور ما بلوغ دختران ۱/۱۰ و بلوغ پسران ۳/۱۴ – ۱/۱۴ با آمارهایی که حالا کمی تقریب هم دارد، مطرح شده که در واقع دوران
بلوغ طبیعی بچه ها به این صورت است . حالا اگر یک نگاهی به همین مطلب بکنیم، می بینیم یک دختر در سن ۱۰ سالگی آمادگی
ازدواج دارد . این آمادگی را طبیعت به او می دهد . چه کسی می تواند این سؤال شما را جواب دهد؟ بهترین منشا یاماخذ برای این
که ما بتوانیم این سؤال هارا جواب بدهیم، خود طبیعت است; طبیعت به انسان می گوید در این سن فرد آمادگی دارد یا پسر در
سن ۱۴ مثلا آمادگی ازدواج دارد . حالا بگذریم از اجتماعات که بر خلاف رودخانه شنامی کنند و خوب رودخانه ای که آدم برخلاف
آن شنا کند آدم را به ساحل نمی رساند; یعنی افراد می گویند حالا باید صبر کنید درستان تمام بشود، سربازی بروید، کار پیدا
کنید، ماشین بخرید، خانه بخرید و . . . که دیگر این به فاصله های زیادی منجرمی شود; یعنی با سن تحول و رشد کاملا مغایرت
دارد . اگر می گوییم ازدواج دانشجویی، به خاطر این است که یک مقداری ثبات و پایداری در دانشجوها می بینیم; حداقل حرفه
شان تقریبا روشن شده است، رشته شان مشخص شده، سنشان خوب است، فهم و درایت پیداکرده اند و طبیعتشان یک طبیعت
آماده است . البته بعضی افراد هستند که ما اصلا به آن ها توصیه نمی کنیم در دوران دانشجویی یا کم تر یا بیش تر ازدواج کنند; به
خاطر این که آمادگی های دیگر را ندارند . اگر آمادگی روحی، روانی و تربیتی باشد و فرد را برای ازدواج آماده کنند، این توانایی
دیده می شود . در غیر این صورت، می بینیم در سنین خیلی بالا هم برای امر ازدواج، استقلال فکری و استقلال منشی را ندارند .

یک خصوصیتی که دانشجو دارد این است که ساده زندگی می کند، حداقل به خاطر این که محیط دانشگاه این گونه است . در یک
خوابگاه با یک مجموعه بسیار کم از امکانات می تواند زندگی خودش را جمع و جور کند . سؤال دیگری که پیش می آید این است
که آیا دانشجویی که چهار پنج سال در این محیط زندگی می کند، می تواند اولین کسی باشد یا پیشتازترین گروهی باشد که به
ازدواج ساده روی آورد و این فرهنگ را در جامعه ترویج دهد؟

بله، اتفاقا سؤال بسیار خوبی است . من پیرامون این مبحث با یکی از دوستان فرهیخته صحبت می کردم، ایشان می گفتند سادگی از
نظر ما و افرادی که روی این مساله تکیه می کنند به معنای کم خرجی، بی غل و غش بودن و بی ریا بودن است; اما بهتر است به
معانی دیگر سادگی نیز توجه داشته باشیم . برخورد جوان ها با نهاد پاکشان با امر ازدواج، این باید اولویت اول ازدواج باشد . که با
تمام فطریاتشان، با تمام قلب و وجودشان، با تمام سادگی ها و بی پیرایگی های خود با مساله ازدواج رو به رو شوند . نکته بعدی این
است که جوان به خصوص دانشجو تا وقتی ساده زندگی نکند، نمی تواند ساده ازدواج کند . ما نمی توانیم بگوییم ازدواج در واقع
جدا از سایر امور است . این زندگی دانشجویی شروع خوبی می تواند باشد ولی اگر واقعا پشت این سادگی هم فریب نباشد; یعنی
بعضی وقت ها عنوان می شود که ساده زندگی کنیم ولی این معنا تلقی می شود که بی ضمانت باشد و خیلی ها هم می آیند مثلا
عرف ها و آدابی را که هست و از لحاظ دینی هم به آن ها تاکید شده، نادیده می گیرند . این مساله باعث می شود مشکلاتی برای
جامعه پدید آید .

شاید بتوان گفت دانشجو با صداقت، شجاعت و خصوصیاتی که لازمه جوانی است، می تواند سادگی را به راحتی در زندگی رعایت
کند . به نظر شما، موانعی که در مسیر ازدواج قرار دارد، چیست و دانشجو چطور می تواند این موانع را از سر راه بردارد؟

