پاورپوینت کامل (فلسفه علم;صنعتی شریف) ; جهانی شدن ۷۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل (فلسفه علم;صنعتی شریف) ; جهانی شدن ۷۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل (فلسفه علم;صنعتی شریف) ; جهانی شدن ۷۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل (فلسفه علم;صنعتی شریف) ; جهانی شدن ۷۲ اسلاید در PowerPoint :

۳

در گفت وگویی با دکتر علی اکبر ولایتی

جهانی شدن یا گلوبالیزیشن (Globalization) اصطلاحی است که از دهه ۱۹۸۰ در ادبیات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی
جهانی وارد شد . شاید بتوان گفت تا کنون ورود هیچ واژه ای در ادبیات مناسبات جهانی به این اندازه کلیدی و تحریک آمیز نبوده
است . در حالی که بسیاری از نظریه پردازان بی وقفه برای گسترش این واژه در حوزه های مختلف مناسبات و تعاملات جهانی
می کوشند، هر روزه تظاهرات گروه های مختلف در اقصا نقاط دنیا به ویژه کشورهای اروپایی در مخالفت با این پدیده مشاهده
می شود .

این رویارویی نشان دهنده دو طرز فکر و نگاه متفاوت به مقوله جهانی شدن است . در یک طرف نگاهی که جهانی شدن را
فرایندی مفید و کلیدی برای توسعه اقتصاد جهان و نیز اجتناب ناپذیر و غیر قابل بازگشت می داند و در طرف دیگر، گروهی که با
نظر خصمانه و تنفرآمیز به این فرایند می نگرند و آن را سبب رشد نابرابری در درون ملت ها و کند شدن پیشرفت های اجتماعی
می شمارند .

به هر حال، ابعاد مختلف جهانی شدن چیست؟ آیا جهانی شدن نابرابری های موجود را تشدید می کند یا به کاهش فقر می انجامد؟
آیا کشورهایی که در اقتصاد جهانی ادغام می شوند، به گونه ای اجتناب ناپذیر در تزلزل و بی ثباتی فرو می روند؟ این ها شماری از
پرسش هایی است که در بخش «حرف نو» با جناب آقای دکتر ولایتی در میان گذارده ایم .

دکتر علی اکبر ولایتی، پزشکی که سیاست را با طب در آمیخت و شانزده سال سکان دار وزارت خارجه جمهوری اسلامی در چهار
دولت انقلاب بود، از چهره های ماندگار سیاست خارجی کشورمان شمرده می شود . ولایتی هم اکنون مشاور رهبری در امور بین
الملل و استاد دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه است . با هم این گفت وگو را می خوانیم:

امروزه جهانی شدن یکی از مسائل اساسی حوزه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است . بر این اساس، سعی داریم ابعاد مختلف
این مساله را به اختصار بررسی کنیم . در قدم اول می خواستیم بدانیم معنای جهانی شدن چیست و این مفهوم از چه زمانی وارد
گفتمان فرهنگی و اجتماعی شده است؟

تعاریف متعددی برای این مفهوم ارائه شده است . به طور کلی، می توان گفت جهانی شدن یعنی در هم شکستن مرزهای سیاسی،
اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی میان کشورها و ملت ها و دولت ها . از دیگر تعابیر مترادف جهانی شدن می توان به مواردی چون
عصر انفجار اطلاعات، عصر ارتباطات یا دوران تشکیل دهکده جهانی اشاره کرد . این لفظ برای نخستین بار در دیکشنری وبستر
سال ۱۹۶۱ ثبت گردید . مفهوم جهانی شدن پس از این در مباحث اجتماعی دهه ۸۰ مورد استفاده قرار گرفت . اما سابقه استفاده
عام از مفهوم جهانی سازی در مباحث اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، به ۴۰۰ سال پیش بر می گردد .

مساله جهانی شدن در ابعاد مختلف اجتماعی چه تاثیراتی می گذارد . شاید یکی از اساسی ترین ارکان جهانی شدن بحث گسترش
روزافزون ارتباطات و سرعت بسیار انتقال اطلاعات باشد . لطفا بفرمایید این دو حوزه چه ارتباطی با هم دارند .

