پاورپوینت کامل فمینیسم، فراز یا فرود؟ ; یکنواختی حقوق زن و مرد! ۶۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فمینیسم، فراز یا فرود؟ ; یکنواختی حقوق زن و مرد! ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فمینیسم، فراز یا فرود؟ ; یکنواختی حقوق زن و مرد! ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فمینیسم، فراز یا فرود؟ ; یکنواختی حقوق زن و مرد! ۶۵ اسلاید در PowerPoint :

۱

قسمت دوم

«فمینیسم » (feminism) واژه ای فرانسوی است که در قرن نوزدهم به «جنبش زنان » اطلاق می شد و امروزه به «دفاع از حقوق
اساسی زنان بر اساس آرمان برابری طلبی » اطلاق می شود . پس از آشنایی اجمالی با مفهوم فمینیسم و تلقی های مختلف از آن،
اشاره به ریشه ها و زیرساخت های فکری فمینیسم و نمودها و پیامدهای آن سودمند می نماید . فمینیسم در سکولاریسم، اومانیسم
و لیبرالیسم ریشه دارد که در شماره قبل به نقد مبنای سکولاریستی آن پرداختیم; در این شماره به دو مورد دیگر می پردازیم:

ب) اومانیسم

مفهوم امروزی واژه اومانیسم آن، چیزی است که «شلر» آلمانی مطرح کرده است «خواست انسان، معیار و مقیاس همه چیز است » (۱)
. بر این اساس، اومانیسم نگرشی کلی است که بینش های فلسفی، هنری، حقوقی، اخلاقی و حتی رشته های علمی را تحت تاثیر
قرار می دهد و جهت دار می سازد . از این منظر، باید انسان در جهان بینی، هنر، ایدئولوژی، اخلاق، حقوق و . . . مدار و محور
هرگونه تلاش قرار گیرد و خالق همه ارزش ها و ملاک تشخیص خیر و شر باشد . در واقع «انسان » جای «خدا» می نشیند و قادر است
توجه به دین و ارتباط با ماورای طبیعت مشکلات زندگی و دنیای خود را حل و فصل کند . (۲)

نتیجه اومانیسم، مادی قلمداد کردن انسان، نفی حاکمیت خداوند، زمینی ساختن دین و بی اعتبار کردن آن است . آنچه اصالت
دارد، خواسته ها و لذات های انسان است و اگر دینی هم معتبر باشد، باید در جهت تامین هواهای افراد و هماهنگ با خواست های
آن ها گام بردارد . اومانیست ها اگر از «دین انسانی » نیز سخن می گویند، مرادشان دین تابع هوس های این و آن است . مبنای فلسفی
اومانیسم متاخر، پوزیتویسم است . اگوست کنت، بنیان گذار مکتب پوزیتویسم، (در اوایل قرن نوزدهم) با اعتراف به ضرورت دین
برای بشر معبود آن را «انسانیت » قرار داد، خودش عهده دار رسالت این آیین شد و مراسمی برای پرسشش فردی و گروهی تعیین
کرد) . آیین انسان پرستی (جنوبی، که نمونه کامل اومانیسم بود، در فرانسه و انگلستان و سوئد و امریکا پیروانی پیدا کرد که رسما
به آن گرویدند و معابدی برای پرستش انسان بنا نهادند . این گروه خانه اگوست کنت در پاریس را کعبه می دانند و معشوقه
ناکامش را چون مریم عذرا می شمارند . (۳)

فمینیسم در آغاز شکل گیری، ماهیتی اومانیستی داشت . اگوست کنت، جان استوارت میل و همسرش هاربت تایلور، ساراگریمکه
و فرانسیس در قرن نوزدهم از معروف ترین طرفداران نظریه تعمیم حقوق فردی اومانیستی به زنان و نخستین رهبران فمینیسم
لیبرالی بودند . ترتیب جنسی آرمانی برای فمینیست های لیبرال، ترتیبی است که طی آن هر فردی هر نوع زندگی را که
می خواهد برای خود برگزیند و گزینش او از سوی دیگران پذیرفته شود . این گروه، جنسیت فرد را با حقوق او صد در صد بی
ارتباط می داند و معتقد است که سرشت زنانه و مردانه کاملا یکسان بوده، تنها «انسان » وجود دارد نه جنسیت . از این رو با پذیرش
نقش های متفاوت و از پیش تعیین شده برای مذکر و مؤنث در خانواده مخالف است و چنان باور دارد که در روابط زناشویی،
شادکامی و لذت خود محورانه زن و شوهر اصل است نه تشکیل خانواده و تربیت فرزند . (۴)

