پاورپوینت کامل عشق چیست؟ ; بخش اول ۵۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عشق چیست؟ ; بخش اول ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عشق چیست؟ ; بخش اول ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عشق چیست؟ ; بخش اول ۵۸ اسلاید در PowerPoint :

۳

فکر نمی کنیم بشود مجله ای برای دانشجویان منتشر کرد و اول و آخر و یا مثل حرف نوی پرسمان وسطش به بحث عشق منتهی
نشود . البته شاید تنها سرنوشت مجله های دانشجویی نباشد که از هر طرف بروند برای این موضوع برخورد کنند، خوب که دقیق
شویم، می فهمیم که همه آنچه که در اطراف خود می بینیم و می شنویم و حس می کنیم و یا حتی نمی بینیم و نمی شنویم و حس
نمی کنیم گریزی از برخورد با این موضوع ندارند .

در این شماره حرف نو، این بحث گریزناپذیر را با استاد حمید پارسانیا در میان گذاشتیم . پارسانیا، جوان است و جذاب و شیرین و
مسلط سخن می گوید . تالیف کتاب ها و مقالات متعدد و انجام کارها و مطالعات پژوهشی فراوان، جلوه ای از عشق و وابستگی به
مطالعه و تحقیق و تالیف را در چهره این پژوهشگر جوان نمایان ساخته است . کتاب حدیث پیمانه، عرفان و سیاست و کتاب های
دیگری را از او دیده بودیم اما چهره خستگی ناپذیر او را از نزدیک ندیده بودیم، بحث عشق را با او در میان گذاشتیم چون دیدیم
جوان است و احتمال این که جوانان مخاطب ما را از خیلی هایی دیگر در این موضوع بهتر درک کند بیشتر .

با هم قسمت اول این گفتگو را می خوانیم .

یکی از مسایلی که جوانان دانشجو به طور وسیعی ما در میان گذاشته اند، مساله عشق و محبت و دوستی است . علی القاعده سن
جوانی مقطعی است که چنین احساساتی در آن شکل می گیرد . پرسمان در نظر دارد در این گفت وگو تا حدودی به ابعاد مختلف
این مساله پردازد . مشهور است که متفکران ما عشق و محبت را به دو قسم تقسیم می کنند: عشق حقیقی و عشق مجازی . به
عنوان نخستین پرسش بفرمایید: آیا شما این تقسیم بندی را می پذیرید؟

بله، این دو قسم عشق و محبت وجود دارد . و علاوه بر آن، نوع سومی از عشق نیز هست . عشق و محبت واقعی و حقیقی آن است
که عاشق متوجه یک معشوق و محبوب حقیقی باشد و او را بذاته دوست بدارد نه این که او را برای رسیدن به چیز دیگری بخواهد .
مرتبه دیگر عشق که شما هم به آن اشاره کردید، عشق مجازی است که در آن انسان چیزی یا کسی را دوست می دارد، ولی آن را به
خاطر دست یافتن به چیز دیگر می خواهد . عشق مجازی معمولا وقتی به وجود می آید که انسان اثری از آن محبوب و معشوق
حقیقی را در یک شخص یا حتی یک شی ء مشاهده کند . شاید جمله معروف «المجاز قنطره الحقیقه » را شنیده اید، عشق مجازی
غالبا پلی برای رسیدن به معشوق حقیقی است . البته غالبا; زیرا همواره عشق مجازی به معشوق واقعی نمی رسد . گاه در مسیر راه
انسان را به ورطه نابودی می کشاند; برای مثال موقعیتی پیش می آید که این واسطه خود هدف می شود و عشق و محبت شخص را
به ذات خودش منحرف می سازد . در این جا است که باید از گونه ای دیگر از عشق نیز یاد کنیم که می توان آن را عشق و محبت
کاذب یا سرابی می نامید . گاه انسان می پندارد چیزی را به شدت دوست دارد; اما در واقع آن معشوق و محبوب انسان نیست و
وقتی انسان متوجه خطای خود می شود که پس از کوشش فراوان به آن شخص یا شی ء دست یافته است . گاه انسان سرابی مشاهده
می کند و می پندارد آن را دوست دارد، ولی وقتی به آن می رسد می بیند هیچ علاقه ای به آن نداشته است . در عشق مجازی نیز
ممکن است واسطه و معشوق مجازی، به طور مستقل نزد شخص ارزش پیدا کند و به هدف تبدیل شود . در این صورت، عشق
مجازی به عشق کاذب و سرابی تبدیل شود .

