پاورپوینت کامل ما و جهان معاصر ; درگفتگویی بااستاد مهدی هادوی ۹۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ما و جهان معاصر ; درگفتگویی بااستاد مهدی هادوی ۹۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ما و جهان معاصر ; درگفتگویی بااستاد مهدی هادوی ۹۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل ما و جهان معاصر ; درگفتگویی بااستاد مهدی هادوی ۹۷ اسلاید در PowerPoint :

۱

عکس: محسن قائمی

استاد مهدی هادوی، شاگرد ممتاز دبیرستان خوارزمی تهران، پس از قبولی در رشته مهندسی برق و الکترونیک دانشگاه صنعتی
شریف، تحصیلات غیر رسمی حوزوی خود را آغاز کرد . از سال ۱۳۵۹ به طور رسمی در قم به تحصیل علوم حوزوی مشغول شد و
اکنون از استادان عالی ترین دوره آموزشی حوزه علمیه قم (خارج فقه و اصول) به شمار می آید . استاد هادوی عضو شورای بررسی
متون علوم انسانی و رئیس گروه فقه و حقوق است . ایشان همچنین در برخی از علوم جدید مانند اقتصاد، کلام جدید، فلسفه علم
و فلسفه هنر مطالعات و تحقیقاتی گسترده دارد که بخشی از آن ها در قالب کتب و مقالات عرضه شده است . ایشان به دو زبان
انگلیسی و عربی تسلط کامل دارد . مهارت در زبان انگلیسی و کاربرد کامپیوتر، به وی امکان داده است تا نخستین پاسخگوی
ایرانی مسائل اسلامی در شبکه جهانی کامپیوتری (اینترنت) باشد . استاد هادوی به عنوان نماینده ایران در اجلاس بین المللی
ادیان در سال ۲۰۰۲ بانکوک شرکت کرد . او ضمن ارتباط با مراکز دینی و علمی کشورهای مختلف اروپایی و آسیایی در تاسیس
مراکز فرهنگی اسلامی از جمله انجمن اهل بیت (ع) سوئیس، انجمن محمدیه تایلند و مراکز اسلامی هلند مشارکت داشته است .

باسپاس از این که فرصتی را به نشریه پرسمان دادید، قبل از ورود به موضوع بحث، توضیح دهید اصولا ویژگی جهان معاصر
چیست؟ تا وقتی از جایگاه دین اسلام در جامعه معاصر سخن می گوییم، معلوم باشد جهان و جامعه معاصر مورد نظر ما چه
جامعه ای است . به طور خاص آیا شما جهانی شدن را از شاخصه های جهان معاصر می دانید؟

به نظر من، در تحلیل شاخصه های جهان معاصر، قبل از هر چیز باید به این نکته اشاره کنیم که دنیای معاصر دنیای ارتباطات
است . در دنیای معاصر این امکان فراهم شده است که در کوتاه ترین زمان از اخباری که در گوشه و کنار جهان اتفاق می افتد، باخبر
شویم . تحقق چنین امری این ذهنیت را ایجاد کرده است که جهان امروز، به لحاظ اطلاعات، واقعا به یک دهکده کوچک تبدیل
شده است; اما به نظر من این تحلیل تحلیلی ظاهری و نادرست است و با واقعیت بسیار تفاوت دارد . درست است که تکنولوژی
ارتباطات این امکان را فراهم آورده که ما از هر حادثه ای در کوتاه ترین زمان ممکن مطلع شویم، اما باید توجه داشت که مجاری
انتقال اطلاعات در دست قدرت های خاصی قرار دارد . در واقع آن ها هستند که تصمیم می گیرند چه اطلاعاتی و به چه شکلی
منتقل بشود و چه اطلاعاتی اصلا منتقل نشود . البته این بدان معنا نیست که آن ها کاملا بر اخبار و اطلاعات مسلط هستند و هیچ
اخباری خارج از تصمیم آن ها به مردم نمی رسد; ولی جریان غالب انتقال اطلاعات را آن ها تعیین می کنند . این تکنولوژی ایده ای
را که سال ها پیش توسط دانشمندان سیاسی یا اقتصادی مطرح شده بود، مجددا احیا کرد; برای مثال شخصی به نام «الکساندر»
حدود ۵۰ سال قبل در کتاب «انقلاب الکترونیک » بر اساس اطلاعات علمی در مورد پیشرفت های انسان در صنعت الکترونیک این
ایده را مطرح می کند که در آینده باید مرکزی برای اداره جهان وجود داشته باشد . در واقع ایشان به نحوی تعبیر سلطه سیاسی
جهانی را در قالب دموکراتیک آن مطرح می کند; به این شکل که مثلا نمایندگان تمام کشورهای جهان در مجموعه ای گرد آیند و
درباره امور جهانی تصمیم گیری کنند و تصمیمات اخذ شده را از طریق امکانات الکترونیکی به اطلاع تمام مردم جهان برسانند .
این اندیشه بعدها در آثار اندیشمندان سیاسی ظهور پیدا کرد و کم کم جوانه های بحث globalization یا همان جهانی شدن
آشکار شد . البته باید به این نکته اشاره کنم که ایده حکومت جهانی ایده ای، جدید نیست . این ایده، قبل از این که به عنوان یک
فکر بشری مطرح باشد، به عنوان یک اندیشه دینی در ادیان مطرح بوده است . این ایده، به دلیل پیدایش امکانات سخت افزاری، به
طور اکید در دنیای معاصر مورد توجه قرار گرفت و به ویژه قدرت هایی که این ابزار را در اختیار داشتند، بیش تر به تحقق عینی آن
پرداختند .

