پاورپوینت کامل بخش پایانی ; زن و مرد، تشابه یا تساوی؟ ۶۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بخش پایانی ; زن و مرد، تشابه یا تساوی؟ ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بخش پایانی ; زن و مرد، تشابه یا تساوی؟ ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بخش پایانی ; زن و مرد، تشابه یا تساوی؟ ۶۱ اسلاید در PowerPoint :
۱۰
فمینیسم، فراز یا فرود؟
«فمینیسم » (feminism) واژه ای فرانسوی است که در قرن نوزدهم به «جنبش زنان » اطلاق می شد و امروزه به «دفاع از حقوق
اساسی زنان بر اساس آرمان برابری طلبی » اطلاق می شود . در بخش نخست، پس از آشنایی اجمالی با مفهوم فمینیسم و تلقی های
مختلف از آن، به بررسی ریشه ها و زیرساخت های فکری فمینیسم و نمودها و پیامدهای آن پرداخته شد . در شماره قبل نیز علاوه
بر نقد مبانی اومانیستی و لیبرالیستی فمینیسم، به این سؤال که آیا حقوق زن و مرد دارای تشابه و یکنواختی است; پاسخ داده شد
و نظریه «تشابه مکانیکی زن و مرد» مورد نقد قرار گرفت .
در این شماره سعی بر آن است تا تفاوت های ساختاری و تشریعی زن و مرد مورد توجه واقع شود و از آن جا که یکی از مهم ترین
برنامه های فمینیست ها دگرگونی در ساختار خانواده و سوق دادن زنان به مشاغل عمومی و تضعیف نقش ویژه مادران در نهاد
خانواده است; عملکرد فمینیست ها در این زمینه و بی اعتنایی فمینیسم به نهاد «اخلاق » مورد نقد و بررسی قرار گیرد:
تفاوت های ساختاری زن و مرد
این بحث سابقه ای حداقل ۲۴۰۰ ساله دارد . افلاطون با اعتراف به ناتوان تر بودن نیروهای جسمی و روحی و عقلی زنان، این
تفاوت ها را کمی دانسته، مدعی بود زنان و مردان استعدادهای مشابه دارند و زنان می توانند وظایف مردان را عهده دار شوند و از
همان اختیارات بهره مند گردند . بر خلاف وی، شاگردش ارسطو معتقد بود نوع استعدادهای زن و مرد متفاوت است و وظایفی که
قانون خلقت به عهده هر یک از آن ها گذاشته و حقوقی که برای آن ها خواسته، در بسیاری قسمت ها با هم تفاوت اصولی دارد . (۱)
پروفسور «ریک » ، روان شناس مشهور امریکایی که سالیان دراز به جست و جو در احوال زن و مرد پرداخته، می گوید: «دنیای مرد با
دنیای زن به کلی فرق می کند . اگر زن نمی تواند مانند مرد فکر کند یا عمل نماید، از این رو است . . . زن و مرد جسم های متفاوت
دارند . علاوه بر این احساس این دو موجود، هیچ وقت مثل هم نخواهد بود و هیچ گاه یک جور در مقابل حوادث و اتفاقات عکس
العمل نشان نمی دهند . زن و مرد بنا به مقتضیات جنسی رسمی خود، به طور متفاوت عمل می کنند و درست مثل دو ستاره روی
دو مدار مختلف حرکت می کنند . آن ها می توانند همدیگر را بفهمند و مکمل یکدیگر باشند; ولی هیچ گاه یکی نمی شوند; و به
همین دلیل است که زن و مرد می توانند با هم زندگی کنند، عاشق یکدیگر شوند و از صفات و اخلاق یکدیگر خسته و ناراحت
نشوند .» (۲)
خانم «کلیودالسون » می گوید: «به عنوان یک زن روان شناس بزرگ ترین علاقه ام مطالعه روحیه مردها است . چندی پیش به من
ماموریت داده شد که تحقیقاتی درباره عوامل روانی زن و مرد به عمل آورم . به این نتیجه رسیده ام . . . خانم ها تابع احساسات و
