پاورپوینت کامل مهمان چهل سال سحر ۱۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مهمان چهل سال سحر ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مهمان چهل سال سحر ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مهمان چهل سال سحر ۱۲ اسلاید در PowerPoint :

۳

نماز در مسجد گوهرشاد تمام شده بود؛ اما هنوز مسجد مملو از جمعیت بود. عده ای از مردم، در گوشه ای از مسجد اجتماع
کرده بودند و دور کسی را گرفته بودند. آنان اغلب کسانی بودند که برای شفا گرفتن به حرم آمده بودند و حالا به جای پنجره
فولاد، در مسجد تجمع کرده بودند. آنها دور شیخ حبیب الله گلپایگانی جمع شده بودند. شیخ سال ها بود مجاور حرم شریف
رضوی شده بود و امامت جماعت مسجد گوهرشاد را بر عهده گرفته بود.

مردم از شیخ می خواستند که آنها را شفا دهد. شیخ هم دستش را بر سر هر بیمار می کشید و آن وقت آن بیمار شروع به عرق
کردن می کرد و قطره های درشت عرق، صورت و بدنش را فرا می گرفت و به اذن خدا شفا می یافت.

این صحنه ها باعث شده بود که همه به دنبال کشف منشأ این کرامت باشند. درست بود که شیخ، عالم وارسته و بزرگواری
بود، اما این کرامت، نمی توانست دلیل عادی و قابل دسترسی داشته باشد. برای همین، همه به دنبال یافتن جواب بودند.

یکی از مراجع که جریان را از زبان خود شیخ شنیده بود، راز معما را فاش کرد. او گفت: شیخ حبیب الله برای من چنین تعریف
کرد:

«یک هفته ای می شد که بر اثر بیماری و ناتوانی جسمی بستری شده بودم و سعادت حضور در حرم و زیارت، از من سلب
شده بود. سال ها بود که توفیق، همراه شده بود و هر شب، نماز شبم را پشت درهای بسته حرم می خواندم و اولین زائر حرم
رضوی بودم؛ اما تا آن شب سابقه نداشت که آن قدر فاصله بین دیدارمان بیفتد. آن شب، به قدری ناتوان بودم و ضعف بر من
غالب شده بود که خود را کشان کشان تا پنجره اتاقم در بیمارستان رساندم و از دور محو تماشای گلدسته های حرم شدم.
نور ماه با روشنایی اش صحنه را دلچسب تر کرده بود. هوای دوست، حسابی هوایی ام کرده بود. دلم شکسته بود و آسمان
صورتم را بارانی کرده بود. با همان حال، شروع به نجوا کردم؛ آقا جان! ای

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.