پاورپوینت کامل گفت و گو با دکتر ژان کلود باست، استاد مطالعات تطبیقی ادیان در دانشگاه لوزان سوییس ; جهانی شدن و وضعیت ادیان ۳۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گفت و گو با دکتر ژان کلود باست، استاد مطالعات تطبیقی ادیان در دانشگاه لوزان سوییس ; جهانی شدن و وضعیت ادیان ۳۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفت و گو با دکتر ژان کلود باست، استاد مطالعات تطبیقی ادیان در دانشگاه لوزان سوییس ; جهانی شدن و وضعیت ادیان ۳۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل گفت و گو با دکتر ژان کلود باست، استاد مطالعات تطبیقی ادیان در دانشگاه لوزان سوییس ; جهانی شدن و وضعیت ادیان ۳۸ اسلاید در PowerPoint :

۱۰

در این سفر من به یک اتاق ساده برای اقامتم نیاز دارم هم چنین به مترجم و راهنمایی که مرا در ارتباطاتم با دیگران کمک کند .
در این سفر دو هدف مد نظر من است: یکی بهبود بخشیدن به زبان فارسی خودم و دیگر برقرار کردن ارتباط با مردم ایران به
خصوص دانشجویان .

این بخش از ایمیل ارسالی دکتر «ژان کلود باست » ، استاد مطالعات تطبیقی ادیان دانشگاه لوزان سوئیس و کشیش پروتستان، به
دوست ایرانی اش علی رضا اعرافی رئیس پژوهشکده حوزه و دانشگاه است . ما اوایل خرداد امسال در اتاقی – تقریبا آن گونه که
خواسته بود – در خانه معلم قم به دیدارش رفتیم . در این گفت و گو که حدود چهار ساعت به طول انجامید، من و سید محمدتقی
ابطحی بادکتر «باست » در مورد موضوعات زیادی گفت و گو کردیم . از پروتستانیزم و شباهت های آن با اسلام، تا بودیسم (درس
ترم های اخیر وی در دانشگاه لوزان)، هنر دینی، جهانی سازی و میزان انطباق ادیان با آن، فلسفه در جهان اسلام، انقلاب اسلامی و
تاثیر آن در جهان، وضعیت ادیان و … . در این مصاحبت چند ساعته، دکتر «باست » با اشتیاق از اسلام، شیعه، کلام، حدیث و … و
مطالعات فکری دینی در این حوزه ها پرسید، پاسخ شنید و به سؤالات ما پاسخ گفت او همچنین از دوستی و آشنایی اش با برخی
استادان حوزوی و دانشگاهی ایران و دیدار به قول خودش شعف انگیز باامام خمینی (ره) در نوفل لوشاتو سخن گفت . دکتر
است با زبان های آلمانی و فرانسه کاملا آشنا است و در سال های ۱۹۷۶ – ۱۹۷۸ نیز، به عنوان کشیش، در ایران بوده است; اما فارسی
را خوب صحبت نمی کند و تقریبا بیش از نیمی از گفت و گوی حاضر، به زبان انگلیسی انجام و به فارسی برگردان شده است .

به عنوان نخستین سؤال و درآمد بحث، کمی از آشنایی خود با اسلام و مطالعات فکری اسلامی بگویید .

– من پیش از این دو سال در ایران زندگی کرده ام و به عنوان کشیش پروتستان فعالیت داشته ام . طبیعی است که نگاه من به
اسلام از زوایه فرهنگ و نگاه ایرانی باشد . علاوه بر این، من با متفکران ایرانی مسلمان نظیر دکتر نصر و دیگران آشنایی دارم و در
مورد آن ها کار کرده ام . البته اقتضای رشته تحصیلی و مطالعات من نیز آشنایی با همه ادیان از جمله اسلام را برایم ضروری ساخته
است . من با آثار کلاسیک و میراث علمی محققان مسلمان تا حد خوبی آشنا هستم و همچنان تلاش خودم را با اسلام امروزی تر
نیز آشنا کنم . در اسلام محورهای مورد سؤال و علاقه من، تشیع، کلام والاهیات و حدیث و فقه هستند و البته فلسفه اسلامی .