تکنولوژی ارتباطی و به خصوص کانالیزه شدن جریان انتقال اطلاعات آثار سیاسی و فرهنگی خاصی را هم در پی دارد; برای مثال
می بینیم امروزه رسانه های غربی با نوع تبلیغات خود بعضی از مفاهیم فرهنگی غرب را در جوامع دیگر القا کرده اند و از این راه
می کوشند نوعی شبیه سازی فرهنگی در کل جهان ایجاد کنند . گسترش مفاهیمی مثل «دموکراسی » ، «حقوق بشر» ، «حقوق زن »
و حتی ظهور پدیده های مختلف روانی و اجتماعی مشابه در کشورهای مختلف جهان، همه نتیجه همین نوع تبلیغاتی است که در
جهان وجود داشته است . در حوزه اقتصاد که شاید مهم ترین بخش جهانی شدن در آن تجلی پیدا کرده است، تلاش قدرت ها
متوجه این بوده و هست که مجاری اقتصاد جهان را به دست گیرند . البته ظاهر این اقدامات چنین است که گویا آن ها صرفا
می خواهند روابط متناسب با دنیای جدید را در فعالیت های اقتصادی کشورهای عضو ایجاد کنند; اما وقتی به دقت به این ضوابط
نگاه می کنیم، می بینیم این ضوابط و قوانین طوری طراحی گردیده که در نهایت کشورهای ثروتمند ثروتمندتر و کشورهای فقیر
فقیرتر می شوند .

می خواهم نتیجه بگیرم که مجموعه امکانات سخت افزاری امکان ایجاد سلطه جهانی درحوزه اقتصاد و سیاست را فراهم آورده و
این امکان این اشتیاق را در صاحبان قدرت تقویت کرده است که زمینه های فرهنگی و اجتماعی حکومت جهانی را نیز فراهم کنند .
این تصویری است که به طور کلی می توان از جهان معاصر داشت .

شما بیش تر به ساختار اجتماعی جهان معاصر اشاره کردید . یکی دیگر از عناصری که ما می توانیم در جهان معاصر روی آن تامل
داشته باشیم، «انسان معاصر» است . می خواهیم بدانیم انسان معاصر چه ویژگی هایی دارد و چه نیازهای جدیدی پیدا کرده است؟

در مورد ویژگی های انسان معاصر باید به این نکته اشاره کنم که منظور ما از انسان معاصر انسانی است که اغلب امکانات جهان
معاصر در اختیار او قرار دارد و به همین خاطر، در معرض اطلاعات بسیار قرار می گیرد . یکی از خصلت های چنین انسانی، به نظر
من، نوعی تردید در رسانه ها است . امروزه این اعتقاد در ذهن انسان ها ایجاد شده است که رسانه ها بیش از آن که واقع نما باشند،
واقع سازند و سعی دارند با ایجاد ذهنیت در مخاطبان اهداف خاصی را دنبال کنند .

یک نمونه عینی این مدعا را برای شما نقل کنم . یکی از سؤال هایی که من در غالب مصاحبه هایم با رسانه های بین المللی از
خبرنگاران می پرسم این است که چرا تصویری که شما در رسانه های خود از ایران ارائه می دهید با آن چه در واقع هست و ما
ایرانی ها از نزدیک شاهد آن هستیم، این قدر فرق دارد؟ غالب خبرنگاران در جواب سؤال من می گفتند: اتفاقا شخصیت های
مملکت خودمان نیز همین عقیده را دارند و آن ها هم از نحوه انتقال اخبار و اطلاعات ناراضی اند . این حرف نشان می دهد اعتماد
عمومی به رسانه های جمعی در جوامع توسعه یافته کم شده است . بنابراین، بی اعتمادی به رسانه ها در واقع یک بعد از ویژگی های
انسان معاصر است .

