پاورپوینت کامل در گفتگویی با دکتر سید صادق طباطبایی ; جهان رسانه و جهانی شدن! ۹۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در گفتگویی با دکتر سید صادق طباطبایی ; جهان رسانه و جهانی شدن! ۹۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در گفتگویی با دکتر سید صادق طباطبایی ; جهان رسانه و جهانی شدن! ۹۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل در گفتگویی با دکتر سید صادق طباطبایی ; جهان رسانه و جهانی شدن! ۹۵ اسلاید در PowerPoint :

۶

globalization واژه بحث انگیزی است که این روزها زنان و مردان غربی را نیز با پرچم های رنگارنگ به خیابان های شهرهای
کوچک و بزرگ اروپا کشانده و آنان را به اعتراض به آمریکایی شدن اقتصاد و فرهنگ جهان وا داشته است . واقعیت این است که
جهان گیری دموکراسی لیبرال غربی که نه فقط غربی شدن، بلکه آمریکایی شدن همه جهان را تجویز می کند، از ظهور پدیده
خطرناکی به نام جهان خواری خبر می دهد تا اقتصاد مسلط غربی و فرهنگ هالیوودی به راحتی بتواند همه را فرو بلعد و به
اسطوره حاکمیت ملی برای همیشه پایان دهد .

«جهان رسانه و جهانی شدن » ، درنگی در پدیده جهان گستری است که ما را به گفت وگوی دوباره با جناب آقای دکتر صادق
طباطبایی کشاند .

رسانه ها به طور بسیار پیشرفته ای جهان را به سمت یک فرهنگ یکپارچه که فرهنگ غربی و به تعبیر بهتر فرهنگ امریکایی است،
سوق می دهند . با توجه به حساسیت این موضوع و علاقه ای که دانشجویان به مصاحبه شما در پیش شماره ۹ نشان دادند، در این
گفت وگو می خواهیم مجددا سؤالاتی را در خصوص نقش فرهنگی رسانه ها از حضرت عالی پرسیده، درباره ابعاد اقتصادی جهانی
شدن به گفت وگو پردازیم . به نظر شما، رسانه های جمعی به خصوص رسانه های تصویری در عصر حاضر چه نقشی بازی می کنند؟

در خصوص نقش فرهنگی رسانه ها چند موضوع اساسی وجود دارد که شایسته است جداگانه به هر یک اشاره کنم:

رسانه ها، در تبلیغ دموکراسی و فرهنگ غربی، سازنده افکار عمومی اند . ببینید، در جهان سرمایه داری، حکومت مدعی
دموکراسی است . اداره دموکراتیک یک کشور یعنی این که زمامداران موظفند هر چه مردم می خواهند، انجام دهند . برای کشف
نظر مردم باید نظرهای آن ها را در قالب سؤالاتی جویا شد . در همین جا، حیله بزرگ نگرش سرمایه داری ظاهر می گردد . آن ها
سؤالات خود را به گونه ای مطرح می کند که جواب مورد نظر خود را دریافت کنند . در کتاب تکنوپولی آورده ام دو کشیش در این
موضوع بحث می کردند که آیا می توان همزمان هم عبادت کرد و هم سیگار کشید؟ چون اختلاف نظر آن ها با بحث حل نشد، قرار
گذاشتند طی سؤالی پاسخ خود را از پاپ دریافت کنند . اولی پرسید: آیا زمانی که در حال عبادتم، می توانم سیگار بکشم؟ پاپ
جواب داد: خیر، هنگام عبادت ذهن باید کاملا متوجه خالق و معبود باشد . دومی پرسید: آیا هنگامی که مشغول سیگار کشیدن
هستم، می توانم عبادت کنم؟ پاپ جواب داد: بله، در هر حال می توان عبادت کرد . ملاحظه می کنید با کمی تغییر در فرم سؤال
نتیجه مطلوب خود را اخذ خواهید کرد . حال فرض کنید نظام سرمایه داری نوعی فیلتر خاص برای دودکش کارخانجات ساخته
است و می خواهد از طریق فروش این محصول در سطح وسیع به درآمد کلانی برسد . این سیستم دو کار می تواند انجام دهد . یا از
طریق آیین نامه ای حکومتی همه تولید کنندگان را مجبور کند از این فیلتر مخصوص خریداری کنند که این راه خیلی مؤثر نیست
. راه دیگری که وجود دارد این است که از پشتوانه مردمی برای این کار استفاده کند . بر این اساس، ابتدا از مردم می پرسند: در
شرایطی که سلامتی انسان در خطر باشد یا محیط زیست ناسالم باشد، چه چیزی باید در اولویت سیاست های دولت قرار گیرد؟
پاسخ روشن است: «دولت موظف است با آلاینده های محیط زیست مبارزه کند» . خوب حالا طبق نظر مردم کارخانجات موظف
هستند دودکش کارخانه های خود را اصلاح کنند . پس از تمهید این مقدمات ناگهان فیلتر مخصوص در رسانه ها به طور وسیعی
تبلیغ می شود و در مدت کمی به فروش می رسد و اگر کارخانه ای از خرید و نصب آن فیلتر امتناع کرد، با قانونی که خواست
مردمی است، با او برخورد می شود .