ظاهرا نگاه شما به فلسفه اسلامی نوعی نگاه خاص باشد و این احتمالا به این دلیل است که شما شاگرد «کربن » بوده اید . آیا این
تصور را در مورد خود قبول دارید؟

– در مورد خودم نه; اما در مورد استادم کربن چرا . نگاه کربن به فلسفه اسلامی، نگاهی فرهنگی – فلسفی بود، یعنی یک نوع نگاه
فرهنگی به فلسفه اسلامی . برای او فلسفه اسلامی ترکیبی از مسائل فلسفی و فرهنگ اسلامی بود . کربن با فلسفه های خیلی
امروزی میانه ای نداشت . برای او فلسفه آن چیزی نبود که در آرای «فوکو» یا «لکان » دیده می شود . اهمیت افلاطون و ابن سینا
برای او خیلی بیش تر از فلاسفه امروزین بود . او به نوعی به دنبال فلسفه قدیم با الگوها و معانی و مسائل خاصش بود .

یعنی اعتقاد به نوعی حکمت یا حکمت خالده؟

– بله، شاید . کربن ایران را خیلی دوست داشت و دوستی اش با علامه طباطبایی و دیگران که دوستان فلسفی اش بودند، دریچه
جدیدی از حکمت به رویش گشوده بود . تعبیر او از فلسفه اسلامی «فلسه زنده » بود و این را به خاطر مسائل الاهیاتی آمیخته با
فلسفه اسلامی می گفت . به یاد دارم که او درباره فلسفه اسلامی، گاهی تعبیر خاص «تئوسوفیا» را به کار می برد و این نگرش او در
این زمینه را نشان می دهد . او فلسفه اسلامی را یک حکمت الاهیاتی زنده می دانست با مسائل خاص خودش .

از فلسفه اسلامی به سمت هنر اسلامی برویم . شما با جلوه های هنر اسلامی تا چه حدی آشنایی دارید؟

– متاسفانه آشنایی من با هنر اسلامی اندک است . من تنها با خوشنویسی، به عنوان یک هنر اسلامی خاص، آشنا هستم .

اگر بخواهیم تعریفی از هنر دینی ارائه دهیم، تعریف شما چه خواهد بود؟

– هنر به ذات خود دو بعد دارد، فیزیکی و متافیزیکی . هنر دینی هنری است که ابزار دین است برای تبلیغ آموزه های آن و این
مربوط به بعد متافیزیکی هنر است که باعث تعالی می شود . همان طوری که هر دینی فلسفه و الاهیات دارد و از آن ها برای تبلیغ
آموزه های خود استفاده می کند، هنر نیز دارد . مثل نقاشی در مسیحیت و مجسمه سازی و … که به نوعی تبلیغ مسیح، زندگی او و
مسیحیت راستین است .

آیا به نظر شما تفاوتی در نوع استفاده ادیان از هنر برای تبلیغ خود وجود دارد و آیا مثلا می توان دینی را دید که از هنر استفاده
نکند؟

– بله! تفاوت هست . استفاده از هنر بسته به معتقدات خاص دینی است . حتی در مسیحیت، با همه آزادی و کثرت استفاده از هنر،
می بینیم که موضوع هنر دینی در مسیحیت کاتولیک و ارتدکس با پروتستان تفاوت دارد . کلیسای پروتستان معماری خاصی ندارد،
یک اتاق ساده بایک صلیب است و از تصویر و … در آن خبری نیست . در واقع میزان استفاده از هنر برای دین و شان و جایگاه هنر
در ادیان متفاوت است و این به معتقدات معتقدان و ریشه های اعتقادی ادیان مربوط می شود و این که چه اندازه در این موارد کار
شده باشد .

آیا آیین پروتستان را یک آیین سنتی می دانید یا امروزی؟

نه می شود گفت امروزی نیست و نه می شود گفت سنتی است . در واقع مثل اسلام و سایر ادیان دو نوع برخورد با این آیین هم
وجود دارد: عده ای فقط به آنچه در کتاب مقدس است معتقدند و عده ای امروزی تر هستند و در واقع نگاه عقلی به دین دارند; و هر
دو گروه هم پروتستان هستند .

بحث مهم امروز جهان، بحث «جهانی شدن » است