ویژگی دیگر انسان معاصر، سرخورده و مایوس بودن وی از دستاوردهای بشری است . انسان ها، قبل از تجربه امکانات موجود در
عصر حاضر، فکر می کردند علوم و فنون جدید می تواند مشکلات مختلف اجتماعی و فردی بشر را حل کند; اما امروزه ارتباطات
جهانی موجب شده توانایی های موجود در جهان و آثار و نتایج آن در دسترس همه قرار گیرد و این مطلب برای همگان روشن شود
که این توانایی ها نتوانسته اند و حتی در آینده هم نمی توانند به ادعاهای جریان روشنگری قرن ۱۷ به بعد جامه عمل بپوشانند . این
حقیقت باعث شده انسان معاصر به معنویت و امور غیبی و دینی بازگشت مجدد داشته باشد . بشری که تا چندی پیش فکر می کرد
دین هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد و به تعبیر برتراندراسل، روزگار دین به پایان رسیده است! دوباره با این بحث مواجه شده که
بعضی از مسائل را از طریق غیر دین نمی شود حل کرد . هانتینگتون، استاد علوم سیاسی معاصر در دانشگاه هاروارد و صاحب
نظریه «برخورد تمدن ها» ، در سال ۲۰۰۰ میلادی در دانشگاه زوریخ عنوان کرد که بشر در قرن بیستم در تلاش بود خود را از دین
رها کند; اما در دو دهه آخر قرن بیستم ما شاهد بازگشت بشر به سمت دین و احیای مجدد دین در جوامع هستیم; به طوری که
می توان قرن بیست و یکم را قرن «نوزایی ادیان » نام گذاشت . میشل فوکو، یکی دیگر از فیلسوفان غربی با این که نه مسلمان است و
نه اطلاعات چندانی راجع به مسلمان ها و ایرانی ها دارد، علاقه زیادی به انقلاب اسلامی ایران داشت و به همین دلیل چند مرتبه به
ایران سفر کرد . حرف فوکو این بود که امروزه غرب در یک بن بست معنوی قرار گرفته است و دین می تواند این بن بست را بشکند و
بشر را از مشکلات روحی و معنوی عصر حاضر نجات دهد . پس در شرایطی که دین به حاشیه رفته و بی دینی به عنوان یک ارزش
حتمی در جامعه پذیرفته شده بود و شخصیت های مطرح علمی اصرار داشتند بی دینی خود را اظهار کنند، کم کم شرایطی مطرح
شد که دینداری به عنوان یک ارزش معرفی گشت و طوری شد که امروزه شاهد هستیم حتی آدم هایی که ما احساس می کنیم
ملحدند، سعی می کنند به الحاد خودشان چهره ای دینی دهند . به نظر من، این حادثه بسیار بزرگی است که در تاریخ بشر اتفاق
افتاده و مسیر کل بشر را تغییر داده است و نقش انقلاب اسلامی در توجه بشر به دین بسیار با اهمیت است . پس، به طور خلاصه،
تردید و بی اعتمادی به رسانه ها و ناامیدی نسبت به علوم بشری و احساس نیاز مجدد به امور معنوی از ویژگی ها و شاخصه های
انسان معاصر به شمار می آید .

تاکنون دو ویژگی از جهان معاصر مورد بررسی قرار گرفت . در بعد اجتماعی حضرت عالی به ساختار کلان جامعه معاصر اشاره
کردید و این که این ساختار جهانی به یک حکومت جهانی و فراگیر در عرصه های مختلف سیاسی و اقتصادی و . . . نیاز دارد . در بعد
فردی هم به ویژگی مهم احساس نیاز مجدد انسان به معنا و هویت اشاره فرمودید و این که انسان امروز به این نتیجه رسیده است
که در عرصه اجتماعی و فردی نیاز دارد تا به شکلی بازگشتی جدید به دین داشته باشد . حال می خواستیم، با توجه به این دو
ویژگی، ببینیم اسلام در میان سایر ادیان چه ویژگی های برتری دارد که می تواند بر اساس آن به این دو نیاز فردی و اجتماعی پاسخ
مناسب دهد؟

