پاورپوینت کامل دکترین جامعه مهدوی ; در گفت و گو با استاد میرباقری ۸۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دکترین جامعه مهدوی ; در گفت و گو با استاد میرباقری ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دکترین جامعه مهدوی ; در گفت و گو با استاد میرباقری ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دکترین جامعه مهدوی ; در گفت و گو با استاد میرباقری ۸۱ اسلاید در PowerPoint :
۷
افول مکاتب دست ساز بشر، در کنار تحولات بزرگ سیاسی اجتماعی در عرصه بین الملل، نگاه همه صاحب نظران سیاسی و اجتماعی را متوجه
عصری کرده است که «عصر ظهور» نام دارد. عصری که انفجار دانش را یکی از شاخصه های آن می خوانند و هر اندیشمندی به فراخور جهان بینی
خود، تفسیری خاص از آن ارائه می دهد.
تصویر دورنمایی که حجه الاسلام میرباقری از «عصر ظهور» و «جامعه مهدوی» ارائه می دهد، مبتنی بر بینشی است که در آن «نقش ولایت ولی
خدا در تحقق اهداف تاریخی نقشی اساسی و محوری است». با هم تصویر جامعه مهدوی و جایگاه ولی الله الاعظم را در این جامعه پی می گیریم.
پرسمان: تصویر شما از جامعه مهدوی علیه السلام بر اساس معارف اسلامی چیست و به اختصار بیان بفرمایید چه نسبتی با جامعه جهانی دارد؟
میرباقری: ویژگی اصلی که برای جامعه مهدوی در معارف اسلامی و حتی سایر ادیان بدان اشاره شده، ظهور ولایت الهی بر
روی زمین است. آثار و پیامدهای این ولایت عبارتند از: تحقق عدالت، امنیت و حتی تحقق رفاه عمومی. بنابراین، دورنمای
جامعه مهدوی در معارف اسلامی این است که در آن جامعه اولاً معنویت جزء ارکان اساسی جامعه است و اصولاً جامعه
مهدوی بر محور عبودیت و بندگی خدای متعال شکل گرفته است و ثانیاً در پرتو این معنویت و عبودیت در جامعه، عدالت و
رفاه محقق می شود. معدل و جامع همه اینها این است که و جود امام عصر علیه السلام به ظهور تجلی پیدا می کند. یکی دیگر از
ویژگی های عصر ظهور، تجلی ولایت ولی الله است؛ زیرا اساساً چیزی در عرض ولایت ولی خدا بر روی زمین وجود ندارد.
بنابراین، وقتی ولایت حضرت بقیه الله علیه السلام محقق می شود و نفوس بشری آن ولایت را می پذیرند و مناسبات اجتماعی بر
محور آن ولایت شکل می گیرد، طبیعی است معنویت، عدالت، رفاه و امنیت در قالب های خاصی که متناسب با همان جریان نور
هستند، محقق می شود؛ زیرا شکل گیری همه مناسبات بشری، بر محور تقواست؛ نه بر محور هوی و به تعبیر دیگر بر محور
ولایت ولی الله است و نه بر محور اولیای طاغوت و بنابراین، جریان عبودیت تحقق پیدا می کند؛ نه جریان استکبار.
حالا اگر ما این را نقطه معدل جامعه مهدوی بدانیم، چه تناسبی با جامعه جهانی کنونی دارد؟ اگر ما وجهه غالب تمدن مادی را
در جهان می بینیم و آن رگه ها و لایه های معنوی را که در جهان تحقق پیدا می کند، نادیده بگیریم، این دو حرکت، دو حرکت
متفاوت است که یکی به سمت توسعه فرهنگ مادی و دیگری به سمت توسعه فرهنگ عبودیت و بندگی خدای متعال است.