ازدواج یک انتخاب عمر است; یعنی یک انتخاب کوتاه مدت نیست . اغلب ما علاقه مند هستیم یک فرد را انتخاب و تا آخر عمر با او
زندگی کنیم . در حقیقت این تصمیم عمر است و باید تمام شرایط یک تصمیم بزرگ را داشته باشد . ما بسیاری از جوانان را
می بینیم که حتی ملاک های نظری ازدواجشان کامل نیست یا از لحاظ تشخیص اهمیت موضوع ترجیحات خوبی ندارند; حتی
بزرگ ترها هم به بعضی از مسائل می پردازند که فقط مراسم ازدواج هست نه این که محتوای یک عمر زندگی . این که چند مهمان
داشته باشیم، چه لوازمی داشته باشیم، کجا باشد، معمولا این چیزهای روبنایی و در ازدواج خیلی کم اثر است . آن شب بالاخره
تمام می شود . بعدش می مانیم که یک عمر بالاخره با یک نفر که هم سنخش باشد، فردی که سلامت فکری، اخلاقی و شخصیتی
داشته باشد، کار و حرفه ای داشته باشد، پایداری فکری و ایدئولوژی داشته باشد، متاسفانه می بینیم این مسائل طی نمی شود .
مهم ترین مساله عدم آشنایی جوانان با ملاک های ازدواج است . اگر از جنبه روان شناختی بخواهیم ببینیم این موانع چیست،
گاهی رشدنایافتگی افراد، عدم اطلاعات و نگرش های محدود مانع ازدواج است . نه به ازدواج بدبینانه نگاه کنیم نه خوشبینانه و
ساده لوحانه . خیلی عمیق مساله را ببینیم، خیلی عمیق جست و جو کنیم . این اجازه را به هر دو طرف بدهیم که کاملا فکر کنند
تا به یک نتیجه خوب برسند . موانع دیگر هم هست مانند موانع اجتماعی . در اجتماع ما سن ازدواج روز به روز دارد بالا می رود .
این به خاطر این است که در اجتماع ما اولویت هارا به چیزهای دیگری مانند تحصیل، شغل و حرفه بخشیده اند . قبلا این طور
نبود پسر حرفه پدر راادامه می داد و در سن مناسب هم ازدواج می کرد . الان این طور نیست . این یک فرهنگ سازی لازم دارد .
متاسفانه الان عکس فرهنگ سازی در مورد ازدواج صورت می گیرد . اغلب فیلم های تلویزیونی را اگر نگاه کنید، می بینید یک زوج
جوان را نشان می دهندکه در یک خانه بسیار کامل و مجلل و بزرگ زندگی می کند .

اگر می خواهیم حرف های کلان بزنیم، باید تحلیل کلان داشته باشیم; آمارهای کلان را داشته باشیم; باید ببینیم آیا تعداد مردها و
تعداد زن ها در ایران در سال به چه صورتی است . کسانی که در سنین ازدواج هستند، چه وضعیتی دارند; آمار مجردین و آمار
متاهلین را باید داشته باشیم . من خاطرم هست زمانی که می خواستم برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بروم، جالب بود برایم
وقتی که فرم پذیرش را پر می کردم یک جاهایی یک توضیحاتی که برای من می فرستادند این بود که می گفتند اگر مجرد باشید،
در اولویت هستید و جاهایی هم می گفتند اگر متاهل باشید، در اولویت هستید . این برای من جالب بود . از یکی از استادان که از
بستگانم بود، سؤال کردم این به چه علت است، گفت در هر کشور بررسی می کنند تا ببینند در کشور آقا کم تر است یا خانم، مجرد
کم تر است یا متاهل، هر کدام کم تر بود آن ها را بیش تر به مهاجرتشان اقدام می کنند; یعنی یک چنین برنامه ریزی اصیل و دقیق
دارند .

ما در کشور سیلان مثلا می بینیم که برای زوج هایشان یک منزل کوچک، یک ماشین و زمینه اشتغال فراهم می کنند تا اولین
فرزند، خودشان را به حد توانایی برسانند و بعد از آن در اختیار زوج جوان دیگری قرار می گیرد . ما وقتی می گوییم ازدواج
دانشجویی باز هم بحث سر مراسم است، کمک به دانشجو، وام کوچک، یک خوابگاه کوچک متاهلین این ها به عنوان یک کمک
هست ولی کمک زیر بنایی باشد نیست; به خصوص بحث اشتغال بحث این آمادگی های فکری راکه ما به بچه هایمان بدهیم که
مشکلات فکری شان را چطور حل و فصل کنند . این ها برای ما اهمیت بیش تری دارد .

نکته دیگر اینکه جامعه ما کوچک نیست بزرگ است، کسی از کسی خبر ندارد . محیطهای ما محیطهای آشنایی، ایجاد تفاهم،
ایجاد علقه، ایجاد انس بسیار بسیار محدود است . ما چطور می توانیم زوج خودمان را انتخاب کنیم؟ این هم یک نکته ای است . ما
که یک کشور سنتی، پایبند به مقررات اخلاقی و انسانی هستیم، ما این را چطوری می توانیم جمع بندی کنیم، جوان های ما
خودشان تمایل ندارند که به خاطر یک آشنایی یا به خاطر یک سری مقدوراتی به خاطر ازدواجشان تن به هر مشکلی بدهند یاتن
به هر شرایطی بدهند .

امروزه جوان ما ممکن است مقابله خوبی با مشکلات نداشته باشد . الان می بینیم بچه ها آسیب پذیرتر هستند و در معرض
فشارهای روانی که قرار می گیرند آسیب پذیرند، علت چیست؟

این نکته از منظر روان شناختی مهم جلوه می کند و مقابله نسل جوان ما در برابر فشارها پایین است . وقتی علت را بررسی
می کنیم، می بینیم با مشکلاتشان خیلی روبه رو نشده اند . نسل قبلی ما در واقع همیشه مانع این شدند که بچه با مشکلش روبه رو
بشود . همیشه یک پدر حم