شما وقتی به تاریخ نگاه کنید، می بینید انسان ها در طول تاریخ به طرق مختلف پیام های خود را به یکدیگر منتقل می کردند .
اولین جهشی که در زمینه انتقال اطلاعات به وجود آمد، اختراع تلگراف توسط انگلیسی ها بود . انگلیسی ها برای انتقال اطلاعات
از کمپانی هند شرقی به انگلیس خط تلگرافی کشیدند که شبه قاره هند و ایران را پشت سر می گذاشت و به اروپا و انگلیس
می رسید . گام بعدی در این زمینه اختراع تلفن بود . سرانجام ایجاد شبکه جهانی اینترنت بهترین بستر را برای جهانی شدن فراهم
آورد . اما برای این که معلوم شود تحولات تکنولوژیکی چه نقشی در جهانی شدن داشته و دارد، باید به آمار رجوع کنیم . تعداد
کابل های مخابراتی بین المللی در سال ۱۹۸۶ بیست و دو هزار بود . در سال ۱۹۹۶ این رقم به یک میلیون و دویست و شصت و چهار
هزار رسید . تعداد کامپیوترهای شخصی متصل به اینترنت در ۱۹۹۰ حدود ۱/۰ میلیون، در ۱۹۹۶ به ۸/۱۲ میلیون و در سال ۲۰۰۰ به
۱۰۰ میلیون رسید . تعداد کل توریست های جهان در سال ۱۹۵۰، ۲۵/۳ میلیون نفر (با هزینه دو میلیارد دلار) و در ۱۹۹۵ به ۵۶۱
میلیون نفر (با هزینه ۳۸۰ میلیارد دلار) بوده است . همین رفت و آمدها کمک می کند تا ارتباط بین فرهنگ ها و ملت ها بیش تر
شود . پس جهانی شدن در عرصه ارتباطات یعنی فراهم آمدن بستری مناسب برای برقراری ارتباطات جهانی و در این زمینه،
رشد و توسعه تکنولوژی ارتباط جمعی، نقش اساسی دارد .

به نظر می رسد، بحث ارتباطات و انتقال اطلاعات در جریان جهانی شدن از جایگاهی اساسی برخوردار است; ولی در حال حاضر
آنچه در رسانه های جمعی ما بیش تر بررسی می شود، بعد اقتصادی جهانی شدن است . چیزی که بارها در روزنامه ها و تلویزیون
بررسی شده، موضوع تجارت جهانی است . لطفا بفرمایید معنای تجارت جهانی چیست و تن سپردن به آن چه آثاری دارد؟

جهانی فکر کردن در زمینه اقتصاد قدمتی چند ده ساله دارد . کمپانی های چند ملیتی که در دهه های گذشته به وجود آمدند،
هیچ گونه مرزی برای فعالیت های اقتصادی خود نمی شناختند . هیچ کس نمی دانست، سهام داران این کمپانی ها در کجای دنیا
هستند . البته تکیه گاه اصلی آن ها در کشورهای غربی و به طور عمده امریکا بود . حال این چیزی که تحت عنوان جهانی شدن
مطرح شده است، در حقیقت مرحله توسعه و تکامل همین کمپانی های چند ملیتی است . بر اساس سیاست اقتصادی دهکده
جهانی، اقتدار دولت ها را باید کم کرد و اقتدار اقتصادی گروه های غیر دولتی را افزایش داد . در این دهکده جهانی، سازمان تجارت
جهانی بر مقدرات اقتصادی جهان حکمرانی می کند; به عبارت دیگر، این سازمان بر فعالیت های اقتصادی دولت ها در فعالیت های
اقتصادی جدید نظارت می کند . دولت ها در حال حاضر سعی دارند از طریق ایجاد موانع قانونی، اقتصاد کشور خود را به نوعی
کنترل کنند . سیاست حمایتی دولت از تولیدات داخلی اقتضا می کند که میزان گمرک محصولات خارجی را افزایش دهد تا خرید
محصولات خارجی سخت تر از تولیدات داخلی شود . اما یکی از برنامه های مهم سازمان تجارت جهانی این است که موانع اقتصادی
و تجاری را که دولت ها ساخته اند، از میان بردارد . در جریان این امر، بخش خصوصی توسعه بیش تر پیدا می کند، سرمایه گذاری در
کشورهای دیگر آزاد می شود، تعرفه های گمرکی از میان برداشته می شود، تبادل کالا بین کشورها آسان می گردد، به تولیدات
کشورهای دیگر نیز اجازه رقابت آزاد داده می شود تا مردم، بر اساس مقایسه آزاد قیمت و کیفیت محصولات، کالای خود را انتخاب
کنند .

بر این اساس، احتمالا در جریان جهانی شدن نقش دولت ها به شدت تضعیف خواهد شد . آن ها نظارت بر اقتصاد داخلی خود را از
دست می دهند و سیاست جهانی در زمینه اقتصاد، خود را در زمینه های مختلف به خواسته ها و آرمان های یک کشور تحمیل
خواهد کرد; برای مثال دیگر ما نمی توانیم دم از استقلال بزنیم; زیرا نمی توانیم از تولیدات داخلی خود که در آغاز راه هستند،
حمایت کنیم؟

تا حدودی این حرف درست است; ولی واقعیت های موجود نشان می دهد در جریان جهانی شدن، اگر نقش دولت ها قوی تر نشود،
ضعیف تر نخواهد شد; برای مثال به نقش های مختلف دولت در عرصه جهانی اشاره می کنم .

