پاورپوینت کامل نوروز در سوگ خورشید ۱۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نوروز در سوگ خورشید ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نوروز در سوگ خورشید ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل نوروز در سوگ خورشید ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

۸

قافله دل سوختگان آزاده، سینه صحرا را می شکافت و دشت تفتیده را در می نوردید. خاطراتی تلخ و طاقت فرسا، ذهن آنها را
می سوزاند و لحظه ای آنها را رها نمی کرد. اشک، میهمان دائم چشم هایشان، داغ، همزاد دل هایشان و غم و اندوه، کوله بار
سفرشان؛ ولی با صلابت و سربلند، راه می پیمودند.

تپش ناگهانی قلب، جاری شدن بی اختیار سیلاب الماس و استشمام بوی خدا و عطر عشق، همه از رسیدن به کعبه عشاق
حکایت می کرد؛ همان جا که چهل روز پیش، قلبشان را در آن، جا گذاشتند و تن بی جانشان را با خود بردند؛ همان بهشتی که
عشق را در آن کاشتند و یک اربعین، با مروارید اشک و خون دل، آن را آبیاری کردند.

کاروان در پی آهنگ در

کرده عزم سفر کرببل

دیده قافله سالار به آه

نم نم اشک، زند بر سر راه

زینب از ره به سر تربت یار

با دل سوخته، بی صبر و قرار

بر سر کوی حسین آمده باز

تا دهد شرح غم و سوز و گداز

بوی عشق آید و ایثار و کرم

ز سر کوی شهیدان حرم

بر سر خاک به خون آغشته

نام هفتاد و دو تن بنوشته

دوباره خیمه ها بر پا شد و سوز عطش، رخ نمود. علی اکبر علیه السلام، بر مناره عشق اذان گفت و حسین علیه السلام، نماز را معنا کرد. باز
تصویر آب که نخستین شهید این بیابان سوزان بود و صدای شیهه اسبان و چکاچک شمشیرها و نعره تکبیرها.

باز علی اکبر علیه السلام، عازم میدان شد و علی اصغر علیه السلام، با گلوی بریده، بر سر دستان پدر، پیروزی خون را تبسم کرد.

عباس علیه السلام، آهنگ علقمه کرد؛ در جست وجوی دست هایش که از او محروم شدند و در پی تسلای آبی که تا ابد شرمنده صفا
و سخای او گردید.

دوباره بر فراز نیزه ها، سرهای سرافرازی که ننگ فرود در برابر نیزه داران را برنتابیدند. خیمه های بهشتیان، طعمه آتش
جهنمیان بود؛ پاها پرآبله؛ دامن ها آتش گرفته و تازیانه ها صفیرکشان.

بدن های بی سر، زیور زمین بود؛ سرهای بی بدن، زینت آسمان و فرشتگان، مات از این همه قساوت و در شگفت از این همه
صبر و رشادت.

نجابت، نماز شب را نشسته خواند؛ بر زخم ها مرهم گذ