پاورپوینت کامل بیا و دیده به در کن ۱۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بیا و دیده به در کن ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بیا و دیده به در کن ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل بیا و دیده به در کن ۱۲ اسلاید در PowerPoint :

۲۲

عجب غفلتی!

وقتی می شنویم یا می خوانیم که کسی به خدمت پیامبر یا ائمه(ع) مشرف شده و سوءالی یا مشکلی را مطرح کرده است، با
خودمان می گوئیم: خوشا به حال آنها که در زمان امام معصوم(ع) بوده اند و هر وقت سوءالی داشتند از امام می پرسیدند. من
اول این فکر را کردم چقدر خوب بود زمان امام معصوم متولد می شدم و ائمه را درک می کردم. اما بعد با خودم گفتم: عجب
غفلتی، مگر در زمان ما هم امام معصوم نیست؟ مگر می شود خداوند بندگان خود را بدون امام رها کند؟ اگر ما هستیم ا مام
زمان هم هست؛ اگر مشکلی داریم آقا هم مشکل گشایند؛ اگر من بنده خدایم ایشان هم حجت خدا است. همان گونه که آنها به
نزد امامشان رفته اند ما هم می توانیم برویم. حتماً هم که نباید ظاهری باشد. قبول نداری که ارتباط دلها بدون دیدن هم بسیار
کارساز و لذتبخش است. حال که عقیده داریم در همه حال می توانیم به یاد آقا باشیم بیایید در تمام مشکلات از آقا یاری
بخواهیم. پس برایش دعا کنیم و او را تنها نگذاریم و برای فرج آقا دعا کنیم.

فقط دلیل جدائی من و تو

گناه من است.

محمودمحبّی/کارشناسی پرستاری

صبرمان رسته

نمی کنی تو نگاهی، بیا که بی تو پناهی، ندارد این خسته

نمی زنی به شب آهی و نغمه ای که به راهی و جاده ها بسته

بیا و آینه تر کن، شب فراق سحر کن، زپیچ کوچه گذرکن، هجوم شب تو سحر کن

پاورپوینت کامل بیا و دیده به در کن ۱۲ اسلاید در PowerPoint، غم غروب نظر کن، از این سرای گذر کن که صبرمان رسته

و قطره قطره چکیدی و بی صدا رفتی

صبور آمده بودی و بی نوا رفتی

و لحظه لحظه گذشتی و چشمها دیدند

غریب آمده بودی و در خفا رفتی

مشترک ۵۸۲۱۱۲

کوس دل

به صبح جمعه شنیدم ندای شیدایی

زتن جامه دریدم، امید آنکه بیایی

همه خواب و خیالم وصال روی تو باشد

چه ها شده ای دل، نه با منی نه جدایی

به بتکده رفتم گره زکار گشایم

تو را که خودگره بستی، چرا گره نگشایی؟

به میکده رفتم شوم مست و خمارت

تو را ملول بدیدم که چون مست خدایی

چو ظلمت شبها برون رو زدل ما

چرا رخ تابان زما نهان بنمایی؟

مرا غصه نباشد به