آقایان تابع عقل هستند . بسیار دیده شده که خانم ها از لحاظ هوش نه فقط با مردان برابری می کنند بلکه گاهی در این زمینه از
آن ها برتر هستند . نقطه ضعف خانم ها (۳) فقط احساسات شدید آن ها است . مردان همیشه عملی تر فکر می کنند، بهتر قضاوت
می کنند، سازمان دهنده بهتری هستند و بهتر هدایت می کنند . پس برتری روحی مردان بر زنان (۴) چیزی است که طراح آن
طبیعت است . هر قدر هم خانم ها بخواهند با این واقعیت مبارزه کنند بی فایده خواهد بود . خانم ها به علت این که حساس تر از
آقایان هستند باید این حقیقت را قبول کنند که به نظارت آقایان در زندگی شان احتیاج دارند . . . کارهایی که به تفکر مداوم
احتیاج دارد، زن را کسل و خسته می کند .» (۵)
«اتوکلاین برگ » نیز، با درست خواندن تفاوت های جسمی و روحی و علائق زن و مرد، بر اساس داده های روان شناسی می نویسد:
«زنان بیش تر به کارهای خانه و اشیا و اعمال ذوقی علاقه نشان می دهند و بیش تر مشاغلی را می پسندند که نیازی به جابه جا شدن
در آن ها نباشد و یا کارهایی را دوست می دارند که در آن ها باید مواظبت و دلسوزی بسیاری خرج داد; مانند مواظبت از کودکان و
اشخاص عاجز و بینوا . . . . زن ها عموما احساساتی تر از مردان هستند .» (۶)
دکتر «الکسیس کارل » ، با عمیق شمردن اختلافات آفرینش زن و مرد، می گوید: «به علت عدم توجه به این نکته اصلی و مهم است
که طرفداران نهضت زن فکر می کنند هر دو جنس می توانند یک قسم تعلیم و تربیت یابند و مشاغل و اختیارات و مسؤولیت های
یک سان به عهده گیرند . . . زنان باید به بسط مواهب طبیعی خود در جهت سرشت خاص خویش بدون تقلید کورکورانه از مردان
بکوشند . وظیفه ایشان در راه تکامل بشریت، خیلی بزرگ تر از مردها است و نبایستی آن را سرسری بگیرند و رها سازند .» (۷)
ملاک تفاوت های تشریعی میان زن و مرد
با توجه به برخی تفاوت های تکوینی زن و مرد که فطری است و عقل و نقل و وجدان عمومی و تحقیقات علمی روان شناسی آن را
تایید می کند و با عنایت به آنچه در نقد نظریه تشابه مکانیکی مرد و زن و معیار مشروعیت نظام حقوقی بیان شد، نادرستی دیدگاه
فمینیست ها در تفکیک میان جنس (sex) و جنسیت (gender) روشن می شود; زیرا این باور که «هیچ یک از تفاوت های
اجتماعی و حقوقی در ویژگی های طبیعی (جنس) زنان نهفته نیست، و همه تفاوت ها محصول روابط فرهنگی – اجتماعی حاکم بر
نظام های اجتماعی مردسالار (جنسیت) است و اصولا زنانگی (feminine) و مردانگی (masculine) عنصری فرهنگی و
ساخته و پرداخته جامعه است نه امری طبیعی » ، (۸) هم با داده های علمی (بیولوژیکی، روان شناختی و) . . . منافات دارد و هم با
اصل عقلی و منطقی بر ضرورت تناسب مقررات حقوقی و تقسیم وظایف و تعیین نقش های اجتماعی با واقعیات تکوینی و ساختار
وجودی انسان .
اکنون سؤال این است: این اختلافات به چه ملاک منشا برخی تفاوت های اجتماعی و حقوقی می شود؟ همه انسان ها با هم
تفاوت هایی دارند . قانون گذار، اگر بخواهد در مقام وضع قانون همه اختلافات را در نظر بگیرد، کاری غیر عملی و ناممکن است و
اگر بخواهد به هر گونه تفاوت و اختلافی بی توجه باشد، خلاف ضرورت تشریع و تقنین است و مصالح جامعه آن طور که باید،
تامین نمی شود; زیرا تشریع باید بر مصالح و مفاسد نفس الامری مبتنی باشد و قواعد و مقررات حقوقی اعتباری صرف نیستند .