اگر هوس انسان محور و ملاک همه امور باشد، قانون اعطای حق خودداری از تمکین جنسی به زنان در مقابل همسر، مشروعیت
هرگونه ابتذال اخلاقی و اجتماعی و کورتاژ و . . . و همجنس بازی بر اساس جدایی روابط از تولید مثل و حق تسلط بر بدن و روابط
جنسی و نیز مبارزه با بسیاری از احکام دینی و مقررات اجتماعی پدیدآورنده محدودیت های شرعی، اخلاقی و حقوقی به بهانه
مخالفت با انسانیت انسان ها، در همین راستا تحقق می یابد .

نقد مبنای اومانیستی

اومانیسم با همه اشکالات سکولاریسم رو به رو است . افزون بر این، حقوق مردم که ابزار زندگی جمعی و تامین سعادت آنان است،
نباید تنها به واقعیت های صرفا تجربی و متغیر منوط شود; زیرا این کار ممکن است آثاری به ظاهر مفید در بر داشته باشد; اما
مضافا بر سستی مبانی فلسفی پوزیتویسم که همه واقعیت های عالم را مادی و محسوس می پندارند و شناخت های تجربی و حسی
را جزم اندیشانه، عاری از خطا و اشتباه فرض می کند، پوزیتویسم حقوقی از نظام زندگی مدنی و حقوقی اجتماعی اخلاق زدایی
کرده، حقوق را به نوعی حل المسائل مبتنی بر تجربه تبدیل می کند که به نام انسان و انسانیت جز تامین هر چه بیش تر منافع
مادی هدفی ندارد و سایر مصالح انسان را در نظر نمی گیرد . بدین سبب امروزه در جوامعی که حقوق را در خدمت هوس ها و
خواسته های انسان قرار داده اند، (۵) بسیاری از روش های خلاف اخلاق و عفت رسمیت یافته است . اومانیسم، رابطه مخلوقیت و
بندگی آدمیان با خداوند را آگاهانه نفی می کند; در حالی که توجه به خداوند تبارک و تعالی (حقیقت مطلق) و رابطه انسان با او
مبنای هر حق و حقوقی به شمار می آید .

«انسان » موضوع اومانیسم، حیوان ناطق و موجود مادی صرف است و انسانیت مورد نظر آنان نیز چیزی جز غرائز و تمنیات
نفسانی نیست; در حالی که انسان موجودی مادی و معنوی است و بعد مادی اش وسیله تکامل روحی و معنوی او شمرده می شود;
و انسانیت انسان در قرب الی الله و وصول به مقام خلیفه اللهی نهفته است .

آری، همه چیز برای انسان خلق شده است; اما انسان مخلوق خدا است نه شریک و در عرض او . سخن «کانت » – «هر انسان باید به
عنوان غایتی فی نفسه مطلق در نظر گرفته شود و نه آن که صرفا وسیله ای برای تحقق بعضی مقاصد باشد» – و اصل حرمت گذاری
مطلق و بی قید و شرط به انسان با اسلام، سازگار نیست; (۶) گرچه ممکن است گفتار کانت در مقام نقادی عقل عملی، به جهتی
دیگر ناظر بوده، با انسان شناسی اسلام مخالفت نداشته باشد . (۷)

افزون بر این، همه چیز برای انسان خلق شده، ولی خود او برای تقرب به خداوند پدید آمده است; «و اصطنعتک لنفسی » (۸) و
«خلقتک لاجلی » .

پارادوکس «فمینیسم – اومانیسم »

معمولا در گرایش های فمینیستی از برابری زن و مرد و محور قرار دادن «انسانیت » سخن به میان می آید; اما عملا در این گروه ها
دفاع یک جانبه از زن و «زن مداری » چشمگیر است . آلیسون جگر (Alison Jaggar) می نویسد:

«بر خلاف تصور، آرمان رادیکال فمینیست ها آرمان دو جنسی نیست، آرمان دو جنسی (Androgyny) متضمن ترکیبی از
صفات مردانه و زنانه است; حال آن که بسیاری از رادیکال فمینیست ها، صفات ارزشمند را صفات ویژه زن می دانند . از این رو،
آرمان انسانی آرمان زن است . . . . انسان آرمانی زنی است که می تواند تمام نیروهای انسانی خود را تکامل بخشد . . . . یکی از
شعارهای رادیکال فمینیسم، این مفهوم را چنین خلاصه می کند: «آینده مؤنث است .» . (۹) «سیمون دو بوار» نیز موجودیت مرد را
مصداق «دوزخ بر هم زننده فردیت و آزادی زنان » قرار می دهد . (۱۰)

