پاورپوینت کامل هنرکسی نبودن یا نیهیلیزم اخلاقی پُست مدرن؟ ۲۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل هنرکسی نبودن یا نیهیلیزم اخلاقی پُست مدرن؟ ۲۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هنرکسی نبودن یا نیهیلیزم اخلاقی پُست مدرن؟ ۲۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل هنرکسی نبودن یا نیهیلیزم اخلاقی پُست مدرن؟ ۲۲ اسلاید در PowerPoint :

۲۳

در شماره ۱۶ پرسمان (دی ماه)، مقاله ای تحت عنوان «هنرکسی نبودن» را ملاحظه کردیم. به نظر می رسد که این مقاله یک
صفحه ای، در کل می خواهد یکی از راه های خلاقیت و خودشکوفایی را به گونه ای غیرمستقیم بیان کند و آن راه، به تعبیر اریک
مانرز، نویسنده مقاله مذکور، این است که عصیان کرده، خود را از قید و بند تطابق با دیگران آزاد کنید و نه مانند کسی،
بلکه «برای خود کسی باشید». نویسنده در تأیید ادعای خویش، این گونه استدلال می کند: «درست درباره مردمی فکر کنید که
به نظر شما شخصیت بیشتر داشته و توجه شما را جلب کرده اند و بهتر توانسته اند که خود را با اراده آزاد با روزگار سازگار
کنند. ببینید چند نفر آنان از کسانی هستند که اسیر پیروی از دستورها بوده، در کارهای خود از این دستورها پیروی
کرده اند».

بی تردید ایده اصلی این مقاله، البته با نگرشی نو به آن، می تواند در موارد گوناگونی، شیوه جالبی برای پرورش خلاقیت و
نوآوری باشد؛ لکن شایسته است که پیرامون آن واکاوی بیشتری کرده، قیود، شروط، لوازم و پیامدهای مختلف آن را
بررسی کنیم.

اولین نکته در خور توجه این است که غالباً لازمه تولید اندیشه و مفاهیم نو و بدیع، نوعی تفکر و رهیافت متفاوت و جدید به
نظریه و معلومات پیشین است؛ همان گونه که با نگاهی به نحوه شکل گیری نظریه ها و یافته های جدید علمی، به روشنی
می توان به این نتیجه رسید که اکثر آنها مرهون یک یا چند نظریه پیشین است. بنابراین، خلاقیت، معمولاً از دل دستورات و
معلومات پیشین و ترکیب آنها زاییده می شود؛ همان گونه که لوتانز (۱۹۹۲ م.) استاد رفتار سازمانی، خلاقیت را به وجود
آوردن تلفیقی از اندیشه ها و رهیافت های افراد و یا گروه ها در یک روش جدید تعریف می کند.۱

ذکر نکته فوق از این نظریه حائز اهمیت است که در مقاله مذکور، چنین احساس می شود که برای شکوفایی خود باید نسبت به
دستورات و تجربیات پیشین و دیگران بی تفاوت بود و تنها به ندای درونی خویش و نیازمندی های آن گوش فراداد. بی شک،
اگر اساس زندگی انسان بر پایه این هدف باشد، چه بسا برخی، تجربه های تلخ دیگران را تکرار کنند و از تجربه های سودمند
ایشان بهره مند نگردند.

از سویی دیگر، روح اصلی این نوع نگرش با آموزه های دینی و علمی ما در تضاد است؛ چرا که هر عاقل دینداری تصدیق
می کند که باید در تجربیات و ایده های متخصصان مختلف، تأمل و تفکر کرده، بهترین آنها را گزینش نمود.

نکته بعدی این است که بیان مانرز، در عمل دچار نوعی پارادوکس و ناهمگونی ذاتی است؛ زیرا مفهوم ضمنی، بلکه صریح
نظریه وی، این است که از فرمان ها و سبک دیگران پیروی نکنید و مانند کسی نباشید و به عبارت دیگر، او با یک جمله
دستوری می خواهد به دیگران بگوید که تابع دستور نباشید. حال جا دارد که از خود وی بپرسیم که آیا به همین دستور تو ـ
مبنی بر پیروی نکردن از دیگران ـ باید گوش داد. قاعده او می گوید: به دستورات دیگران گوش ندهید و بنابراین، شامل دستور
او هم می شود. بنابراین، برای تبعیت از او، نباید به دستورات خود او نیز گوش داد؛ حال آن که هدف او این است که دیگران
حرف او را بپذیرند و به کار ببندند. ماکیاولی که گاهی به عنوان پدر مدرنیسم مطرح می شود نیز مشکلی شبیه به این دارد.
حرف اصلی او این است که سیاست های پیش از خودش (به خاطر بهره گیری از بایدها و نبایدها) تجویزی و دستوری است و
نه علمی؛ حال آن که سیاست نامه خودش که با عنوان «شهریار» به چاپ رسیده است، آکنده از گزاره های دستوری و تجویزی
است.