پاورپوینت کامل سرمشق بهار ۲۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سرمشق بهار ۲۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سرمشق بهار ۲۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل سرمشق بهار ۲۲ اسلاید در PowerPoint :

۱۴

قرار است باز هم «سال نو» میهمان خانه های ما شود و زندگی های ما را «نو» کند؛ خواستم فرا رسیدن نوروز را تبریک بگویم.

گفت: امسال، نوروز، عطر و بوی دیگری هم همراه دارد؛ غیر از عطر گل ها و شکوفه ها.

گفتم: تا اندازه ای که می بینم و حس می کنم، این عطر، از کربلا و اربعین است و بوی جابربن عبدالله و عطیه را دارد.

گفت: درست است. دستان پر برکت بهار، با شانه امید و ایمان، گیسوی ایام را شانه می زند و بر سر و روی ایام فروردین و
تعطیلات نوروزی، شکوفه مودت اهل بیت علیهم السلام می نشاند و تقارن نوروز و اربعین، ما را به همدلی با خاندان رسالت فرا
می خواند.

گفتم: آن هم بهاری از نوع دیگر است. اگر ره آورد بهار، نو شدن، رشد، بالندگی و طراوت است، طراوت روح و جان هم در سایه
عشق ورزی با بهترین انسان های عالم هستی و زبده های آفرینش است.

گفت: به شرطی که با این «بهار معنوی» همنوا شویم.

گفتم: ولی بهار، راز و رمز دیگری دارد؛ نوعی حیات مجدد و رستاخیز در همین دنیاست.

شاعر معاصری می گوید:

تقریر ادیبانه برهان معاد است

فصلی که نسیم از پی اسفند گشوده است

بهار، نوعی نفس کشیدن طبیعت و رها شدن از چنگال زمستان بی رحمی است که حلقوم گیاهان را می فشارد و حیات و نشاط
را از آنان می گیرد.

گفت: اگر زمستان نباشد، قدر بهار هم دانسته نمی شود.

گفتم: اما من بهار را بیشتر دوست دارم و برای آمدنش، لحظه شماری می کنم.

گفت: دوست داشتن من و تو مهم و معیار نیست؛ مهم، نقشی است که در نظام هستی و طبیعت، هر یک از چهارفصل بر عهده
دارند و بدون هر کدام، نقش دیگری کامل نیست؛ البته قبول دارم که چهره بهاریِ طبیعت، دوست داشتنی تر و چشم نوازتر
است.

گفتم: فکر می کنم پیام بهار، نو شدن، پوست انداختن، طراوت یافتن و تولد جدید است. اگر بخواهیم بهاری شویم، باید ما هم
«رویش» داشته باشیم؛ رویشی انتخابی!

گفت: برای آمدن بهار چه کرده ای؟

گفتم: طبق رسم، خانه و زندگی و وسایل را تمیز کرده ایم و گرد و غبار از چهره آنها زدوده ایم.

گفت: با «خانه دل» چه کرده ای؟ آیا دل را هم خانه تکانی کرده ای و گوشه کنارهای پیدا و پنهان آن را از تارهای عنکبوت و غبار
کهنگی تمیز کرده ای؟ اگر واقعاً شوق روییدن و ذوق نو شدن داشته باشی، نمی توانی نسبت به خانه دل، بی تفاوت باشی.

گفتم: بزرگان یادمان داده اند که هنگام «تحویل سال»، به فکر «تحول سال» هم باشیم.

گفت: اگر با عوض شدن تقویم، اخلاق ما هم عوض نشود و با نو شدن سال، ما هم نو نشویم، پیام بهار را نگرفته ایم. حیف
نیست که سال عوض شود، ولی ما عوض نشویم و سال نو شود، ولی ما نو نشویم؟

گفتم: چگونه می توان نو شد و به خانه تکانی دل پرداخت.

گفت: با مقایسه و محاسبه؛ مقایسه امسالمان با سال گذشته؛ مقایسه «آن چه هستیم» با «آن چه باید باشیم»؛ محاسبه این که
اکنون کجاییم و پارسال کجا بودیم و سال آینده کجا باید باشیم؟

اندکی در خود نگر تا کیستی

از کجایی، در کجایی، چیستی؟

گفتم: آن چه در آغاز سال به وضوح به ذهن انسان خطور می کند، «گذشت زمان» است.

عمر، خیلی زود می گذرد. عید پارسال را وقتی به یاد می آورم، گویی همین دیروز بود. راستی که چه شتابان می گذرد این قافله
عمر!

گفت: نکته شگفت این که با سپری شدن هر سال، خیال می کنیم یک سال بر عمر ما افزوده شده است؛ در حالی که به واقع، یک
سال از عمر ما کم شده است؛ مثل سیگار که هر چه بکشند، کوتاه تر می شود، عمر ما هم هر چ