پاورپوینت کامل شادابی و نشاط در گفتگویی با دکتر محمود گلزاری ۹۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شادابی و نشاط در گفتگویی با دکتر محمود گلزاری ۹۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شادابی و نشاط در گفتگویی با دکتر محمود گلزاری ۹۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شادابی و نشاط در گفتگویی با دکتر محمود گلزاری ۹۲ اسلاید در PowerPoint :
۴
در جایی نوشته بود: اگر خواهان یک ساعت شادی هستید، چرت بزنید! اگر خواهان یک روز شاد هستید، به مسافرت بروید! اگر
خواهان شادی یک هفته ای هستید، به مرخصی بروید! اگر خواهان شادی یک ماهه هستید، ازدواج کنید! اگر خواهان شادی یک
ساله هستید، ثروتی به ارث ببرید! اما اگر خواهان شادی برای همه عمر هستید، از کاری که می کنید لذت ببرید !
مطلب بالا، بادست مایه ای از طنز، به واقعیتی مهم اشاره دارد و آن هم نقش شادی و نشاط در زندگی انسان ها است . هیچ دقت
کرده اید چرا وقتی می خواهیم دوستی را به خاطر بیاوریم بیش تر چهره شاد و خندانش به ذهن می رسد . شاید فطرت ما
ناخودآگاه همه انسان ها را شاد می خواهد . راستی رابطه شادی و نشاط با موفقیت های مختلف در عرصه زندگی چیست؟ افکار شاد
چه تاثیری در ایجاد دنیای شاد دارد؟ شادی و نشاط پسندیده کدام است؟ به کدام شادی ها باید روی آورد و از کدام شادی ها باید
دوری جست؟ آیا می توان روزانه با صدها مانع و مشکل دست وپنجه نرم کرد و همزمان لبخندی حاکی از رضایت بر لب داشت؟
اصلا مگر داشتن چهره ای عبوس و گرفته و دلی ناشاد به چه کسی ضرر می رساند؟ با دکتر محمود گلزاری، عضو هیات علمی
دانشگاه علامه طباطبایی و نویسنده کتاب شادی از دیدگاه روان شناسی و اسلام و مؤلف بیش از هفتاد مقاله تحقیقی در
زمینه های مختلف روان شناسی، در مرکز مشاوره بیدار ملاقات کردیم و پرسش های بالا و سؤالات دیگری در این مقوله را با وی در
میان گذاردیم . هدف ما این بود که در این مصاحبه، جدا از پرداختن به مسائل تئوری، راه های عملی تقویت روحیه نشاط و
شادمانی نیز بررسی کنیم . باتوجه به اهمیت موضوع، این مصاحبه آغازی برگسترش بحث شادی در پرسمان و توجه به ابعاد
مختلف آن است; بنابراین از همین حالا و پس از خواندن این مصاحبه، دست به قلم شوید و موضوع را از دیدگاه خود برای ما ترسیم
کنید . منتظریم .
هدف از این مصاحبه دنبال کردن بحث شادی و نشاط و مکانیزم تولید آن است . سؤال ما این است که چگونه یک دانشجو می تواند
همواره شاد باشد؟ و با شادی و نشاط جوانی اش را طی کند و دوران تحصیل دانشگاهی اش را پشت سر بگذارد؟ آیا فقط با کسب
موفقیت ها و کامیابی هایی که مورد تایید جامعه است، می توان به شادی و نشاط رسید؟ یا عوامل دیگر نیز می توانند موجب شادی
در دانشجو گردند؟ آیا شادی تنها در قالب های ظاهری تجلی می یابد یا نمودهای غیر ظاهری نیز دارد؟
با توجه به این که یک مشکل عمده جامعه ما مشکل شادی جوان ها است، بحث شادی و شادکامی مدتی است که در رسانه ها و
مجامع اجتماعی ما مطرح شده است . به نظر من، این بحث مفید چندان عمیق مورد مطالعه قرار نگرفته; خوب است بحث را از
این جا آغاز کنیم که وقتی ما جوانی را می بینیم، از کجا می توانیم متوجه شویم این جوان شاد است؟ در حال حاضر، یک سری
استانداردهایی در خصوص شادی و نشاط مورد توافق همگانی قرار گرفته است . چهره گشاده، وجود لبخند بر لبان، لباس مناسب،
جنب و جوش های ویژه و . . . ملاک شادابی شناخته می شود . حال اگر این شادی و نشاط شادی پایدار و ریشه دار باشد، نتایج
زیادی را برای فرد شاداب در پی خواهد داشت . بزرگ ترین نتیجه ای که یک جوان شاد به دست خواهد آورد، موفقیت او در امور
مختلف زندگی است . پیامد دوم این شادی و نشاط افزایش ارتباطات اجتماعی مناسب است . علاوه بر آن، جوان شاد از سلامت
جسمی و روحی خوبی هم برخوردار خواهد بود; اما نکته اساسی این است که عوامل پدید آورنده شادی چیست؟ خوب است برای
بررسی علل شادی ما شادی ها را به دو دسته کلی شادی های زود گذر و شادی های پایدار تقسیم کنیم . فایده هایی که برای شادی
بیان کردم آن زمانی به دست خواهد آمد که ما به یک شادی بادوام و ریشه دار رسیده باشیم که انگلیسی ها از آن بهhappyness تعبیر می کنند و در ادبیات ما با عناوینی همچون سعادت و خوشبختی از آن یاد می شود .
