پاورپوینت کامل ما دو عاشورا داریم؛ یک عاشورای تاریخی و یک عاشورای سنتی گفتگویی با استاد دکترسیدجعفر شهیدی ۶۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ما دو عاشورا داریم؛ یک عاشورای تاریخی و یک عاشورای سنتی گفتگویی با استاد دکترسیدجعفر شهیدی ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ما دو عاشورا داریم؛ یک عاشورای تاریخی و یک عاشورای سنتی گفتگویی با استاد دکترسیدجعفر شهیدی ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ما دو عاشورا داریم؛ یک عاشورای تاریخی و یک عاشورای سنتی گفتگویی با استاد دکترسیدجعفر شهیدی ۶۷ اسلاید در PowerPoint :
۱۴
نام دکترسیدجعفر شهیدی برای خیلی از شما دانشجویان عزیز، نامی آشنا است؛ موءلف کتاب های قیام امام حسین علیه السلام، زندگانی فاطمهزهراسلام الله علیها، زندگانی علی ابن الحسین علیه السلام، تاریخ تحلیلی اسلام، ترجمه نهج البلاغه و… . ما نیز همچون بسیاری از شمادانشجویان درصدد بودیم تا دیداری با ایشان داشته باشیم و هدفمان از این دیدار دو چیز بود؛ یکی آن که از او رهنمودهایی برای بهبود وضعیتتحصیلی خودمان بگیریم و دیگر آن که در آستانه فرا رسیدن ماه محرم، در مورد قیام امام حسین علیه السلام، علل و نتایج و عبرت های آن،گفت وگویی با ایشان داشته باشیم.
از آن جا که استاد همواره اکراه داشت که گفت وگوها و مصاحبه ها با محور شخصی به پیش رود و از طرف دیگر دانشجویان مشتاق اطلاع ازشخصیت علمی این استاد فرزانه بودند، مطالب مختصری درباره شخصیت علمی استاد، بر اساس دیگر نوشته ها ارائه کرده، پس از آن بهگفت وگو با ایشان درباره قیام امام حسین علیه السلام خواهیم پرداخت.
دکتر سیدجعفر شهیدی در سال ۱۲۹۷ش. در بروجرد متولد شد. پس از طی دوره های مقدماتی دروس حوزه در زادگاهش، به نجف اشرف سفرکرد و پس از سال ها تحصیل در حوزه علمیه نجف و شرکت در دروس دوره خارج فقه و اصول، تا مرحله اجتهاد پیش رفت. در سال ۱۳۲۷ ش. بهایران مراجعت نمود و پس از اقامت کوتاهی در قم، به تهران سفر کرد و در دانشگاه تهران به فراگیری علوم دانشگاهی در رشته معقول و منقولمشغول شد. در سال ۱۳۴۰ ش. دکترای خود را از آن دانشگاه دریافت کرد و از آن پس به تدریس در آن دانشگاه مشغول شد. استاد هیچ گاه کاررا مانعی برای تحصیل خود نمی دانست و در کودکی در کنار درس، مشغول کار بود. بعد از چهل سالگی نیز با توجه به فعالیت های فراوان کاری،تدریسی و… فراگیری زبان انگلیسی را آغاز کرد.
استاد شهیدی از سال ۱۳۲۸ش. همکاری با مرحوم دهخدا را آغاز کرد و پس از فوت دکتر معین، ریاست موءسسه لغات نامه دهخدا را بر عهدهگرفت و در حال حاضر بیش از ۳۵ سال است که در این سمت به فرهنگ غنی فارسی خدمت می کند. خلوص و تواضع علمی ایشان باعث شدهاست که به اتمام کارهای ناتمام علمی اساتید بزرگ ادبیات فارسی همت گمارد؛ برای مثال می توان به ا دامه کار مرحوم فروزان فر در شرحمثنوی اشاره کرد که استاد سالیان درازی را صرف آن کرده است.
استاد با رویی گشاده عذر ما را برای تأخیر می پذیرند و در دفتر کار خود که اتاقی بسیار ساده، اما صمیمی است، از ما پذیرایی می کند.
با آشنایی مختصری که از موقعیت علمی استاد داشتیم، از ایشان خواستیم که رهنمودهایی برای ما و شما دانشجویان داشته باشد و به ما بگویدکه چه باید بکنیم که همتمان در تحصیل علم و معرفت بیشتر شود و ایشان در پاسخ به سوءال ما گفت: «دانشجو خود باید بداند که چه کاری راباید به عهده بگیرد و خدا را در آن کار، ناظر بر اعمال خود بداند… با در نظر داشتن این نکته گمان نکنم دیگر چیزی لازم باشد. البته دانشجو بایدخوب درس بخواند و سعی داشته باشد که حداکثر استفاده را از درس خواندن یا درس دادن یا مطالعه کردن ببرد و به قول مولانا سعی کند در هرکاری، رتبه اول را در دست داشته باشد؛ آن وقت نتیجه اش این می شود که هر کس برای رفع مشکلاتش در آن زمینه، به او مراجعه می کند. درموضوعات علمی، تازه اگر هم کسی سراغش نیاید، بالاخره خودش یک چیزی یاد گرفته است».