گرچه در جامعه جهانی موعود هم وعده به عدالت، رفاه و امنیت داده می شود، ولی تفاوت ماهوی بین این دو نوع وعده وجود
دارد. عدالتی که در جامعه مهدوی است، ماهیتاً متفاوت با عدالت نظام سرمایه داری است. هرچند در جامعه سرمایه داری،
مناسبات توسعه سرمایه را عدالت بدانند و قوانینی را که برای مناسبات توسعه سرمایه داری به ثبت جوامع بین المللی
رسیده، مبدأ تحقق عدالت بدانند، ولی حقیقت این است که این قوانین، قوانین عادلانه ای نیستند؛ زیرا انسان را به نفع امکان
تغییر می دهند. در جامعه مهدوی، عدالتی متناسب با عبودیت و توسعه قرب است. به تعبیر دیگر، هرگاه مناسبات ولایت خدای
متعال در جامعه ای اجباری شد و همه روابط اجتماعی متناسب با بندگی خدای متعال شکل گرفت، در چنین جامعه ای، عدالت
تحقق پیدا کرده است. بر این اساس، ممکن است بر حسب ظاهر، آرمان های مشترکی مانند عدالت، امنیت و رفاه تعریف شوند؛
ولی ماهیتاً این آرمان ها در جامعه مهدوی با آرمان هایی که در جامعه جهانی کنونی، بشر به آنها دعوت می شود، متفاوت
هستند.
پرسمان: با توجه به این که جامعه جهانی حضرت در همین دوره معاصر شکل خواهد گرفت و اصلاحات و تحولات عظیم اجتماعی در همین دوره
معاصر واقع خواهد شد، طی این مسیر یعنی آغاز و ادامه تحولات عظیم بشری در جهت جامعه جهانی مهدوی را چگونه می دانید و به تعبیر دیگر،
آیا جامعه مهدوی به صورت جهش و معجزه آسا شکل می گیرد و یا به دنبال طی یک فرایند تکاملی تحقق می یابد؟
میرباقری: یک عده معتقدند که در جامعه مهدوی جهشی اتفاق می افتد؛ اما عده ای می گویند باید یک حرکت طبیعی به سمت
ظهور طی شود. آن چه در تأیید اندیشه معتقدان به حرکت طبیعی به نظر می رسد، این است که ظاهراً آن چه که در عصر ظهور
اتفاق می افتد، یک امر مستند به عوامل ظاهری باشد؛ یعنی عصر ظهور، یک پدیده معجزه واری نیست که هیچ قواعد طبیعی در
آن مراعات نشود و به نظر نمی رسد که چنین امری، دفعی اتفاق بیفتد. گرچه ممکن است حرکات معجزه آسایی نیز اتفاق
بیفتد، ولی جهت گیری کلی این حرکات و همه عوامل آن، یک مسیر طبیعی را طی می کند. بنابراین، از یک سو جامعه جهانی،
تمدن مادی و دستگاه استکبار، باید به نقطه اوج خودش برسد و بالاترین حد اقتدار خود را پیدا کند و وعده ای که در طول تاریخ
بشریت داده شده، به نقطه پایانی خودش برسد و در عین حال، چون بافت دستگاه ابلیس با فطرت انسان سازگار نیست،
طبیعتاً یک نوع ناهماهنگی بین اقتضائات فطری انسان و این تمدن تحقق پیدا می کند و این باعث می شود که در نقطه اوج
خودش به یک نارضایتی عمومی بشر از تمدن موجود منتهی گردد. این یک مسیر طبیعی است و همان چیزی است که الان در
جهان به چشم می خورد، یعنی تمدن استکباری توانسته به نقطه اوج خودش برسد و حتی توانسته است به بسیای از ایده هایی
که در ذهن داشته، لباس تحقق بپوشاند. مهم این است که الان مشاهده می کنیم که یک نارضایتی عمومی از باطن جامعه
بشری نسبت به وضعیت مدیریت کنونی عالم در حال شکل گیری است و حتی در مهد خود این تمدن هم چنین چیزی در حال
ظهور است.
این امری است که به نظر می رسد یک روالی را طی می کند و در نگاه عادی نیز می بینیم که کاملاً مستند به اسباب و عوامل
ظاهری است.
بنابراین، نارضایتی از دستگاه ابلیس و تمدن مادی، در نقطه اوج تمدن مادی شکل می گیرد و اقتضائات معنوی هم در جامعه
بشری ظهور می کند؛ به گونه ای که اقتضائات فطری بشر نیز در جامعه آخرالزمان تدریجاً ظهور می کند؛ زیرا بشر برای بیش
از طبیعت آفریده شده است و میل به طبیعت، یک امر متناسب با فطرت انسان نیست و طبیعی است که این امر باعث می شود تا
یک حرکت باطنی از لابه های عمیق فطرت بشر آغاز شود که این هم ظاهرش در قالب یک امر طبیعی است و به تعبیر دیگر،
گرایش به معنویت و یک حیات طیبه در وجدان عمومی بشر شکل می گیرد.