پس آن دسته از اختلافات و تفاوت های تکوینی که موجب اختلاف در مصالح و مفاسد نفس الامری شود، منشا تفاوت در حقوق و
تکالیف می گردد، و این امر به حکم «ضرورت بالقیاس » است; یعنی اگر احکام و تکالیف اجتماعی با واقعیت ها متناسب باشد و
رعایت گردد، سعادت فرد و جامعه حاصل می شود و چون سعادت فرد و جامعه مطلوب است، پس باید احکام و حقوق و تکالیف بر
مصالح و مفاسد واقعی مبتنی باشد و کاملا رعایت گردد . تشخیص اختلافات و تفاوت هایی که مایه اختلاف در مصالح و مفاسد
واقعی می شوند، اختلافات تکوینی ای است که سه ویژگی داشته باشند:
۱ . دوام و ثبات از آغاز تا پایان عمر انسانی به مقتضای خصلت دائمی بودن قانون
۳ . عمومیت آن در گروه نسبتا وسیعی از مردم به مقتضای خصلت کلی بودن قانون
قانون برای نوع افراد جامعه وضع می شود نه جمعی محدود . قانون گذاری برای یکایک افراد به طور جداگانه ممکن نیست . البته
در مقام عمل و اجرای قانون باید شرایط و اوضاع و احوال افراد در نظر گرفته شود . شاید بسیاری از تفاوت های تکوینی که
روان شناسان یا فیزیولوژیست ها و . . . برشمردند، به طور صد در صد در بین تمام زنان و مردان شایع نباشد; ولی نوعا چنین است
که مثلا زن ها احساساتی ترند و قانون برای نوع افراد وضع می شود . البته اگر در مقام اثبات آشکار شود همان خصلت نوعی «علت
تامه » جعل یک حکم خاص بوده است، قهرا در موارد خلاف قانون دیگری وضع می شود; وگرنه آن را «حکمت » می خوانیم و
می گوییم حکمت وضع فلان قانون این است و در موارد فقد شرایط، انتفا یا تغییر حکم را اقتضا نمی کند .
۳ . آن اختلاف در کم و کیف و مشارکتی که برای برآوردن نیازهای جامعه ضروری است، مؤثر باشد; مثلا رنگ پوست در بازده کار
تاثیری ندارد و اگر تعیین دستمزدها صرفا بر اساس بازده کار باشد، ما نمی توانیم در تعیین دستمزد بین کارگر سیاه و سفید فرق
بگذاریم; ولی چون نهاد قیمومت مستلزم مدیریت و برخورداری از تعقل بیش تر است و یا حضانت مستلزم برخورداری از پشتوانه
مالی است و این امور نوعا با مسؤولیت مردان سازگاری دارد، قانون گذار این تکلیف را بر عهده آنان گذارده است; همچنان که در
سنین خردسالی به ویژه دختران به عاطفه و سرپرستی محبت آمیز و شیر خوردن نیاز بیش تر دارند، حضانت طفل در این سنین با
مادر است; اما در سنین بالاتر که استقلال کودک افزایش یافته است و به تامین اقتصادی بیش تر نیاز دارد، مسؤولیت حضانت بر
دوش پدر می افتد .
البته تفصیل و جزئیات اختلافات تکوینی و طبیعی زن و مرد و حدود تاثیر هر یک در حوزه درک ما نمی گنجد تا قوانین عادلانه و
متناسب وضع کنیم . از این رو، ناگزیر باید به وحی مراجعه کرد . اکثر تبیین ها در توجیه سر تفاوت احکام با استفاده از داده های
مختلف علوم عقلی، روان شناختی و فیزیولوژی و آناتومی نیز از باب حکمت است نه علت . (۹)
«تساوی » آری، «تشابه » خیر
قرآن کریم می فرماید: «خلقکم من نفس واحده .» (۱۰) رسول اکرم (ص) فرمودند: «الناس کلهم سواء کاسنان المشط; مردم (زن و
مرد) مانند دندانه های شانه با هم برابرند .» البته لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت و شرافت انسانی، تشابه صد در صد آن ها در
حقوق نیست . زن و مرد در حقو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 