پاورپوینت کامل می تونید امتحان کنید! ۱۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل می تونید امتحان کنید! ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل می تونید امتحان کنید! ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل می تونید امتحان کنید! ۱۷ اسلاید در PowerPoint :

۲۱

ای بابا! این پدر و مادرها هم انگار ما رو اصلاً درک نمی کنند. جوون این دوره و زمونه فرق داره با جوون های دیروز؛ آره
جونم خرج داره.

خلاصه هر چی چونه زدیم ،بیشتر بهمون خرجی نداد که نداد.

صبح اول صبحی با اوقات تلخی از خونه زدیم بیرون. توی تاکسی و تو ترافیک گیر افتاده بودم و داشتم به این فکر می کردم
که این ۱۰۰۰۰ تومان ناقابل را من بخورم یا محبوبه؟

پیش برو بچ که دیگه آبرو نداریم. چند وقته کله مان کچّل کردن که چی؟ آره، پس کی ما رو مهمون می کنی؟ یکی نیست بهشون
بگه حالا مثلاً خودتون چی دادین مانوش جان کنیم.

تازه اگه بی خیال رفقا بشم ،اون رمان را چی کارش کنم؟ یه چند ماهی هست که چشام دنبالشونه. اوضاع تیپ را که دیگه نگو،
سه ماهه که روسری نو نخریدم! ای روزگار! یه دل داریم و صد دلبر.

من عجب دختر بدبخت و فلک زده و مفلسی هستم که برای چندر غاز پول، این قدر باید منت بابا رو بکشم.

ای خدا! چی می شد که من هم مثل خیلی از جوونای دیگه یه ماشین زیر پام بود و… .

توی همین افکار شنا می کردم که یک هو دست کوچکی به سمتم دراز شد؛ خانوم تو رو به خدا کمک کنید؛ بدبختم، بیچاره ام… .
نگاه تندی بهش کردم و گفتم: بیچاره منم که اول صبحی گیر مثل تویی افتادم و بعد هم اصلاً نگاهش نکردم. به خدا گفتم: ای
بابا! بالاخره کدوم یکی از بنده هات بدبخت و بیچاره اند؟ تا چند دقیقه پیش که بدبخت و مفلس من بودم؛ چی را می خواهی یکی؟
می خواهی بگی بدبخت تر از تو هم هست؟

ظهر خسته و گشنه رسیدم خونه. کلی توی راه فکر کرده بودم که الان ناهار چی داریم؛ ماکارونی؛ مرغ یا پیتزا. هیچ کس خونه
نبود. سریع رفتم سراغ گاز؛ هیچ چیزی روشن نبود. در یخچال رو باز کردم؛ ای بدبختی! هیچ چی نداریم. پنیر و خیار توی
یخچال چشمک می زدن. سریع یه لقمه کردم. گاز اول رو که اومدم برم، زنگ در خونه را زدند. آی دستت درد نکنه خدا! مامان
رو رسوندی.

– کیه؟

– خانوم میشه بیایین دم در.

– بله، یه چیزی دارید ما بخوریم؟ از صبح تا حالا دنبال کار دکتر دوای این بچه بودم و الان خیلی گشنه ایم. بزرگی کن و یه لقمه
نون بیار ما بخوریم.

قبل از این که در رو محکم ببندم، گفتم: نخیر، هیچی نداریم.

با عصبانیت اومدم تو. چشمم به لقمه نون پنینر افتاد. به خدا گفتم: خدا جونم! آخه اگه من می خواستم نون پنیر بهشون بدم که
زشت بود و اصلاً آبروم می رفت. اگر هم می خواستم از پولم خرج کنم که خودم با این فلاکت نون پنیر نمی خوردم.

اما انگار خدا از دستم ناراحت بود. اصلاً نگاهم هم نکرد. با بی اشتهایی نون و پنیر رو خوردم و رفتم و رفتم پای کامپیوتر.
قرار بود

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.