روان شناسی از زمان پیدایش خودش جنبش های چندی را پشت سر گذاشت . در ابتدا بحث اصلی روان شناسی تحلیل روان یا روان
کاوی بود بعدا نظریه رفتارگرایی آمد و پس از آن نیز ما شاهد ظهور نگرش انسان گرایی در روان شناسی بودیم . در این رویکرد
روان شناختی، بحث انسان سالم به طور جدی مطرح می شود و در آن، به جای پرداختن به آسیب شناسی روانی و مطالعه
انسان های بیمار، به انسان های سالم و جهات مثبت انسان سالم می پردازند . مساله شادکامی و علل پدید آورنده آن یکی از مسائل
اساسی این رویکرد جدید روان شناختی است .
سؤالی که غالبا برای دانشجویان مطرح می شود این است که شادی مقدمه موفقیت است یا موفقیت مقدمه شادی؟ برای مثال یک
دانشجوی درس خوان به واسطه موفقیتش در تحصیل شاداب است یا این که دانشجوی شاداب قدرت توفیق در درس و تحصیل
پیدا می کند؟
ببینید بین مقوله های انسانی رابطه خطی وجود ندارد; به طوری که به سادگی بگوییم الف باعث ب می شود . مقوله های انسانی
بیش تر ارتباطی حلقوی شکل با هم دارند; برای مثال، در مورد سؤال شما، شادی و شادکامی یک دانشجو باعث موفقیتش می شود
و موفقیتش نیز اثر متقابل روی شادی و نشاط او خواهد داشت .
خانم الیزابت هارلک، روان شناس، معتقد است شادکامی مثلثی است با سه عامل محبوبیت، مقبولیت و موفقیت . یعنی انسان شاد
انسانی است که اولا روحش پر از دوستی دیگران باشد . مطمئن باشد که دیگران دوستش دارند و او نیز به دیگران علاقه مند است .
از طرف دیگر، انسان برای شاد بودنش باید مقبولیت نیز داشته باشد و این مقبولیت چیزی غیر از محبوبیت است; برای مثال
ممکن است شما کسی را دوست داشته باشید، اما مسؤولیتی اجتماعی به او ندهید . مقبولیت بیش تر در ارتباط اجتماعی و در
پذیرفتن مشارکت های اجتماعی مطرح می شود . بعد دیگر هم موفقیت در کار است . در مجموع این سه عنصر شادکامی به همراه
می آورند، و در عین حال، خود این عوامل نیز بر یکدیگر اثر می گذارند .
به نظر شما، چه ارتباطی میان شادی و نشاط و ارضای نیازهای اساسی انسان وجود دارد؟ آیا نمی توان گفت انسان شاد انسانی
است که نیازهای واقعی اش به طور مناسب ارضا شده است .
این بحث مستلزم این است که با زاویه خاص دیگری به مساله شادی و نشاط انسانی نگاه کنیم . ببینید انسان یک نیازهای اساسی
در زندگی دارد که هر گاه این نیازها به موقع و به شیوه مناسب پاسخ داده شود، شادی و نشاط به همراه خواهند داشت . یک سری
از این نیازها، نیازهای ابتدایی است که بین مرگ و زندگی قرار دارد و بین انسان و حیوان مشترک است . نیاز به بقا اولین نیازی
است که انسان آن را درک می کند . تصور کنید انسانی در یک بیابان در جدال مرگ و زندگی قرار گرفته است . اولین مساله او این
است که زنده بماند . ارضای این نیاز در چنین شرایطی بیش ترین شادمانی را برای او ایجاد خواهد کرد .
