پاورپوینت کامل پدر، مادر، ما متهمیم! ۱۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پدر، مادر، ما متهمیم! ۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پدر، مادر، ما متهمیم! ۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پدر، مادر، ما متهمیم! ۱۸ اسلاید در PowerPoint :
۱۹
hsarvghamat@porseman.net
من در صحنه زندگی با دوی ماراتن بیشتر موافقم تا دوی سرعت؛ بگذریم که بعضی ها اصلاً اهل دویدن نیستند.
زندگی بی سعی و تلاش، به استراحت مدام و یکنواخت بیماری می ماند که تنها زخم بستری بر کمر به یادگار از او باقی است.
کوشش بی حساب نفس گیر نیز به فرسودگی زودهنگام جسم و جان می انجامد که نه حکمت موافق آن است، نه مصلحت! راه
همان است که آن شاعر شیرین سخن گفته و چنان درّ ناب سفته است:
رهرو آن نیست که گه تند و گه آهسته رود
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
این قاعده کلی زندگی است… با همه اجزای آن، به ویژه درباره عنصر دین که با روح و جان آدمی آمیخته است.
من اینها را می دانستم؛ اما آن مادر که زنگ زد و آن حرف ها را که گفت، ایمانم به این مفاهیم بیشتر شد. بنازم به حکمت خدا؛ در
این تهران به این بزرگی، این زن را آنقدر می گرداند تا سرو کارش با همچو منی بیفتد و از آن ماجرا، جوانه ای بروید سبز و پر
طراوت و این بشود پلی برای اتصال من و شما.
دلسوزی و نگرانی در کلامش موج می زد. مگر اقتضای مادر و فرزندی جز این است؟
– آقا! تو را به خدا به دادم برسین. ما یه خونواده صد در صد مذهبی هستیم. چه وقت ها که دخترم نیمه های دل شب، کنار من
ایستاده و نماز شب خونده. چه شب های جمعه ای که پا به پای من دعای کمیل خونده. چه روزها که با من به نماز جماعت
اومده… اما حالا پاک داره بی دین می شه. می گه دیگه از اسلام خوشم نمی آد! چیکار کنم آقا؟ یه راهی پیش پای ما بذارین.
گفتم من باید با دختر شما تنها صحبت کنم. قراری گذاشتیم مادر و دختر آمدند. مادر، پشت در اتاق نشست و من و دختر
ساعتی با یکدیگر گفت وگو کردیم.
***
نوزده ساله بود. با مانتویی بر تن و شالی مشکی بر سر. دبیرستان را به پایان برده بود و در آموزشگاهی درس می خواند.
دختری جوان از جرگه عظیم پشت کنکوری ها! آنقدر دل پری داشت که منتظر مقدمه چینی من نشد:
– آقا من یه جوونم، اینو قبول ندارین؟
– چرا.
– من دوست دارم از خودم استقلال داشته باشم؛ اما توی خونه ما همه چی زورکیه! دعای کمیل زورکی، نماز جمعه زورکی،
نماز شب زورکی… اینم شد زندگی؟
از خونه ما تا آموزشگاه، یه مسیر مستقیمه. اما مادرم هر روز عین بچه کوچیکا منو برمی داره، تا کنار درِ آموزشگاه می بره.
موقع برگشت هم خودش می آد و برم می گردونه… آقا! دخترهای دیگه مسخره ام می کنن. می گن مگه تو بچه ای که مادرت از
این ور به اون ور دنبالت راه می افته! اصلاً خونواده من یه عقایدی دارن عجیب و غریب! دو سال پیش یه پارچه خلعتی که تن
مرده ها می کنن، به من پوشوندن! فکر می کنین برای چی؟ برای اینکه ترس من از مرگ بریزه!… یا مثلاً چند روز پیش با دوستم
رفتیم پاساژ نزدیک خونه مون و یه شیشه عطر خریدیم. اگه بدونین مادر و پدرم چیکار کردن! مرتب نشستن و گفتن خرید با
بزرگترهاست، تو هنوز ک
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 