پاورپوینت کامل یک جوون علاف! ۴۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل یک جوون علاف! ۴۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یک جوون علاف! ۴۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل یک جوون علاف! ۴۱ اسلاید در PowerPoint :

۲۹

ahmadi@Porseman.net

من مدت زیادی مشترک مجله پرسمان بودم و وقتی که مجله به دستم می رسید، اول می رفتم سراغ صفحه مشاور و جواب های آرام بخش شما و
خودم هم چند بار برایتان سؤال نوشتم که جوابش به دستم رسید و برای من عالی بود. هر چند خانواده ام گاهی به من می خندیدند که به مشاوره
و روان شناسی روی می آورم و یا کتاب های روان شناسی می خوانم ؛ هر کس یک روحیه ای دارد. یکی خودش مشکلش را حل می کند و یکی هم مثل
من باید از کسی کمک بخواهد. باور کنید این کاری که شما می کنید، از کار یک دکتر که جان بیماری را نجات می دهد، کمتر نیست و حتی به نظر من،
نجات روح یک انسان، ارزش بیشتری دارد و مثل کار انبیاست.

راستش نمی دانم از کجا شروع کنم. می دانید من ۲۳ ساله ام و توی دبیرستان، بچه خیلی خوب و درس خوانی بودم. شاگرد اول، با ایمان و خلاصه
همه چی…. در دانشگاه، در رشته فیزیک دانشگاه تهران قبول شدم و این رشته ای بود که واقعا دوست داشتم. حدود یک سال است که درسم تمام
شده است. پارسال هم فوق شرکت کردم؛ امّا خوب نخونده بودم و رتبه ام خیلی خوب نشد. نمی دونم اینها که گفتم، چه ربطی داشت ؛ شاید دارم
سعی می کنم یک جوری شروع کنم. در تمام این سال ها، خیلی دلم می خواست ازدواج کنم ؛ چون خیلی احساس تنهایی می کردم؛ البته می دانم که
خیلی ها مثل من هستند و مشکل من فعلاً این نیست. تا به حال چند بار خواستگارهایی به خانه مان آمده اند که یکی از آنها همین دو سه روز پیش
آمد؛ ولی او هم مثل بقیه رفت. می دانید این قبول نکردن خواستگارها، خیلی عذابم می دهد و بعد همه اش خودم را ملامت می کنم. این بار چون دیدم
خانواده ام خیلی با وصلت این خانواده مشتاقند، من هیچ حرفی نداشتم و حتی با این که او ۹ سال از من بزرگ تر بود، ولی وقتی با پسره صحبت
کردم، نمی دانم او از چی خوشش نیامد. من حرفی نزدم و او هر سؤالی کرد، راست جواب دادم. از مدرسه و دانشگاه پرسید و پرسید سینما
می روید؟ گفتم: بله با پدر و برادرم. گفت: موسیقی؟ گفتم: سنتی اش را دوست دارم. گفت: ادامه تحصیل؟ گفتم: دوست دارم رشته ای را که با علاقه
شروع کردم، ادامه بدهم. گفت: کار؟ گفتم: در حد تدریس در یک محیط مناسب و دلم می خواهد از درسی که خواندم، استفاده بکنم؛ ولی او گفت که
دوست ندارد خانمش کار کند یا درس بخواند.