به نظر می رسد، در عشق کاذب و سرابی نیز در اصل یک امر حقیقی و واقعی مورد نظر بوده، ولی شخص در تشخیص مصداق آن یا
واسطه وصول به آن امر حقیقی دچار مشکل شده است . انسانی که به دنبال سراب می رود، در حقیقت عاشق و طالب آب است تا
تشنگی خود را برطرف کند; ولی نمی داند آنچه او در پی اش می دود، سراب است . اگر شخص مورد اطمینانی به او بگوید آنچه
می بینی سرابی بیش نیست، دیگر آن شخص خود را به زحمت نمی اندازد تا به سراب برسد . طبق آنچه در قرآن آمده، بت پرستان
معتقد بودند بت ها وسیله تقرب به پروردگارند . حال می خواستم ببینم آیا اصولا عشق کاذب وجود دارد؟ و آیا می توان
شاخصه هایی برای تمیز عشق کاذب از دو قسم دیگر عشق ارائه داد؟

یکی از شاخصه های عشق کاذب این است که به محض وصول به معشوق از میان می رود و سرابی بودن آن برای شخص آشکار
می گردد . در عشق های کاذب و سرابی «دوری و دوستی » معنا می یابد . البته حرف شما هم درست است ما هیچ گاه نمی توانیم یک
محبت و عشقی کاملا دروغین پیدا کنیم . غالبا یک محبوب حقیقی وجود دارد و شخص عاشق در تشخیص آن دچار اشتباه
می شود . این نوع از محبت وقتی به وجود می آید که انسان گمشده ای دارد و برای رسیدن به آن تلاش می کند; ولی قوای
ادراکی اش در تشخیص امر حقیقی دچار خطا می شوند . به طور خلاصه، باید گفت: در ذات عشق و محبت، یک نیرو و انگیزش
حقیقی نهفته است .

با این اوصاف، وقتی شخصی، کسی یا چیزی را دوست دارد و پس از وصول به آن، کوچک ترین خللی در عشق و علاقه اش به آن
شخص یا شی ء پدید نمی آید و حتی عشق و علاقه افزون تر می شود، می توانیم مدعی یک عشق واقعی و حقیقی شویم؟

علامت معشوق حقیقی این است که با وصول به آن، عشق پژمرده نمی شود و حتی شکوفاتر می گردد:

بلبلی برگ گلی خوش در منقار داشت

وندران برگ و نوا خوش ناله های زار داشت

گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست

گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت

اگر معشوق کاذب باشد، لحظه وصل هنگام قربانی کردن عشق است; یعنی در عشق کاذب لحظه وصل قله عشق است و از آن پس
به پژمردگی می گراید و نفرت آغاز می شود . در عشق حقیقی، هنگام رسیدن به معشوق، هنگامه ای است که در آن پرده از عشق
گرفته می شود و عشق شفاف تر و جذاب تر از قبل طلوع می کند . هنگام وصول عاشق قربانی می شود نه عشق . عاشق تا هنگامی
که به غیر از معشوق می نگرد، در حجاب است; و حجاب هنگامی بر گرفته می شود که عاشق همه حقیقت خود را به معشوق تقدیم
کند .

