پاورپوینت کامل علت نگاه هایش چیست؟ ۴۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل علت نگاه هایش چیست؟ ۴۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل علت نگاه هایش چیست؟ ۴۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل علت نگاه هایش چیست؟ ۴۵ اسلاید در PowerPoint :
۳۰
من دختری هستم دانشجو در رشته شیمی محض دانشگاه شهید باهنر کرمان، مشغول به تحصیل می باشم. مشکلی دارم که می خواهم با شما در
میان بگذارم. من دختری هستم که در یک خانواده متوسط و مذهبی بزرگ شدم. پدرم راننده کامیون و مادرم خانه دار است (البته سه سال هم
درس حوزوی خوانده است) خودم نیز دختری چادری و عضو فعال بسیج دانشگاه هستم و سعی می کنم که پیرو حضرت زهراسلام الله علیها باشم. من
در خانواده ای بزرگ شده ام که هیچ ارتباطی با جنس مخالف نداشتم؛ مثلاً زمانی که پسر عموهایم یا پسر دایی ام و غیره به خانه ما می آمدند، من
به اتاق رفته، خودم را طوری سرگرم می کردم تا آنها بروند. به همین دلیل بود که در بدو ورود به دانشگاه، هیچ برخوردی با پسرهای کلاسمان
نداشم؛ البته هم اکنون هم ندارم؛ حتی با پسرهای کلاسمان هم سلام و احوال پرسی نمی کردم؛ چون هیچ علاقه ای ندارم که با آنها هم صحبت شوم
و حتی من جلوی پسرهای کلاسمان یک آدم مغرور هستم (آدمی نیستم که با آنها خودمانی شوم)؛ ولی آدم خشک و حزب اللهی و خیلی مذهبی
نیستم (فقط جلوی پسرها مغرورم) و اما مشکل من:
مشکل من از ترم سوم شروع شد. در کلاس ما پسری بود که رشته ریاضی می خواند که من خیلی از رفتارش خوشم آمده بود. یکی از این دلایل،
نماز اول وقت رفتنش بود. سعی می کرد تا آن جا که می تواند نمازش را سر وقت بخواند و برای همین، همیشه بعد از کلاس به نماز می رفت. کم کم
از خودش هم آمد. آدم جالبی به نظر می رسید. خنده رو و خوشحال؛ به طوری که کم کم جذبش شده بودم و حتی به حدی رسید که پایان ترم برای
اولین بار، پیشش رفتم و باهاش در مورد درس و امتحان صحبت کردم. ترم بعد به حدی شیفته اش شدم که به بهانه رفع اشکال درس ریاضی
پیشش می رفتم و او هم با حوصله اشکال مرا رفع می کرد. این کار من آن قدر تابلو بود که تمام دوستانش متوجه حرکات و رفتار من شده بودند و
می دانستند که قصد من چیست؛ ولی نمی دانم خودش هم متوجه شده بود یا نه؟ هر وقت که از او اشکال می پرسیدم، بعداً از خودم بدم می آمد؛ چون
فکر می کردم که احساس و غرور من لکه دار شده است؛ ولی دفعه بعد طاقت نمی آوردم و دوباره میرفتم. بعداً به بهانه های مختلف به بخششان
می رفتم. ترم بعد سعی می کردم که خودم را کنترل کنم و دیگر پیش او نروم؛ چون فکر می کردم که خیلی شخصیت من پیش خودش و دوستانش
خرد شده است و به همین خاطر، دیگر ترم بعد پیشش نرفتم؛ ولی به خاطر فعالیت و مسئولیتی که در بسیج داشتم، مجبور بودم و هستم که به
بخش ماهانی بروم (البته این شخص با بسیج خیلی موافق نیست). در طول ترم بعضی کارهایی را انجام داده ام که نظرش را به خودم جلب کنم؛
ولی کم کم متوجه شدم که آن فرد هم حرکاتش فرق کرده است؛ به طوری که دوستانم هم متوجه تغییر حرکات او شدند؛ مثلاً زمانی که در بخش
ماهانی ایستادم، آن فرد هم خودش را در سالن معطل می کند و یا بد نگاه کردنش به من و یا زمانی که در سرویس می نشینیم، در تمام طول راه
تمام حواسش به من است. نمی دانم معنی این نگاه ها چیست؟
واقعاً مانده ام که پاورپوینت کامل علت نگاه هایش چیست؟ ۴۵ اسلاید در PowerPoint اگر واقعاً به من علاقه پیدا کرده است، پس چرا چیزی نمی گوید و کاری نمی کند؟
کار من به جایی رسید که حتی لباس پوشیدن من عوض شده است. من قبلاً اهمیتی نمی دادم که چه طور لباس بپوشم و همیشه مقید بودم که حتماً
حجابم کامل باشد؛ اما حالا روز به روز مانتویم کوتاه تر می شود. کم کم به آرایش هم رو آورده ام. می خواهم طوری لباس بپوشم که او بپسندد؛
البته این را هم بگویم که او یک پسری است که خیلی مذهبی نیست؛ درست است که نمازش را اول وقت می خواند، ولی از آن طرف هم شلوار لی
می پوشد. این را هم بگویم که دو بار دیدم که با دو دختر صحبت می کند. رفتار من به خاطر او دارد عوض می شود؛ نمی دانم چکار کنم؛ نمی خواهم
این طوری بشود؛ نمی خواهم به خاطر یک شخص از دینم فاصله بگیرم. من خیلی دعا کردم که مشکلم حل شود. پیش امام رضا رفتم و دعا کردم.