نیاز جنسی یک جوان نیز از نیازهایی است که باید در زمان خود و به شکل مناسب به آن پاسخ داد . بهترین راه ارضای این نیاز
تشکیل خانواده و ارتباط خوب با همسر و فرزندان در قالب ازدواج شرعی و قانونی است که شادی و نشاط ویژه ای نیز برای جوان
به همراه خواهد آورد . در مقابل باید گفت ارضای نیاز جنسی از راه های غیر شرعی و غیر قانونی همواره با احساس گناه مواجه
می شود و نشاط پایدار و درونی را از جوان سلب می کند .
امنیت نیز از دیگر نیازهای اساسی یک انسان سالم است که تامین بخش عمده ای از آن به نظام حکومتی و به سیستم اجتماعی
برمی گردد . باید دید در نظام اجتماعی برای آینده جوانان چه برنامه ریزی هایی انجام گرفته است و چگونه از طریق ارضای درست
این نیاز شادی و نشاط را برای جوانان فراهم خواهد کرد . حکومتی که می خواهد پیشرفت کند، باید اسباب شادی مردمش را
فراهم سازد . نداشتن آدم های شاد یعنی درگیری های اجتماعی و قتل و شرارت های بیش تر و پیشرفت کم تر . به هر حال، بعد
اجتماعی شادی و نشاط را نباید فراموش کرد . بخش عمده ناشادی ها و نارضایتی های مردم در روابط اجتماعی ناسالم ریشه دارد .
اما در مجموع باید گفت بحث شادی و نشاط نه یک امر تماما فردی است و نه یک امر تماما اجتماعی . در جامعه ای که قانون حاکم
نباشد و برنامه ریزی دقیق در کار نباشد، افراد دچار افسردگی می شوند . علاوه بر این، همزمان با این سیستم جمعی، خود فرد هم
باید برای خودش نظم و برنامه داشته باشد .
فرض کنید جوانی از لحاظ جسمی در وضعیت مناسبی قرار دارد، اما همین جوان احساس می کند که دیگران او را دوست ندارند .
چنین شخصی نمی تواند به طور پایداری شاد باشد و از زندگی و ارتباطات خود با دیگران لذت ببرد . برخورداری از حمایت
عاطفی دیگران یک نیاز درونی است که به سطح بالاتری از شادی در انسان منتهی می شود .
روی این حساب، شما هم نیازهای انسان را طبقه بندی می کنید و برای آن درجات متفاوت در نظر می گیرید و هم به تفاوت و
درجات مختلف شادی و نشاطی که پس از ارضای این نیازها به شخص دست می دهد قائلید؟
بله، دقیقا همین طور است . ببینید – همان طور که اشاره کردید – هم نیازهای انسان و هم شادی ناشی از ارضای آن مراتبی دارد .
هر مرحله از نیازهای واقعی انسان که پاسخ مناسب گرفت، به شادی همان مرحله منتهی می شود و همزمان با آن نیازهای دیگر
انسان بیدار می شوند و به دنبال پاسخ درخور می گردند . در سطوح بالاتر نیازهای انسانی، ما به جایی خواهیم رسید که غیر از
دوست داشتن انسان ها و در نظر گرفتن غیر و خدمت به غیر چیز دیگری نمی خواهیم و پاسخ به این خواست و نیاز، شادی خاصی
برای ما به ارمغان می آورد . این سطح شادی خیلی بالاتر از سطح شادی های اولیه انسان است . این که سعدی می گوید:
من از بینوایی نیم روی زرد
غم بینوایان رخم زرد کرد
این نوع شادی، شادی سطح بالاتری است که ما باید به آن برسیم .