اگر عشق و معشوق کاذب باشد، عاشق، هنگام وصول، از اشتیاق و امیدی که قبل از وصول داشته نیز محروم می ماند . طروات و
شادابی عاشق قبل از وصول، در سیستم و رایحه وصول ریشه دارد . اگر هنگام رسیدن به مقصد، دروغین بودن شاهد مقصود آشکار
شود، نا امیدی و نفرت بروز می کند . اگر معشوق حقیقی باشد، با رسیدن به آن محبت شکوفاتر می شود و قرار و آرامش به جای
دلهره و اضطراب می نشیند . یکی از ویژگی های معشوق و محبوب حقیقی آن است که وقتی انسان به آن می رسد، احساس آرامش
و امنیت و قرار می یابد . از طرف دیگر، در این دنیا هیچ چیزی نیست که بتواند قرارگاه و آرامش گاه انسان واقع شود . کافی است
انسان مسیر رشد و تکامل خود را مطالعه کند . در کودکی بازی کردن هدف اصلی است . کودک به محض وصول به آن فکر می کند
که به تمام خواسته هایش رسیده و قرار و آرامش یافته است; اما پس از گذشت مدت زمانی، با رشد و تکامل فکری و شخصیتی،
متوجه می شود آنچه او دنبال می کرده، سراب بوده است . در مقاطع سنی، فکری و شخصیتی بعدی یک چنین مراحل و درجاتی
ظاهر می شوند . ثروت، پست و مقام، همسر، خانه و . . . از اموری است که در مراحل مختلف سنی و فکری خود را هدف اصلی و
محبوب حقیقی می نمایانند; ولی پس از گذشت چندی انسان حس می کند آن ها نیز نتوانسته اند آرامش و اطمینانش را تامین
کنند . پس دلیل غیر حقیقی بودن آن ها را در می یابد . خداوند متعال در قرآن مجید می فرماید: (اعلموا انما الحیاه الدنیا لعب و
لهو و زینه و تفاخر بینکم و تکاثر فی الاموال و) . . . ; هر آنچه دنیوی است بازیچه ای بیش نیست . آری این ها جاذبه هایی دارند و در
هر مقطع زمانی انسان ها را به خود مشغول می کنند; ولی هیچ کدام از آن ها همیشگی نیستند . بعلاوه باید در نظر داشت
دستیابی به این امور نمی تواند به طور کامل در شخص آرامش پدید آورد . کسی که در پی ثروت یا پست و مقام است، به محض
رسیدن به درجه ای از آن، درمی یابد مراحل و درجات دیگری نیز وجود دارد که او از آن ها بی بهره است . به همین دلیل، سعی
می کند آن درجات بالایی را نیز به دست آورد . از طرف دیگر، امور مادی و دنیوی محدود و دسترسی به آن به محدود ساختن دیگر
انسان ها مشروط است . همین مساله به درگیری شخص با دیگر انسان ها و سلب آرامش و امنیت وی می انجامد . پس امور مادی
نمی تواند در شخص ایجاد آرامش کند . دلیل مطلب این است که کمالات دنیوی همواره محدودند . انسان کمالات مختلف نظیر
علم، قدرت و زیبایی را می خواهد; ولی هیچ یک از آن ها را به صورت محدود نمی خواهد . انسان در حقیقت و جان خود شیفته
حسن و زیبایی نامحدود است و اگر به دنبال امور محدود می رود، تنها به دلیل اثر آن امر نا محدود است که در آن ها وجود دارد .
انسان به طور فطری دوستدار زیبایی مطلق و دلداده حقیقی است که همه خوبی ها و کمالات را به نحوی بی کران و نا متناهی دارا
است .

حضرت ابراهیم در گفت وگو با کفار و مشرکان از همین اصل فطری استفاده می کند و می فرماید: لا احب الآفلین; من نمی توانم
کسی یا چیزی را که زوال پذیر است، دوست داشته باشم . تمام امور مادی و دنیایی مثل ثروت، مقام، زیبایی و . . . از بین رفتنی
هستند، ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.