جناب آقای دکتر شهیدی! در ابتدای گفت وگو می خواستم با توجه به مطالعاتی که شما در زمینه تاریخ اسلام و به ویژه تاریخقیام امام حسین علیه السلام داشته اید، اگر امکان دارد، بفرمایید که افراد مختلف با چه روی کردهایی این مقطع از تاریخی راتحلیل کرده اند و این که نگاه خاص شما در تألیف کتاب قیام امام حسین علیه السلام چه بوده است؟
به نظر من برخی از شیعیان دل باخته، بر این اساس به قیام امام حسین علیه السلام می نگرند که گویا امام حسین علیه السلام خود را به کشتن دادتا نزد پروردگار میانجی گناهان شیعیان شود. برخی از مورخان غربی یا شرقیان شیفته تاریخ نویسان اروپایی، قیام امام حسین علیه السلام را درقالب قیام یک ماجراجوی عصیان گر علیه رژیم عربی دمشق قلمداد کرده اند برخی هم صرفاً برای نوشتن تاریخ به این قیام نگاه کرده اند. کسیکه از این دریچه به حادثه عاشورا نگاه کند، اول فکر می کند که یک عده ای جمع شدند و از امام حسین علیه السلام دعوت کردند. ایشان هم آمدندو می خواستند حکومت را در دست بگیرند و یزید هم در مقابل امام حسین علیه السلام ایستاد و… . بعضی هم هدفشان از پرداختن به قیام امامحسین علیه السلام مقتل نویسی و تبلیغ مذهبی بوده است.
اما سوءالات من از قیام امام حسین علیه السلام چیزهای دیگری بود. سوءال من این بود که چرا حوادث و وقایع خاصی در این مقطع از زمان بهوجود آمده است. سوءال من این بود که چرا عده خاصی در مقابل امام حسین علیه السلام ایستادند. مقابله با امام حسین علیه السلام در حوزهمسلمانان رخ می دهد و نه در حوزه کفر. سوءال من این بود که چطور یک کسی که تا دیشب همه می گفتند او مسلمان است و پشت سرش همنماز می خواندند، به فاصله چند ساعت به جنگ با او برمی خیزند؟ طبق احکام اسلامی آن زمان، مردهای مشرک بالغ را می کشتند و زن ها وبچه های آنها را به اسارت می بردند. چطور شد که در فاصله چند ساعت، امام حسین علیه السلام و خانواده اش به زعم عده ای مشرک شدند؟ مندر این کتاب درصدد بوده ام که علت این وقایع را پیدا کنم.
همان طور که در صحبتهای بخود اشاره داشتید، بعضی از مورخان با نگاه خاص خود طوری شواهد تاریخی را گرد هممی آوردند که گویا قیام امام برای در دست گرفتن حکومت بوده است. چه شواهد نقضی را می توان برای طرد این دیدگاهمطرح کرد؟
می دانید که فرق امام با پیغمبر چیست؟ پیغمبر در هر شرایطی موظف بود که مردم را به اسلام دعوت کند؛ حتی اگر برای او خطرات جانی و مالینیز وجود داشته باشد؛ ولی امام وقتی قیام می کند که مردم دورش جمع شوند و بگویند: ماجز تو کسی را نداریم. اگر جواب ما را ندهی، پیش خدامسئولی و… . برای حضرت علی علیه السلام نیز چنین چیزی رخ داد. وقتی مردم به حضرت علی علیه السلام روی آوردند، ایشان اول فرمودند کهاگر من وزیر شما باشم، برای شما بهتر از این است که امیرتان باشم؛ اما وقتی شدت دعوت مردم را مشاهده کردند، با قید شروطی حکومتبرآنها را پذیرفتند. امام حسین علیه السلام نیز همین طوری بلند نشدند تا حکومت را در دست بگیرند. اول نامه های دعوت زیادی آمد. که درنامه های آخر، کوفیان حجت را برایشان تمام کمردند و گفتند: اگر نیایی، روز قیامت در پیشگاه پروردگار مسئول هستی ؛ اما حضرت باز هم قیامنکردند. حضرت مسلم را به کوفه فرستادند تا بدانند در آن جا چه خبر است. ایشان هم بر حسب ظاهر، از اشتیاق شدید مردم برای پذیرش امامحسین علیه السلام خبرداد و این جا بود که حجت بر امام تمام شد و به همین جهت حضرت می فرمایند: من برای هوای نفس بیرون نیامدم. پسامام حسین علیه السلام را ملزم کرده بودند که باید بیایید و سنت جدتان را احیا کنید و ایشان هم تنها به همین دلیل رفتند. بر همین اساس، وقتیلشکریان ابن زیاد مانع رفتن ایشان به کوفه شدند، حضرت فرمودند: من برای جنگ نیامده ام و اگر اجازه دهید، به وطن خود یا کشور دیگری برمی گردم. از این رو نمی توان گفت قیام امام حسین علیه السلام، یک قیام نظامی و تنها برای در دست گرفتن حکومت بوده است.
