پاورپوینت کامل نشانی جان خود را می دانید؟ ۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نشانی جان خود را می دانید؟ ۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نشانی جان خود را می دانید؟ ۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نشانی جان خود را می دانید؟ ۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۲۲

hsarvghamat@porseman.net

«چه چیز ناگواری است که آدمی نشانی جان خود را ندارد».

ویکتور هوگو

تنها برای اثبات یک فرضیه، زندانی محکوم به مرگی را جهت اجرای حکم، از سلول خویش بیرون آوردند و
چنین ادعا کردند که می خواهند با قطع رگ دست او، حکم را اجرا کنند. وی را بر روی تختی خواباندند.
چشم هایش را با پارچه ای سیاه بستند و با انجام مقدماتی، پشت کارد کهنه ای را از روی رگ دست او عبور
دادند؛ به گونه ای که فقط مچ دست او خراش کوچکی برداشته، قطره ای خون نیاید. (از آغاز هم قصد رگ زنی
وجود نداشت)!

هم زمان در کنار تخت زندانی محکوم به مرگ، شیر آبی را باز کردند که صدای شرشر آن روی زمین، ریزش
خون از دست زندانی را در ذهن او تداعی می کرد. هر چه می گذشت ریزش آب را کنترل می کردند تا کمتر و
کمتر شود؛ تا جایی که آب قطره قطره از شیر فرو چکد. این امر به شدت روی فرد زندانی اثر گذاشت و همان
طور که از ریزش آب کاسته می شد، او نیز روحیه خود را به شدت از دست می داد؛ به گونه ای که شنیدن چک
چک قطرات آب، نزدیک بود که او را به حالت اغما فرو برد.

این یک مکانیسم کاملاً طبیعی است. او بر اثر تلقین، صد در صد باور کرده بود که خون بدنش در حال اتمام
است و چیزی به مرگش باقی نمانده است. فکر می کنید اگر این حالت ادامه می یافت، به مرگ منجر نمی شد؟! امر
شگفتی است! در آن صورت ما شاهد مرگی بودیم که هیچ دلیل طبیعی نداشت و فقط به خاطر توهم، تلقین و
نوعی باور جزم و قطعی، رقم خورده بود!

***

آن زن جوان نیز که برای نخستین بار مشرف می شد به مکه، وقتی چشمش به خانه کعبه افتاد، بی اختیار
دوست خویش را به یاد آورد که مدت ها به قهر آمده بود خانه پدر و شوهرش سراغی از او نمی گرفت. برادرش
را به خاطر آورد که سن ازدواجش گذشته بود؛ اما دختر مطلوب خویش را پیدا نمی کرد و خاله ای را که هر روز
از این خانه به آن خانه اثاث کشی می کرد و نمی توانست خانه ای ولو کوچک و نقلی دست و پا کند! اشک از
دیدگانش فرو چکید و آهی بی اختیار بر زبانش جاری شد.

سعی کرد وقتی لب به دعای آنان می گشاید هر یک را به بهترین شکل ممکن در ذهن خود تصور کند؛ دوستش
را که شوهرش به دنبال او آمده بود تا با اصرار به خانه خود ببرد، برادرش را که با عروس در سایه سار حریر
و پرنیان نشسته تا در جواب عاقد، یک «بله» زیبا از او بشنود و خاله اش را که در خانه خودش مشغول نصب
تور و پرده پنجره هاست… آن زن جوان با این افکار و خیالات، سیم اتصال خود را وصل کرد به منبع لایزال
الهی؛ هنوز از سفر برنگشته بود که خبر آشتی دوست خویش را تلفنی شنید و چند ماهی از سفرش گذشت که
هم شاهد عروسی برادرش بود و هم خرید خانه توسط خاله اش!

شگفتا! او توانسته بود از موتور محرکه درون خویش مدد گیرد و اموری مهم را چنین زیبا و روشن، سر و
سامان بخشد.

***

و آخرین حلقه از این ماجرا که امروز درصدد بیان آن هستم:

حکایت مردی پریشان و مضطرب که سال ها پیش از همسرش جدا شده و پسرش، تنها ثمره ازدواج آنان، از
سوی دادگاه به مادرش یا زن سابق او سپرده شده بود.

تنهایی و بی همدمی از یک سو و رفت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.