– در حوزه سیاسی و اجتماعی هم رسانه ها نقش مؤثری در سازمان دهی افکار عمومی بازی می کنند; برای مثال رسانه ها با
بهره گیری از نظرهای کارشناسانه مجرب ترین روان شناسان و جامعه شناسان به نوعی تبلیغ می کنند که گویا تنها نظام سرمایه
داری غربی مروج، مدافع و حافظ آزادی و حقوق و کرامت انسانی است . این رسانه ها محتوای برنامه های خود را بر پایه سه عنصر
اصلی آزادی، زیبایی و نشاط می سازند که بدون تردید هر جوانی شیفته آن می شود . در این شرایط، شما چگونه انتظار دارید
جوانان و نوجوانان در کشورهای مختلف و از جمله در خود امریکا، با تاریخ سراسر فریب و پر از ظلم و استثمار غرب آشنا شوند و
بدانند که مثلا همین امریکای مدعی دموکراسی و کرامت انسانی در طی چند دهه با مردم ویتنام چه کرد؟ یا آن که دفاع یک
جانبه او از اسرائیل چه جنایاتی در فلسطین به همراه داشته است؟

– نکته دیگر در مورد رسانه های غربی، خبرسازی و آماده ساختن افکار عمومی برای رویارویی با حوادث است . فرض کنید،
اسرائیل در نظر دارد دست به کشتاری وحشیانه در سرزمین های اشغالی بزند . اگر این کار بدون مقدمه انجام شود، افکار مردم در
غرب آن را نمی پذیرد; ولی اگر به مدت یک هفته جنازه چند اسرائیلی را که در اثر عملیات استشهادی یا به اصطلاح آن ها
تروریستی کشته شده اند، نشان دهند و جوانان مسلمان را چهره هایی تروریست معرفی کنند، حمله اشغالگرانه، با عنوان عملیات
ضد تروریستی، برای مردم توجیه می شود . از این قبیل مسائل به اندازه ای فراوان است که به توضیح بیشتر نیاز ندارد . خلاصه این
که در جهت توجیه برنامه های استکباری، رسانه های خبری کار توجیه افکار عمومی و مشروع جلوه دادن اعمال سیاستمداران
غربی را عهده دار می شوند .

فکر می کنید قابلیت های برجسته رسانه های غربی که به برخی از آن ها اشاره کردید، چه آثار سوء اجتماعی به دنبال خواهد داشت؟

– یکی از آثار و پیامدهای سوء رسانه های جمعی رواج مصرف گرایی و جعل نیازهای کاذب و . . . برای رسیدن به سود بیش تر است .
جالب است بدانید که گسترش فرهنگ مصرف گرایی حتی به حوزه هایی راه یافته که با سلامت انسان به طور مستقیم سر و کار
دارد; مثلا در مورد دستگاه عکس برداری M.I.R که برای سلامت انسان خطرهایی دارد – و خود از عوامل ایجاد سرطان است و
تنها در مرحله ای که امتیاز استفاده از این دستگاه بر مضرات احتمالی آن بچربد باید از آن استفاده کرد – طوری تبلیغ شده که
بیماران انتظار دارند برای یک دل درد ساده حتما یک آزمایش M.I.R برایشان تجویز شود و اگر پزشکی این کار را نکرد، در ذهن
بسیاری از مردم یک پزشک حاذق به حساب نخواهد آمد . علت این فرهنگ در حال شیوع، تبلیغات وسیعی است که در مورد آن
شده و علت این تبلیغات، سود سرشاری است که کارخانجات بزرگ از آن می برند . جالب است به مطلب دیگری نیز در این زمینه
اشاره کنم . بر اساس آماری که کنگره امریکا منتشر کرده، تعداد کسانی که در اثر انژیوگرافی غیرضروری دچار مرگ ناگهانی
شده اند، به مراتب از کسانی که به علت گرفتگی عروق خونی جان سپرده اند بیش تر است; اما با وجود این گرایش به استفاده از این
ابزارها حتی در مواقع غیر ضروری در حال افزایش است . خلاصه این که رواج مصرف گرایی در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی
در خدمت سود بیش تر سرمایه داران غربی قرار دارد و این نکته ای است که ما عمدتا از آن غافل هستیم .