چه نقایصی را در کتاب نگاشته شده در مورد قیام امام حسین مشاهده کردید که شما را واداشت تا این کتاب را بنویسید؟
بین روایت گری و گزارش گری با تاریخ تحلیلی تفاوت زیادی وجود دارد. من از سن ده سالگی سروکارم با تاریخ بوده است. آن وقت کتاب هایتاریخی در دست رس ما، کتاب های مرحوم سپهر (ناسخ التواریخ) بودند. وی تاریخ ابتدای خلقت آدم تا زمان امام باقرعلیه السلام را نوشته بود.نوشتن یک چنین کتاب تاریخی ای نمی تواند کار یک نفر باشد و پرداختن به آن، مستلزم این است که ما خیلی سطحی از مسائل تاریخی عبورکنیم. منبع دیگر ما در زمینه تاریخ، مطالبی بود که مرحوم علامه مجلسی به آن اشاره کرده بود و بعد با دیدن کتاب های تاریخ تشیع، خیلی بهاین بخش از تاریخ علاقه مند شدم و تصمیم گرفتم این رشته را ادامه دهم. در سالهای ۵۰تا۵۱ ش. سوءالاتی را در مورد قیام امامحسین علیه السلام مطرح کردم که پاسخ آنها در ستونی در روزنامه اطلاعات منتشر شد. سوءالاتی از این قبیل که چرا امام حسین علیه السلام راکشتند و بعد پاسخ تحلیلی آن را از زبان امام حسین علیه السلام می دادم. اعتقاد من در آن موقع این بود که به این کتاب های مقتل نمی شود زیاداعتماد کرد و همان طور که قبلاً هم اشاره کردم، به تاریخ با دو دیدگاه مختلف می توان نگریست: یک وقت آدم می خواهد حادثه ای را بداند و یکوقت می خواهد بفهمد که چرا این حادثه به این شکل خاص و در این زمان خاص و… اتفاق افتاده است. هدف من از ورود به عرصهتاریخ نگاری، پیدا کردن علت وقوع حادثه بوده است و نه گزارش خود حادثه. خیلی ها واقعه کربلا را در قالب کتاب نوشته اند؛ ولی اینها همهگزارش حوادث است و در مورد این که چرا برای امام حسین علیه السلام این اتفاقات افتاد، چرا سیاست مداران کوفه، مکه و مدینه نرفتند تا یزیدرا از این کارها باز دارند؟ و چرا آنها تلاش نکردند تا بین امام حسین علیه السلام و یزید، صلح برقرار کنند، مطلبی نیامده است. به نظر من مردمعصر امام حسین علیه السلام مردم صدر اسلام نبودند. مردم پس از فوت پیامبر به خصوص پس از دوره عثمان که سخت گیری های عمر تمامشد، به کلی تغییر موضع دادند و اصلاً وضع اجتماع به طور کامل تغییر کرد.
این کار را چگونه به انجام رساندید؟
من با در نظر گرفتن گذشته بحث، از بعثت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و ایمان آوردن ضعیفان و مخالفت اغنیا و مخصوصاً خانواده ابوسفیان،کار را شروع کردم. ابوسفیان و بنی امیه که تمام بلاها از طریق آنها بر سر مسلمان ها وارد شد، به نظر من از همان ابتدا، اسلام آوردنشان برمبنایدروغ و نفاق بود. این عده تا وقتی که مکه سقوط نکرد، مسلمان نشدند و پس از آن که دیدند دیگر راهی ندارند و باید تسلیم بشوند، اسلام را بهظاهر قبول کردند؛ ولی این طیف تا آخر عمر هم ایمان نیاوردند و حوادث اجتماعی را به گونه ای پیش بردند که حادثه عاشورا اتفاق افتاد. عده ایهم بودند که واقعاً مسلمان و معتقد بودند و اینها همان هایی بودند که رفتند و شهید شدند. یک
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 