پاورپوینت کامل اگر گناه می کنم تقصیری ندارم! ۱۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اگر گناه می کنم تقصیری ندارم! ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اگر گناه می کنم تقصیری ندارم! ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل اگر گناه می کنم تقصیری ندارم! ۱۶ اسلاید در PowerPoint :

۱۹

آیا من حق دارم بگویم «من راضی به زندگی نیستم یعنی به جبر زنده ام و اگر گناهی می کنم – که حتما می کنم – به حساب من
نیست . زیرا من اصلا راضی نیستم که پا به این جهان گذاشته ام . اگر خداوند مرا نمی آفرید، من هم گناه نمی کردم و مجبور نبودم
آن همه عذاب آخرت را تحمل کنم. پریوش زارعی / گرافیک.

اولا، انسان بدون اختیار خویش پا به عرصه هستی گذاشته است; اما در مقابل از نعمتی بی نظیر به نام «وجود» و آثار آن برخوردار
گشته است . «عدم » ، «نیستی » و «نداری » نقمت است و خسران بی نظیر . خداوند لطف بسیار فرموده که ما را از عرصه نیستی به
هستی درآورده است . ما باید شکرگزار چنین هدیه ای باشیم; هر چند اختیار و اراده ما در آن هیچ نقشی نداشته باشد .

ثانیا، آدمی در آمدن به عالم هستی مختار نیست; ولی خداوند، بر اساس لطف و رحمتش، انسان را در چگونه زیستن و چگونه
بودن و چگونه رفتن و چگونه حرکت کردن کاملا آزاد گذاشته است . این امر نعمتی بس گرانبها است که متاسفانه بشر از آن به
خوبی استفاده نمی کند . بله، اگر خداوند انسان را در این زمینه نیز با اجبار روبه رو می ساخت و او در کژاندیشی و کژعملی یا
درست اندیشی و صحیح کرداری مجبور بود، می توانست این پرسش را مطرح کند; ولی حقیقت امر چنین نیست .

اگر شما به حقیقت انسان و مقام و جایگاه و منزلت او واقف شوید، این چنین شکوه نمی کنید . سخن در این باره فراوان است; ولی
توجه شما را به سه نکته اصلی که تفکر در آن موجب خواهد شد شما کمی از این بدبینی فاصله بگیرید، جلب می کنم:

۱ . انسان گل سرسبد هستی و تاج و جوهره اصلی آن و اشرف تمام مخلوقات است و درواقع همه جهان برای او آفریده شده است . (۱)

تاج کرمناست بر فرق سرت

طوق اعطیناک آویز برت

جوهر است انسان و چرخ او را عرض

جمله فرع و پایه اند و او غرض

ای غلامت عقل و تدبیر است و هوش

چون چنینی خویش را ارزان مفروش (۲)

۲ . حقیقت انسان کتابی نیازمند شرح است و شارح آن کسی جز مصنف آن یعنی آفریدگار هستی نمی تواند باشد; زیرا نویسنده
این کتاب او است . بنابراین، توجه به آیات و روایات در این باب ضرورت دارد . قرآن از آن جا که مبدا فاعلی انسان را خداوند می داند،
معتقد است هر چه آدمی معرفت بیش تری به مبدا فاعلی خود پیدا کند، جهان را و خویشتن را بهتر می شناسد; زیرا آفریدگار
هستی در خلقت خود تجلی و ظهور می کند . از آن جا که همه آفرینش نشانه ها و مظاهر اسمای او است، می توان با شناخت عمیق تر
خداوند و نام های اعظمش، به مقام انسان بیش تر نائل گشت . (۳)