به نظر شما، آیا این نوع شادی های مراحل بالا برای همه افراد قابل حصول است؟ یا این که برای رسیدن به آن باید مراحل خاصی
را پشت سر گذاشت؟
بله، یقینا برای رسیدن به شادی های بالاتر باید قابلیت های خاص در شخص به وجود آمده باشد; برای مثال کسی که هنوز با
خودش مشکل دارد و مسائل ابتدایی زندگی برایش حل نشده است، هیچ گاه نمی تواند دیگران را دوست داشته باشد و غم
بینوایان را بخورد . کسی که هنوز با قیافه خود، قد و قامت خود، جنسیت خود مساله دارد نمی تواند نیازهای مراحل بالاتر را درک
کند تا پس از ارضای آن ها به شادی خاص آن مرحله دست یابد . تنها پس از طی مراحل ابتدایی می توان به حدی رسید که به همه
اجزای عالم هستی علاقه داشت و به آن عشق ورزید و صادقانه این شعر را زمزمه کرد که:
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
این نشاط و خرمی محصول یک جهان بینی وسیعی است که در پرتو آن می توان به همه مخلوقات خدا عشق ورزید . یک آدم
ناراضی از جسم و جنسیت و روان خود که در ارتباطات اجتماعی اش با همه درگیری و ناسازگاری دارد، نمی تواند به جهان هستی
عشق بورزد . روی این حساب، معتقدم دانشجویان ما – اگر می خواهند شادی های عمیق و پایدار و متعالی داشته باشند – باید با
یک برنامه ریزی دقیق به نیازهای اساسی روح و جسمشان بپردازند و همه اش زندانی طبقه های پایین نیازهایشان نباشند . اگر
طبقه اول نیاز انسان جست وجوگر تعالی رفع شود، راهی برای ورود به طبقه دوم جلویش باز می شود .
بحثی که این روزها برای جوان ها مطرح است این است که آیا با رقص و آواز و موسیقی هم می توان به شادی دست پیدا کرد؟ این
سؤال گاهی اوقات حالت انتقادی هم به خود می گیرد و این گونه عنوان می شود که تفکر رایج دینی و اجتماعی جلوی شادی های
جوانان را گرفته است . نظر شما در این باره چیست؟
ببینید درست است که رقص و آواز و . . . نمادی از شادی است; ولی من می خواهم بگویم شادی ها دو دسته اند: شادی های گذرا و
شادی های پایدار; به عبارت دیگر، شادی ها یک زمانی سازنده اند و یک زمانی مخرب . در بینش اسلامی و در روان شناسی، این
بحث مطرح است که شادی وقتی سازنده و پایدار است که با اختیار و خود آگاهی و هدف عالی همراه باشد; اما اعتیاد به برخی
چیزها مثل مواد مخدر یا موسیقی یا . . . حالتی را برای انسان پیش می آورد که انسان مسائل اطرافش را فراموش می کند . چه
بسیار انسان هایی که برای فرار از واقعیت های زندگی به این امور پناه می برند . مولانا تعبیر زیبایی در مورد علت کار این افراد دارد
و می گوید:
تا دمی از هوشیاری وا رهند
ننگ خمر و زمر بر خود می نهند
به هر حال، به نظر من، اگر تفریح و شادی ما گریز از خودی به بی خودی باشد، آن را نمی توان شادی پایدار و واقعی دانست . نشاط
ناپایداری است که دقایقی چند دوام نخواهد داشت . نشاطی است که فقط چهره شخص را می پوشاند . خنده ای است که از گریه غم
انگیزتر است .
نکته دیگر این که این شادی های گذرا مثل داروهای نیروزا هستند . یک آدم ناتوان وقتی می بیند با تکیه بر توان خود در مسابقه
به جایی نمی رسد، دوپینگ می کند . این مواد نیروزا آثار جسمی بدی در شخص ایجاد می کنند . سوم این که استفاده از مواد نیروزا
پس از کشف شدن آبروی آدم را هم می برند . استفاده از ابزارهای نادرست کسب شادی نیز دقیقا مثل استفاده از داروهای نیروزا
است که سرانجام به غم و افسردگی منتهی می شود .
شاید بتوان ناپایداری این قبیل شادی ها را پذیرفت و اصولا خیلی از لذات و شادی هایی که ما در زندگی از آن بهره مند شده ایم و
می شویم، ناپایدار هستند . اما دلیل شما برای این که این شادی ها کاذب هستند چیست؟ آیا مقولاتی همچون موسیقی یا رقص و
آوازهای جمعی را نمی توان پاسخی به یک نیاز انسانی قلمداد کرد و لذت ناشی از ارضای آن را حقیقی دانست؟
ببینید من در طول دوران زندگی علمی و کاری خود جوان های بسیاری را دیده ام که پس از لحظه های غافل کننده شادی های
نوع کاذب، زانوی غم بغل گرفته اند، گریه کرده اند و در موارد حاد، دست به خودکشی زده اند . دلیل آن هم به نظر من این است که
چنین افرادی وقتی به خود آمده اند و آن غوغای رقص و آواز را تمام شده یافتند، باز خودشان را با همه ضعف ها و واقعیت های تلخ
زندگی که به نحوی قصد ف
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 