پاورپوینت کامل خداوند بم را دوست دارد ۱۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خداوند بم را دوست دارد ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خداوند بم را دوست دارد ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خداوند بم را دوست دارد ۱۶ اسلاید در PowerPoint :
۶
پدر بزرگ ایستاده بود و می گریید . به دستهای پر ترک خود می نگریست و دلش غش می رفت . به سینه سوزناکش فکر می کرد و
ضعف می گرفت ; بعد می نشست سر تل خاک و دوباره گریه می کرد . گریه تبدیل به ضعف می شد; ضعف تبدیل به فریاد و فریاد به
خاطر همه دلش که زیر خاک مانده بود .
زلزله آمده بود که نهال های پرتغال را از کمر دوتا کند; درخت نخل را از نفس زندگی بیندازد تا رادمردی نباشد که آب به پای
جویش بکشد و دخترکی نیاید تا پرتقال ها را از دست درخت ها بچیند .
پدر بزرگ داد زد: این است; همین جا بود; پسرم; عروسم، زنم، نوه هایم … و مردان جوان امدادگر یک تنه به دل خاک می زدند .
بوی سرما تا مغز استخوان نفوذ می کرد . پدر بزرگ گاه پیش خود می خندید . می گفتیم شاید جنون گرفته; لابلای خنده هایش
فریاد می زد: این هم از بخت سیاهت عمو حیدر و باز فریاد می زد: این جا; همین جا بود; پسرم … عروسم … .
زلزله آمده بود که گلوی ارگ بم را ناجوانمردانه بجود; به پیشانی مسجدهایش، نامردانه شیار بیندازد; صورت سرباز خانه اش را
نابخردانه بخراشد; تالارهایش را به تلی بزرگ تبدیل کندو کوچه ها و خانه های طاق گنبدی، شانه به شانه هم بمیرند و فراموش
شوند … .
پدر بزرگ نابهنجار نعره زد: صبح بود; اذان می گفتند . به مسجد رفتم و نماز خواندم; وقتی برگشتم; زمین دور سرم چرخید . بم
مثل گردونه چرخ خورد; مثل دیگی که در آن سمنو هم بزنند; آسمان زوزه کشید; زمین هوهو کرد و همه جا به هم ریخت … .
زلزله آمده بود . تا اسم بم از نقشه جغرافیای ایران بزرگ حذف شود; تا دیگر آواز دخترکان درلابلای نخل های پیر نپیچد و جوانان
هنرمند بمی; با انگشت های چروکیده و سیاهشان; براین ما تار مهر نزنند و عشق و عاطفه نیامیزند .
پدر بزرگ گفت: زلزله زوزه کشید; زلزله شخم زد; زلزله آوار شد; زلزله هیولا بود . شهر را جوید . خانه ها را خورد; چشمه ها و
قنات ها را سر کشید و بچه ها و بزرگترها را در خود بلعید; اما درخت های نخل لای دندان هایش گیر کردند و درخت های بم; تنها
درخت ها بر جای ماندند و من و چند تای دیگر که سهممان این شد: گریه … آوار … گریه . . سرما … گریه … تنهایی … !
زلزله هنوز پیچ و تاب دارد . شمارش کرده اند که بیش از بیست، سی، چهل … پس لرزه و هنوز هم هوهو، غرش … زوزه و ناله
مرده ها آنقدرزیادند که آسمان هم گریه می کند و آفتاب هم از غم می نالد . در بهشت زهرای بم، قبر کم است، گورکنی نیست;
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 