۱ . اولا دولت ها مسؤول تنظیم امور مالی کشورشان هستند و در جریان جهانی شدن، این مسؤولیت خیلی سنگین می شود; برای
مثال نخست وزیر پیشین ترکیه معتقد بود باید گمرک را برداشت تا ورود کالا آزاد شود و تولید کنندگان داخلی مجبور شوند
کیفیت کالایشان را بالا برده، قیمت ها را حتی الامکان پایین آورند . به عقیده او، تنها از این طریق، ترکیه می توانست با دیگر
کشورهای جهان رقابت کند و بازار مناسبی در کل جهان برای خود به وجود آورد . سرنوشت این نوع سیاست اقتصادی آن شد که
قیمت لیر به شدت پایین آمد; (هر دلار ۳۰ تا ۴۰ لیر در ۲۰ سال پیش و هر دلار ۴/۱ میلیون لیر در حال حاضر) مردم ترکیه پول
خودرا از بانک ها خارج کرده، به دلار تبدیل و در خارج کشور سرمایه گذاری می کنند . معادلات غلط سیاستمداران ترکیه در این
چند سال باعث ورشکستگی هفت بانک در ترکیه شد . پس می بینیم نقش دولت ها در جریان جهانی شدن بسیار جدی است; به
طوری که یک معادله غلط و یک سیاست نسنجیده کشور را با ورشکستگی اقتصادی روبه رو می سازد .

۲ . یکی دیگر از وظایف خطیر دولت در عرصه جهانی شدن حراست از محیط زیست است . بنگاه های اقتصادی تنها هدفشان
کسب سود بیش تر است . اگر محیط زیست به دست آن ها بیفتد، معلوم نیست چه بلایی بر سر آن می آورند . اگر یک ناظم
قدرتمندی نباشد که از محیط زیست مراقبت کند، محیط زیست از بین می رود و آثاری به دنبال می آورد که همگی شاهد آن
هستیم . برای این که نقش اساسی دولت ها در این زمینه روشن تر شود، خوب است به واکنش دولت ها در قبال خروج امریکا از
پیمان کیوتو اشاره کنیم . آقای بوش به صاحبان صنایع قول می دهد که باید صنایع امریکا را آزاد بگذارد تا این صنایع رونق پیدا
کنند و امریکا از رکود اقتصادی چند سال اخیر نجات یابد . طبق پیمان کیوتو، امریکا موظف بود در کاهش ۵ درصدی دی اکسید
کربن اقدامات اساسی به عمل آورد . وقتی امریکا اعلام می کند از این پیمان خارج شده است، دولت های مستقل با او برخورد
می کنند . پس می بینیم که نقش دولت ها در هدایت سیاست های جهانی بسیار بیش تر و مهم تر شده است .

۳ . مساله دیگر، انرژی است . در حال حاضر ارزان ترین منبع انرژی، همین انرژی های فسیلی (نفت و گاز) است . دولت های تولید
کننده نفت وظیفه دارند در جهت ثبات قیمت نفت بکوشند . اگر دولت نظارت و کنترل نفت را از دست بدهد و کمپانی های نفتی
اختیار آن را در دست بگیرند، یقینا قیمت نفت که سرمایه ملی و مربوط به همه نسل ها است، پایین خواهد آمد و این کمپانی ها
می کوشند، از طریق فروش بیش تر، سود مورد نظر خود را به دست آورند . یکی دیگر از انرژی های اساسی مورد استفاده انرژی
هسته ای است . بخش مهمی از برق فرانسه (۵۰%) و امریکا (۳۰%) از طریق انرژی هسته ای به دست می آید . اگر استفاده از انرژی
هسته ای نیز به کمپانی های خصوصی واگذار شود، چه مسائلی درپی خواهد داشت؟ اگر از این طریق سلاح هسته ای درست شود،
چه اتفاقی خواهد افتاد؟ چه اقدامات تروریستی ای از این طریق قابل انجام خواهد بود؟ اگر تمام کشورها از تکنولوژی بمب اتمی
برخوردار باشند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ این جا است که مجددا نقش اساسی دولت ها ظاهر می شود .

۴ . مطلب بعدی به تامین امنیت اجتماعی مربوط است . روشن است که جهانی شدن در زمینه اقتصاد، بدون تامین امنیت امکان
ندارد; اما آیا ممکن است امنیت ملی را به بخش خصوصی سپرد؟ در قرون وسطا، عده ای اجیر می شدند تا امنیت را در بخش
خاصی از جامعه تامین کنند . در حال حاضر نیز در کشورهایی چون زیمبابوه، نامیبیا، آنگولا، سیرالئون، رواندا و بروندی این کار
انجام می شود; اما آیا چنین روشی را می توان برای تامین امنیت در جایی مثل منطقه خلیج فارس به کار برد؟ روشن است ایجاد
امنیت در چنین مناطق حساسی که جنبه بین المللی دارند،