شب های قدر دعا کردم که آن شخص خیلی رسمی با خانواده اش به خواستگاری من بیایند و نمی دانم این امتحان الهی است یا غذاب الهی؛ هر چه
هست، من خیلی در عذابم و نمی دانم چکار کنم. تمام فکرم مشغول است و الان طوری شده ام که غیر از او، هیچ مردی را قبول ندارم و هر کس هم که
به خواستگاری من بیاید، قبول نمی کنم.
من هیچی از این پسر نمی دانم و حتی نمی دانم که با او خوشبخت می شوم یا نه؛ فقط می خواهم به خواستگاری من بیاید؛ اگر خوب نبود – وقتی که
خانواده ها با هم آشنا بشوند، شناخت هم کم کم به وجود می آید – می توانم ردش کنم و حداقل با دل خودم اتمام حجت می کنم که او را قبول نکردم؛
نه این که او مرا قبول ندارد. فقط دلم می خواهد به خواستگاری من بیاید و حتی یک وقت به سرم زده بود که این موضوع را با یکی از استادهای
بخشمان در میان بگذارم تا استاد واسطه گری کند؛ ولی بعداً شخصیت و غرور دخترانه ام به من اجازه نداد که چنین کاری بکنم؛ زیرا برای یک
دختر خیلی بد است که به خواستگاری یک پسر برود.
این را هم بگویم زمانی که من با آن پسر، رفع اشکال می کردم، در تمام مدت و تمام کارهایم دوستم هم با من بود و فکر می کنم که آن پسر به جای
این که مرا دوست داشته باشد، از مریم (دوستم) خوشش آمده است؛ چون دوست من فردی خوش برخورد و شیرین زبان است و زمانی که من
جلوی آن پسر نمی توانستم حرف بزنم، مریم (دوستم) خیلی راحت با او صحبت می کرد. الان سوءال من این است که آیا او واقعاً مرا دوست دارد یا
نه و پاورپوینت کامل علت نگاه هایش چیست؟ ۴۵ اسلاید در PowerPoint
سوءال دوم من این است که چکار کنم که آن پسر به خواستگاری من بیاید؟ آیا به نظر شما اگر در این مورد با او صحبت کنم بد است و گناه دارد؟
البته این را هم بگویم که خانواده ام از این موضوع خبر ندارند و اگر بفهمند، دیگر نمی گذارند که به دانشگاه بیایم. من از طرف خانواده ام خیلی
تحت فشار هستم برای ازدواج کردن با دوست و آشنا.
چکار کنم؟ این موضوع، خیلی روی روحیه و زندگی و درسم اثر گذاشته است و حتی روی ایمانم هم دارد اثر می گذارد.
خواهر گرامی! قبل از این که به دو سوءال شما پاسخ دهیم، لازم است درباره مشکلی که برایتان پیش آمده، کمی توضیح دهیم
تا شما بتوانید با دید بازتری به آن نگاه کنید و راه حل آن را آسان تر بیابید. نیاز به ازدواج و برقرار کردن روابط عاشقانه با
جنس مخالف، با رسیدن به سن بلوغ و جوانی، به طور طبیعی در آدمی به وجود می آید. هدف از این احساس پاک و مقدس که
خداوند در انسان قرار داده، تشکیل زندگی سالم و تربیت فرزندان صالح و بقای نسل بشر و رسیدن به آرامش و تکمیل انسان
است. بسیاری از جوانان، خصوصاً دختران، به دلیل نداشتن اطلاع کافی از این احساس انسانی، هنگامی که به این مرحله از
زندگی می رسند، دچار سردرگمی می شوند و نمی توانند احساساتشان را کنترل کنند. شرایط نامناسب جامعه هم این مشکل
را تشدید می کند.
جوان در این مرحله از زندگی، معمولاً دچار تضاد می شود؛ زیرا از یک طرف، فرهنگ جامعه و خا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 