– نکته مهم دیگر در مورد پیامدهای منفی رسانه های غربی، زوال نظام اندیشه و ساختار قضاوت در انسان های جهان سوم و حتی
در خود جهان غرب است . امروزه، در اثر بمباران شدید اطلاعاتی، انسان ها به جایی رسیده اند که دیگر قدرت تفکر و تشخیص
صحت و سقم اخبار را از دست داده اند; به طوری که هر چه به انسان امروزی بگویید باور می کند; چرا که دلیلی برای باور نکردن
ندارد; مثلا اگر من به شما بگویم، همین کاغذی که پیش روی شما است پوست نوعی ماهی است که طی یک فرآیند شیمیایی و با
استفاده از ماده ای به نام دی اکسین ساخته شده چه دلیلی می توانید ارائه کنید که حرف من درست نیست؟ به خصوص اگر شما
بدانید که رشته تحصیلی من شیمی بوده است . جالب است که پنجاه سال پیش جرج برنارد شاو گفته بود: در آینده هر ایده ای هر
قدر هم که احمقانه باشد، بالاخره یک پروفسوری پیدا می شود که از آن دفاع کند، خصوصا این که تکنولوژی ارتباطی و تبلیغاتی
هم از آن پشتیبانی کند . البته این حرف زیاد هم عجیب نیست . وقتی انسان با پدیده ای پر رمز و راز و پیچیده مثل کامپیوتر
مواجه می شود و توجیهی برای عملکرد گسترده آن ندارد، همه چیز را باور می کند . پس به طور خلاصه می توان گفت انسان های
امروزی قدرت دفاعی فکر خود را در مقابل امواج داده های اطلاعاتی از دست داده اند و به اصطلاح به «ایدز فرهنگی » مبتلا شده اند!

– بالاخره زوال فرهنگ های بومی و آداب و سنن اقوام و ملل یکی دیگر از آثار منفی رسانه های تصویری غرب است; برای مثال شما
ببینید چقدر ذائقه مردم ایران با پیتزا، ساندویچ و غذاهای فرنگی عادت کرده است . همین طور در لباس پوشیدن و مصرف لوازم
آرایشی، نوع آداب و رسوم اجتماعی و . . . چقدر خود آگاه یا ناخود آگاه تحت تاثیر فرهنگ غربی قرار گرفته ایم . در مسائل فرهنگی
نظیر موسیقی هم کار به جایی رسیده است که رسانه ملی ایران موسیقی پاپ را بیش تر از موسیقی اصیل ایرانی پخش می کند;
چرا که مخاطبان بیش تر به این موسیقی گرایش دارند . شکاف نسل ها و فاصله میان والدین و فرزندان و حتی میان دو برادر که ۱۰
سال با هم اختلاف سنی دارند، از آثار همین رسانه های خبری و تکنولوژی ارتباطی است .

خوب با توجه به نقش بسیار رسانه ها در ایجاد تغییرات فرهنگی در جامعه و با توجه به گسترش روز افزون بهره گیری از این
رسانه ها و تکنولوژی ارتباطی چه آینده ای را برای فرهنگ ایران پیش بینی می کنید؟ به نظر شما، آیا اقدامات انجام شده در این
زمینه می تواند تاثیر قابل توجهی در روند این تغییرات فرهنگی داشته باشد؟ در غیر این صورت، آیا فکر نمی کنید تصویری که شما
از آینده جهانی شدن ترسیم کردید، تنها نوعی وحشت و دلهره برای خانواده ها و جوانان ما فراهم می کند؟