نکته ای که لازم است بدان توجه شود، این است که میان این تحولات و جامعه ای که در آن حیات طیبه ظهور پیدا می کند و
ولایت ولی الله پدیدار می گردد و همه مناسبات آن بر محور عدل و عبودیت است، تفاوت های اساسی وجود دارد.
حال آن جامعه چگونه تحقق پیدا می کند؟ آن جامعه جز با ظهور خاص ولایت ولی الله، تحقق یافتنی نیست و طبیعتاً فاصله
جدی و پرشتابی بین این دو مرحله وجود دارد که تحقق این مرحله با یک حرکت عادی و در عین حال با سرعت فوق العاده،
همراه خواهد بود. این که در روایات آمده است که کار حضرت به صورت دفعی اصلاح می شود، یعنی براساس محاسبات
عادی، فاصله جامعه جهانی با آن نقطه، فاصله فراوانی است؛ ولی گویی تاریخ بایک شتاب مواجه می شود و پدیده ها با سرعت
زیادی اتفاق می افتند. در روایات غیبت حضرت با غیبت حضرت یوسف صدیق علیه السلام از جهات مختلفی تشبیه شده است. به
عنوان نمونه، حضرت یوسف علیه السلام در بین مردم بود؛ اما مردم، او و شخیصت او را نمی شناختند و حتی برادران ایشان او را
می دیدند؛ ولی او را نمی شناختند. یکی از نکاتی که در روایات در باب تشبیه غیبت حضرت به غیبت حضرت یوسف آمده، این
است که امر حضرت یوسف علیه السلام، دفعی اصلاح شد؛ زیرا حضرت یوسف علیه السلام سال ها در زندان به سر برده بود و حتی
مراحلی پیش آمده بود تا بیرون آمدن حضرت از زندان، مسیری طبیعی را طی کند. این مطلب در قرآن آمده است که هم سلولی
حضرت یوسف علیه السلام ـ که ساقی دربار بود ـ خوابی دید و حضرت خواب او را تعبیر کرد و گفت: تو مجدداً ساقی دربار
می شوی و آن گاه قرار بر این شد که وقتی ساقی دربار شد، ماجرای یوسف را با عزیز مصر در میان بگذارد؛ ولی این ماجرا
به فراموشی سپرده شد و سال های متمادی حضرت یوسف علیه السلام در زندان ماندند. وقتی بنا شد کار حضرت اصلاح شود،
عوامل به گونه ای شکل گرفت که قبلاً قابل تصویر نبود؛ یعنی ابتدا عزیز مصر خوابی دید که خواب گزارها از تعبیر آن عاجز
شدند و فقط حضرت یوسف علیه السلام خواب را تعبیر کرد و عزیز مصر از این تعبیر خواب متوجه شد که حقیقتی دراین شخص
وجود دارد. از این رو، او را خواست و او در پاسخ گفت: ابتدا باید ماجرای زندانی شدن من روشن شود تا معلوم شود که
خیانتی در میان نبوده است. این بود که همه ماجرا شفاف شد و حضرت یوسف علیه السلام با رفع همه آن اتهام ها ـ که به واسطه
آنها زندانی شده بود ـ باعزت از زندان بیرون آمد و بالاخره خزانه دار مصر شد و بعد تدریجاً این خزانه داری به اقتدار و
ولایت حضرت منتهی شد.
