پاورپوینت کامل یک پیوند آسمانی ۱۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل یک پیوند آسمانی ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یک پیوند آسمانی ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل یک پیوند آسمانی ۱۷ اسلاید در PowerPoint :

۱۸

هر سه می آیند و می گویند: تو از همه با تقواتری; از همه زودتر مسلمان شده ای; هر خوبی که بگویی، داری; دختر پیامبر (ص)
بزرگ شده، ما از او خواستگاری کرده ایم; ولی جوابمان کرده اند و گفته اند: «خدای او برایش تصمیم می گیرد» ; چرا تو نمی روی!
شاید به تو روی خوش نشان بدهند» .

تو، دلت آتش می گیرد; چشمانت غرق اشک می شود و می گویی: «ای ابوبکر! چیزی را به یادم آوردی که سعی کرده بودم،
فراموشش کنم . به خدا! فاطمه را دوست دارم و هرگز نخواسته ام درباره ازدواج با او بی خیال باشم; ولی … ولی … آخر دستم از دنیا
خالی است » .

ابوبکر می گوید: «ای علی! این حرف را نزن; خودت می دانی که خدا و رسولش دنیا را به چیزی نمی گیرند» . عمر می گوید: «این
رفیقم راست می گوید; هر سابقه خوبی که بگویند، تو در آن پیش قدم بوده ای ای ابوالحسن! (۱) تو از همه به پیامبر خدا
نزدیک تری; اشراف قریش، فاطمه را خواستگاری کرده اند; ولی شنیدی که ابوبکر چه گفت » . تو آستین بالا می آوری و اشک از
چشم پاک می کنی و به عمر نگاه می کنی . این بار، سعد معاذ زبان باز می کند:

«راستی چه مانعی در میان داری ای علی! من می گویم همین امروز … نه، همین حالا راه بیفت » .

تو شتر آبکش خودت را سوار می شوی; مزرعه را پشت سر می گذاری; به خانه می آیی; شتر را می بندی; لباس کارت را عوض
می کنی; وضو می گیری; غسل می کنی; عبای نوی قطری ات را می پوشی; به نماز می ایستی و پس از آن، به طرف خانه پیامبر
می روی . پیامبر خدا در اتاق همسرش ام سلمه است . در که می زنی، ام سلمه می پرسد: کیست؟ قبل از آن که جواب بدهی، آشکارا
صدای پیامبر را می شنوی که می گوید: «ام سلمه! برخیز در را بگشا و بگو داخل شود . به خدا! مردی که خدا و رسولش او را دوست
دارند، پشت در است; او هم خدا و رسولش را دوست دارد …» .

ام سلمه می گوید: «پدر و مادرم فدایت! این مردی که ندیده در باره اش چنین سخن می گویی: کیست؟ پیامبر (ص) می گوید:
«خاموش باش! او برادر و پسر عمو و نزدیک ترین خلق خدا پیش من است » .

همسر پیامبر با عجله می رود و در را می گشاید و تو صبر می کنی تا او پشت پرده برود; بعد داخل اتاق می روی . سلام می کنی و
کنار رسول خدا (ص) می نشینی . سرت را پایین می اندازی و چشم به زمین می دوزی . پیامبر خیلی زود می فهمد که برای کاری
نزدش آمده ای; اما خجالت می کشی به زبان بیاوری . با مهربانی به تو می گوید: «ای ابوالحسن! خیال می کنم با من کاری داری;
حاجتت را بگو; هر نیازی که باشد، برآورده می کنم » .

تو بااندکی آزرم می گویی: «پدر و مادرم فدایت! خودت بهتر می دانی که روزگاری مرا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.