پاورپوینت کامل خوابی بد برای قناری کوچک ۱۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خوابی بد برای قناری کوچک ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خوابی بد برای قناری کوچک ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خوابی بد برای قناری کوچک ۱۶ اسلاید در PowerPoint :
۲۲
گفتم: سنگ دل!
گفت: سنگ دل؟
گفتم: آره سنگ دل!
گفت: سنگ دل ندیدی به من می گی سنگ دل!
گفتم: به چه قیمت؟
گفت: برای تو چه فرق می کنه.
گفتم: لابد می ترسی بگی… .
گفت: یه چک دویست و هفتاد و پنج هزار تومنی… .
گفتم: جدی نمی گی؟
گفت: می ارزه، نه؟
گفتم: یه میلیونم می دادن، نمی ارزید.
گفت: جای من بودی، همین کار رو می کردی.
گفتم: چرا؟
گفت: جون تو، به خاطر قسط خونه لازم داشتم.
گفتم: یه طرح دیگه می دادی؟
گفت: حالا این شد دیگه… .
***
آفتاب، بد جوری می زد روی حصیرهای رنگی و نورش را می ریخت توی اتاق.
هوا گرم بود. دکمه های بالایی پیراهنش را باز کرد و رفت جلوی کولر. موهایش را گرفت جلوی دریچه کولر و ایستاد تا خنکای
کولر، عرقش را خشک کند. پشت به میز علی، پیراهن مشکی اش را در آورد و رفت کنار پنجره. کاسه میوه را از لبه برآمده
پنجره برداشت. آمد به طرفم و کاسه را گرفت جلویم؛ تعارف کرد؛ برنداشتم. گفت: خودت رو لوس نکن! زندگی شوخی بردار
نیس!
کاسه میوه را گذاشت روی میز و عکس را برداشت. گفتم: فعلاً خیارت را پوست بکن!
بوی خیار پیچید توی اتاق. با کارد به جان خیار افتاد و حلقه حلقه برید و گذاشت توی پیش دستی. نمکدان را برداشت و هر
چهار خیاری را که پوست کنده بود، نمک زد. تلفن زنگ زد؛ خم شد تا از کنار میز، تلفن را بردارد. سرش را به طرف گوشی خم
کرد و الو الو کنان گوشی را گذاشت. دیوانه!
دو مرتبه پیش دستی را گرفت جلویم؛ برنداشتم. همه هوش و حواسش به عکس بود. کاسه میوه را سراند روی میز و تکیه داد
به صندلی. همه سنگینی اش را انداخته بود روی صندلی. دوید توی حرفم. حرفش را قطع کردم؛ سنگ دل!
سکوت شد بین من و او و دو مرتبه شکست؛ چه طور کشتی؟ مکث کرد و گفت: جوری حرف می زنی که انگار آدم کشته باشم!
در حالی که آخرین اِتُد پوستر را می زدم، گفتم: قبول کن؛ کار خوبی نکردی. از جایش بلند شد و رفت سراغ رادیو. صدای رادیو
را که خش خش می کرد، قطع کرد. همین که آمد کنار میز من، گفتم: امیر توضیح داد که چه کار کردی؛ اما باورم نشد. آخه، تو
پریشب تو هیئت جوری سینه می زدی که انگار آخر مرامی؟
عکس را دو مرتبه توی دستش گرفت و گفت: اشتباه تو اینه که کارو با چیزای دیگه قاطی می کنی. یک دفعه یادم افتاد که
می خواستم بدانم چطور قناری را کشته، صندلی ام را جلو کشیدم و گفتم: نگفتی چطور کشتی؟ بدون این که فکر کند، گفت: تو
که شنیدی؛ اما یه دف دیگه بشنو! از توی قفس درآوردمش و بعد گرفتمش توی مشتم؛ بعد محکم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 