اگر بخواهیم با کوچک ترین عبارت اسلام را در بین ادیان دیگر معرفی کنیم، باید بگوییم اسلام تصویری معقول از دنیا و آخرت
عرضه کرده است که جایگاه تمام امور فردی و اجتماعی بشر در آن به گونه ای دیده شده و سعی دارد بشریت را هم در امور دنیایی و
هم در امور اخروی و معنوی رشد دهد و به تکامل برساند . امروزه در سایر ادیان ما شاهد نوعی گرایش به آخرت هستیم که با دنیا
و امور دنیوی و مادی سر ناسازگاری دارد . البته در اسلام هم مذاهب مختلفی وجود دارد که هر کدام برای خود تفسیری از اسلام
عرضه کرده اند، ولی ناب ترین و زلال ترین تفسیر از اسلام را ما در مکتب اهل بیت (ع) شاهدیم; این به لحاظ نظری . اما به لحاظ
عملی من این نکته را عرض کنم که یکی از نمودهای توانایی اسلام را در اجلاس بین المللی ادیان که در سال جاری در بانکوک بر پا
شد، شاهد بودیم . در این اجلاس، منشور شورای رهبران دینی جهان توسط نمایندگان کشورهای مختلف از جمله ایران تصویب
شد و به امضا رسید . این سازمان سازمانی مستقل است که در حوادث بین المللی با سازمان ملل همکاری خواهد داشت . به نظر
من، تاسیس این سازمان نشان می دهد نقش دین در حوادث بین المللی و مسائل جهانی روز به روز افزایش می یابد و این احساس
پیدا شده که اگر رهبران دینی توانایی خود را به کار گیرند، می توانند در حل مسائل بین المللی نقشی مؤثر داشته باشند .

در این اجلاس بین المللی، هیات ایرانی بحمد الله توانست چنان مؤثر باشد که دبیر کل شورا می گفت شما ایرانی ها همه جا رهبری
را به دست می گیرید . البته این نکته را هم بیان کنم که این توانایی به خاطر ایرانی بودن ما نیست . هویت دینی و مذهبی ما این
قدرت را به ما بخشید که بتوانیم در اجلاس رهبران دینی و مذهبی جهان چنین نقشی ایفا کنیم . جالب است بدانید، مواضعی که
در آن اجلاس توسط هیات ایرانی مطرح شد، از طرف رهبران بودایی و یهودی و مسیحی و سایر ادیان دیگر مورد حمایت قرار
گرفت . در حالی که ما خود می دانستیم این مواضع به لحاظ تئوریک با مبانی آن ادیان تعارض داشته و دارد; مثلا من در یکی از
سخنرانی هایم گفتم که ما معتقدیم رهبران دینی نه تنها باید مستقل از رهبران سیاسی تصمیم بگیرند و در مسائل بین الملل
نقش داشته باشند، بلکه باید رهبران سیاسی با هدایت و راهنمایی رهبران دینی درباره مسائل بین الملل تصمیم گیری کنند و در
واقع دیانت باید مسیر سیاست را تعیین کند . خوب این عقیده بر اساس اندیشه شیعی که معتقد است حکومت و سیاست بخش غیر
قابل تفکیک اسلام است، کاملا قابل قبول می نماید; اما بر اساس مفاهیم ادیانی که اصلا هویت اجتماعی ندارند و صرفا در نوعی
آداب فردی خلاصه می شوند، ادیانی مثل هندویسم، بودیسم، جینیسم و . . . ، این حرف اصلا قابل پذیرش نیست . تحلیل خود من
این است که پذیرش چنین ایده ای توسط رهبران این ادیان به خاطر این است که آن ها وقتی به فطرت طبیعی خودشان مراجعه
می کنند، در می یابند که بین این دو گزینه که رهبران سیاسی هدایت کننده رهبران دینی باشند یا رهبران دینی هدایت رهبران
سیاسی را برعهده داشته باشند، دومی قابل قبول تر است . به هر حال، در آن اجلاس – با این که یکی دو ساعت مانده به اظهار نظر
درباره منشور سازمان، آن را به دستمان رساندند – هیات ایرانی توانست بیش ترین سهم را در اصلاح منشور و تهیه بیانیه نهایی
داشته باشد . این به خاطر آمادگی و توانایی ای است که اسلام و به صورت خاص مکتب اهل بیت (ع) برای حضور در صحنه های
اجتماعی سیاسی برای ما فراهم کرده است; و از طرف دیگر، سایر ادیان نیز برای چنین حضوری در عرصه بین المللی آمادگی
نظری نداشتند .

در حال حاضر، حضرت عالی شرایط بین المللی را برای معرفی و گسترش اسلام و به خصوص مکتب تشیع چگونه ارزیابی می کنید؟

هر گاه فرصتی پیش آمده که اسلام در سطح جهانی معرفی شود، گرایش به آن به طور چشمگیری افزایش یافته است . یک نمونه
را خدمتتان عرض کنم . دولتمردان امریکایی چند سال بعد از پیروزی انقلاب در ایران احساس کردند که اسلام در امریکا در حال
گسترش است و این امر می تواند در دراز مدت برای امریکا خطرناک باشد . این بود که آمدند و تبلیغات علیه اسلام را شروع
کردند; برای مثال در این مقطع زمانی فیلم های زیادی علیه اسلام و اسلام گرایی ساخته و پخش شد . با این همه تبلیغاتی که غرب
علیه اسلام انجام داد، اسلام در غرب در حال گسترش بود . این گسترش باعث شد که برای مثال دولت کلینتون سیاست بهبود
روابط با مسلمانان را اعلام دارد و به رسانه های جمعی