بنابراین، این یک حرکتی بود که به طور طبیعی قابل پیش بینی نبود؛ ولی به سرعت و با یک عاملی که شکل غیرطبیعی نداشت،
امّا این مسیر طولانی را با سرعت طی می کرد، انجام شد و این، یک امر طبیعی نیست؛ گرچه ظاهرش هم ظاهر غیرعادی
نیست. بنابراین، فرق است بین این که ظاهر حادثه غیرمتعارف باشد و یا این که حادثه شتاب بردارد و عوامل بیرونی در
سرعت حادثه دخالت کنند. پدیده ظهور، مسیری است طبیعی که بسیاری از مراحل آن باشتاب طی می شود و پس از ظهور
دیگر حقایق ـ که حقایق فوق العاده ای هستند ـ مستند به خود ولایت حضرت می باشند و برای حضرت، زمینه های پذیرش
عمومی در جهان فراهم می شود و آن زمینه ها هم پرشتاب محقق می شود.
پس از تحقق انقلاب جهانی حضرت، حوادث بسیار عظیمی به دست توانای آن حضرت اتفاق می افتد و جامعه بشری هم به
سرعت به پذیرش آن حوادث روی می آورد.
پرسمان: چگونه حرکت معنوی جامعه بشری به مرحله ای می رسد که جامعه آمادگی پذیرش ولایت حضرت را به نحو کامل پیدا می کند؟
میرباقری: براساس نگاه فلسفه تاریخی، گرچه اراده های انسانی در تحقق حرکت های تاریخی موءثرند، یعنی خداوند متعال،
انسان را مجبور نیافریده است و جبر مطلق بر رفتار انسان ها حاکم نیست، اما نقش اساسی از ناحیه آن دستگاه مدیریت و
ولایتی است که بر تاریخ اعمال می شود و تاریخ را به سمت آن نقطه مطلوب سیر می دهد. بنابراین، نقش ولایت ولی خدا در
تحقق اهداف تاریخی، نقشی اساسی و محوری است. اساس جامعه آرمانی، با عبادت و سجود خود ولی الله اعظم شکل
می گیرد و سرانجام شدت و عظمت عبادت ایشان و غلبه روح عبادت ایشان بر استکبار ابلیس است که آن حوادث مهم تاریخی
شکل می گیرد. بنابراین، نمی توان نقش محوری برای اراده های بشری در تحقق پدیده های عظیمی مانند پدیده ظهور قائل شد؛
اما طبیعی است که در جامعه بشری، یک حرکتی به سمت پذیرش توحید و معنویت اتفاق می افتد و فطرت های بشری در نقطه
اوج اقتدار تمدن مادی، به وسیله یک جریان ولایتی، نورانی می شوند و گرایش به سمت توحید و نور حاصل می شود و ترکیب
این دو، یعنی جریان ولایت و جریان پذیرش است که عصر ظهور را محقق می کند و عامل اصلی هم جریان ولایت ولی
خداست.
پرسمان: نقطه آغازین تحولاتی که براساس نگاه فلسفه تاریخی منتهی به عصر ظهور می شود، چیست و نقش انقلاب اسلامی در آن چگونه است؟
میرباقری: هر چند این بحث به یک مقدمات جدی و دقیق تر و حتی تحقیقات جامع کتابخانه ای ومیدانی نیازمند است، اما بعید
نیست که «انقلاب اسلامی» سرآغاز احیای نوین معنویت در عالم باشد. اگر از منظر فلسفه تاریخی، جریان رنسانس و انقلاب
اسلامی راتحلیل کنیم، باید بگوییم که همان طوری که رنسانس، آغاز غروب معنویت است، «انقلاب اسلامی» سرآغاز ظهور
مجدد معنویت در جهان است و یک تحول و هنگامه ای است که از لایه های عمیق و باطنی عالم به سمت یک تحول جدی و
بنیادی اتفاق می افتد. هر چند نمی توان همه ابعاد آن را مورد بحث قرار داد، امّا به طور کلی در طول این ۲۵ سال، یک تحول
جدی اتفاق افتاده که پرچم داران تمدن مادی، مدعی جنگ چهارمی هستند که یک سوی آن تمدن اسلامی و سوی دیگرش تمدن
غرب و به تعبیری ایدئولوژی غالب این تمدن، پس از رنسانس است. پس از رنسانس، از درون تمدن مادی، ایدئولوژی های
مختلفی ظهور کرده است که ایدئولوژی غالب آن با تمدن اسلامی مواجه می شود. این خیزش جدی که در طول یک ربع قرن در
جهان اتفاق افتاده است و معادلات متفکران غرب را به هم زده است؛ در شرایطی کم احساس می
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 