ج) لیبرالیسم

لیبرالیسم از واژه Liberty ] »به معنای آزادی بی قید و شرط در انتخاب هرگونه زندگی و به عبارت دیگر، آزادی انسان در
خواسته ها و تمنیاتش و تلاش در راه رسیدن به آن پذیرفته شده است . (۱۱) این فلسفه آزادی و خوش باشی که شایع ترین فصل
مشترک جهان بینی مردم غرب به شمار می آید، تا حدی معلول محدویت های قرون وسطایی دنیای غرب است . رهاورد این
محدودیت ها، جریان آزادی خواهی افراطی و اصالت لذت است که بعد از رنسانس شکل گرفت . یکی از مبانی مهم لیبرالیسم،
اصالت فرد و نفی هر نوع سرچشمه و مبدا آگاهی غیر از تشخیص فردی است . جرمی بنتام می گوید: «به طور کلی می توان گفت
هیچ کس به خوبی خود شما نمی داند چه چیزی به نفع شما است . هیچ کس با چنین پی گیری و شور و شوقی، مایل به دنبال
کردن آن نیست » (۱۲) ; به عبارت دیگر، چه کسی حق دارد بگوید خواست «واقعی » و مصلحت هر کس، غیر از آن چیزی است که خود
او می گوید؟ به گفته «آیزایابرلین » ،

«این عمل، نوعی «خود جایگزین سازی شرم آور» است . هر یک از افراد را باید قابل اعتمادترین داور در امیال خویش به حساب
آورد» . (۱۳)

این طرز فکر در نخستین جلوه هایش، در فرهنگ و تمدن اخیر غربی بر اساس اصالت فرد و نفی حاکمیت هر نوع نظام اجتماعی
به وجود آمد; گرچه آرام آرام به سوی پذیرش نسبی جامعه حرکت کرد و از «لیبرالیسم سوسیال » سر در آورد:

«هسته متافیزیکی و هستی شناختی لیبرالیسم ، فردگرایی است . تعهدات لیبرالی نسبت به آزادی، مدارا و حقوق فردی از همین
مقدمه ناشی می شود . . . فرد گرایی هستی شناختی، مبانی فلسفی لازم برای فرد گرایی اخلاقی و سیاسی را به وجود می آورد; لذا
در این طرز تفکر، فرد و حقوق و خواست های او از هر لحاظ بر جامعه و حقوق و خواست های آن مقدم داشته می شود .» (۱۴)
همچنین تملک مطلق انسان بر خویشتن، از اندیشه فردگرایی ملکی لیبرالی ناشی شده است که به موجب آن زندگی «فرد» به خود
او «تعلق » دارد . این زندگی، دارایی خود او است; به خداوند، جامعه یا دولت تعلق ندارد و می تواند با آن هر طور که مایل است رفتار
کند . (۱۵) «هابز» آزادی را حق طبیعی انسان، به نحوی که هیچ کس حق محدود کردن آن را ندارد، می پنداشت .

تجربه گرایی نیز از اصول این طرز فکر است . مبانی آکادمیک تجربه گرایی، بخشی از تاریخ لیبرالیسم است . راسل در «فلسفه
سیاست » می گوید: «جوهر بینش لیبرالی این نیست که چه باورهایی پذیرفته شده اند، بلکه چگونگی پذیرفتن آن ها است . باورها
باید به گونه ای آزمایشی پذیرفته شوند . بدین گونه است که روش قبول آرا در علم را در مقابل عقاید خداشناسانه یا فلسفی قرار
می دهیم .» (۱۶)

برای درک تاثیرات لیبرالیسم در گرایش های فمینیستی، توجه به ویژگی ها و نتایج انسان شناسی لیبرال سودمند است:

۱ . آزادی خواهی افراطی: در لیبرالیسم، این واژه معمولا به صورت «آزادی از» چیزی تعریف می شود و نه «آزادی برای » منظوری;
یعنی تفسیر آزادی به معنای سلبی آن و به مثابه موقعیتی که در آن شخص به هیچ قیدی مقید نیست و در امورش هیچ گونه و از
سوی هیچ منبعی، هیچ مداخله ای نمی شود . (۱۷)

۲ . خود محوری در مدیریت ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.