آینده نگری در مورد فرهنگ ایران در صورتی که هم ما و هم غرب و امریکا با همین وضع حرکت کنیم، به هیچ وجه به نتیجه
مطلوب و مطابق میل ما نخواهد انجامید و از این بابت باید احساس نگرانی کرد . متاسفانه باید بگویم که به رغم انذار به موقع و
روشنگرانه مقام معظم رهبری در سال ۱۳۷۲ در خصوص تهاجم فرهنگی و همچنین طرح مساله شبیخون فرهنگی از ناحیه
ایشان، تا امروز نتوانسته ایم کار شایسته ای در زمینه مقابله با این تهاجم انجام دهیم; چرا که هنوز واقعیت مساله را به درستی
نشناخته ایم و برنامه مدون و علمی هم در این زمینه تدوین نکرده ایم . به نظر من، راه مقابله با امواج این تهاجم، مخالفت با
بهره گیری از رسانه های تصویری نیست . جریانی را که در پیش است نمی توان صرفا با استفاده از سیم خاردار و سایر موانع فیزیکی
مسدود کرد . بد نیست بدانید که یک شرکت آلمانی بنام NRW با همکاری یک شرکت الکترونیک در سوئیس به تکنولوژی
جدیدی دست یافته اند که قادر است کلیه سیگنال های اطلاعاتی، اعم از مخابراتی، رادیویی، تصویری، دیجیتالی و . . . را از طریق
سیم برق انتقال دهد . زمینه ای که پایه این تکنولوژی را تشکیل می دهد این فکر بوده که گسترده ترین شبکه ارتباطی در جهان
شبکه برق رسانی است و اگر بتوان با روشی خاص کلیه سیگنال ها را وارد شبکه برق کرد، می توان بدون نیاز به وسائل دیگر، کلیه
امواج و اطلاعات را نقل و انتقال داد . خوب شما فکر می کنید نتیجه عملی این تکنیک چیست؟ به نظر من، نتیجه عملی این
تکنولوژی آن است که شما در آینده قادر خواهید بود از پریز برق منزلتان یا دفتر کارتان به طور همزمان برای مکالمات تلفنی،
دریافت کلیه امواج تلویزیونی (حداقل ۳۰۰ کانال) فاکس، اینترنت و . . . استفاده کنید . در این جا مجددا تکرار کنم با اتخاذ
سیاست های سلبی صرف کاری از پیش نمی رود . باید صورت مساله را به درستی شناخت و سپس با یک فکر و تشکیلات جمعی به
مطالعه در این زمینه نشست; راهکارهای مناسب را برای برخورد با این مساله پیدا کرد و به طور ایجابی وارد مرحله عمل شد . به
نظر من، کاری را که تاکنون انجام نداده ایم، باید از امروز شروع کنیم که فردا دیگر خیلی دیر است .

به طور خلاصه، راهکارهای پیشنهادی شما برای برخورد ایجابی با مساله تهاجم فرهنگی چیست؟

پاسخ به این سؤال را به طور کامل و مبسوط در فصل «چه باید کرد» از کتاب «طلوع ماهواره و افول فرهنگ » آورده ام و دانشجویان
عزیز را به آن کتاب ارجاع می دهم . اجمالا عرض کنم که در آن کتاب من راهکارهای برخورد با مساله تهاجم فرهنگی را به سه
دسته تقسیم کرده ام: یکی در این رابطه است که مردم و خانواده ها – بدون توجه به این که دولت و سازمان های متولی امور
فرهنگی چه می کنند – در مقابل این تهاجم فرهنگی چه باید بکنند؟ در بخش دوم راه هایی را که دست اندرکاران و طراحان و
مدیران و متولیان فرهنگ و اخلاق و ارشاد جامعه باید بدان روی آورند، ذکر کرده ام; مستقل از این که مردم و خانوادها چه
می کنند . بالاخره در فصل سوم زمینه هایی را که مشترکا مردم و مسئولان باید انجام دهند، تشریح کرده ام .

خوشبختانه استقبالی که از این کتاب به عمل آمد، هم مرا شگفت زده کرد و هم نشان داد که مردم ما واقعا دغدغه فرهنگ و آینده
جوانان و فرزندان خود را در سر دارند .

اگر بخواهیم یک علت را به عنوان علت اصلی مشکلات مسؤولان در برخورد با مساله تهاجم فرهنگی معرفی کنیم، شما از کدامین
علت نام خواهید برد؟

به نظر من، مشکل اصلی این است که ما در مسائل مهم مملکتی از افراد کاردان به درستی استفاده نمی کنیم . در مقولات فرهنگی
و عقیدتی، کارها و برنامه ها باید خیلی حساب شده باشد . خصوصا که ما داعیه تفکر جهان شمولی داریم و مدعی هستیم که اسلام
جوابگوی همه مسائل در همه عصرها و برای همه نسل ها است; ولی با وجود این ادعا که به نظر من ادعای درستی هم هست، در
مقام عمل به گونه ای برخورد می کنیم که با هر اتفاق کوچکی به تعبیر برخی «اسلام را در خطر می بینیم » . شما این موضوع را
بررسی کنید که چطور شد در سال های آغاز انقلاب حتی تا چند سال پس از انقلاب، به تعبیر امام، دین اسلام و مکتب تشیع
مارکسیسم را به عقب راند و حرکت عظیم روشنفکران مذهبی را در ایران به وجود آورد و رژیم شاه و جهان استکبار را به وحشت
انداخت .

خوب با تمهید این مقدمات می خواهیم وارد بحث جهانی شدن از منظر اقتصادی آن بشویم و در خصوص روند جهانی شدن در
عرصه اقتصاد و تبعات آن مطالبی را از حضرت عالی بشنویم . خوب است بحث را از این جا آغاز کنیم که چه روندی کشورهای در
حال توسعه را به بحث جهانی شدن اقتصاد راهنمایی کرد؟ و سرمایه داران با طرح این ایده چه سیاستی را دنبال