راستش از خانواده ام خجالت می کشم و همه اش با خودم فکر می کنم که کاش نمی گفتم که دوست دارم کار کنم یا درس بخوانم. باور کنید من از این
آدم های بیرونی نیستم و دلم می خواهد به حرف همسرم گوش کنم. دوست دارم اطاعت کنم و هر چی که بگوید، قبول کنم. من تسلط مرد بر زن را
دوست دارم. حالا حسرت دارد مرا می کشد ؛البته این تازگی ندارد و بعد از رفتن خواستگارها همین طوری می شدم. من فقط نظرم را گفتم و نگفتم
که به هر قیمتی شده، باید کار کنم یا درس بخوانم ؛چون او پسر مؤمنی بود و اعتقادات مذهبی داشت و این برایم خیلی لذت بخش بود. فکر
می کردم این شاید همان کسی باشد که من از خدا خواسته بودم؛ ولی باز خراب کردم و بعد از رفتن آنها انگار دیگر دلم نمی خواهد درس بخوانم و
فکر می کنم داشتن یک خانواده، ارزشش بیشتر از داشتن فوق لیسانس است. حالا هر چی می گردم، دلیلی برای ادامه تحصیل هم پیدا نمی کنم. تازه
دختری که تحصیلاتش بیشتر باشد، کمتر به خواستگاری اش می آیند. شاید او خودش لیسانس بود و خوشش نیامد که من گفتم دوست دارم فوق
هم بخوانم. اصلاً آدم که یک بار قبول نشد، یعنی عرضه اش را ندارد. باور کنید توی جلسه خواستگاری، اصلاً جای فکر کردن نیست و حتی خیلی
چیزها آن موقع به ذهنم نمی رسد. شما بگویید من به جای سرزنش کردن خودم چکار کنم. خواهر من از من سه سال بزرگ تر است و الان یک بچه ۵
ساله دارد و ۸ سال است ازدواج کرده است و زندگی اش هم خیلی خوب است. همه می پرسند پس تو چرا شوهر نمی کنی؟ دلم می خواست یکی از
اولیای خدا حاضر بود و من می رفتم پیشش و درد دلم را برایش می گفتم. باور کنید خیلی احساس بدی است که آدم را نپسندند و قبول نکنند. دیگر
دل و دماغ درس خواندن ندارم و احساس اضافی بودن می کنم. کمکم کنید. من از فرط تنهایی، این تازگی ها چت باز هم شده ام و با چند تا پسر توی
چت دوست شده ام و البته می دانم که توی چت نمی شود به کسی اعتماد کرد و من هم اعتماد نمی کنم و فقط با هم حرف می زنیم و هیچ اطلاعات
خاصی رد و بدل نمی کنیم یا حرفی خلاف عرف و عقایدم نمی زنم. درباره دانشگاه، اجتماع، آب و هوا صحبت می کنیم. از هیچی که بهترند و گاهی
هم برایم درد دل می کنند و من راهنمایی شان می کنم.

دیگر نه طاقت برخواستن دارم و نه انگیزه ای برای بلند شدن و می دانم که بیشترش مال ازدواج نکردن است و می دانم که ازدواج به آدم ها آرامش و
رضایت می دهد؛ولی این که دست من نیست. دیگر از دعا، نماز، توکل، توسل و… خسته شدم. شما بگویید چکار کنم؟ حداقل به من بگویید تقصیر من
چیست و بگویید چطور باید فکر کنم. من دعا می کنم؛ نماز می خوانم؛ قرآن می خوانم و با خدا کلی حرف می زنم؛ ولی حس می کنم او نمی شنود یا
نمی خواهد که بشنود. فکر کنم او هم از من بدش می آید؛ از یک آدم بی عرضه و بی مصرف و از یک جوون علاف بدش می آید.

خداوند متعال را شاکریم که توانسته ایم در این صفحه (آیینه) که متعلق به خود شماست، به بررسی و حل و فصل برخی
مشکلات جوانان این مرز و بوم بپردازیم و یا سنگ صبور شما باشیم. از نظر مثبت شما نیز متشکریم. مطمئن هستیم لایق آن
هه تمجید و تشکر امثال شما نبوده و نیستیم؛ هر چند حل شدن مشکل شما، قوت قلب ما در استمرار بخشیدن به تلاش های
ناقابلمان خواهد بود. در پاسخ به نامه تان نکات زیر را یاد آور می شویم:

۱. مشاوره و استمداد از افراد با تجربه، کاری است که تمام افراد (از کوچک و بزرگ، زن و مرد و در تمام زمان ها و مکان ها)
انجام می دهند؛ البته گاهی به صورت رسمی و اغلب به صورت غیر رسمی و غیر مشهود صورت می گیرد. بنابراین؛ اگر
دیگران به کسب تجربه و گرفتن مشورت شما از دیگران – از جمله این مرکز و دیگر افراد و مراکز – پوزخند می زنند، نا
آگاهانه و ناخواسته به خودشان خندیده اند؛ زیرا عملاً تمام آنان همین کار را به طور غیر علنی و غیر رسمی انجام می دهند و
پرسیدن، نشانه آن است. از آدرس گرفتن یک محل گرفته تا مراجعه به یک پزشک برای

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.