پاورپوینت کامل نفت چگونه ملی شد؟ ۶۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نفت چگونه ملی شد؟ ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نفت چگونه ملی شد؟ ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نفت چگونه ملی شد؟ ۶۶ اسلاید در PowerPoint :
۱۲
سابقه کشف و استخراج نفت در ایران، هنوز به یک قرن نرسیده، اما این مسئله، تاریخ چند هزار ساله ایران را به شدت تحت
تأثیر قرار داده است. وقتی اولین چاه نفت ایران در سال ۱۹۰۸م. فوران کرد، قند فراوانی در دل دولت های استعماری آب شد و
آنان چشمان حریص و طماعشان را بر روی ایران بازتر کردند. در این دوره، ایران دیگر نه تنها دروازه شرق یا چهارراه
تمدن ها، بلکه به جایی برای کسب ثروت و تهیه انرژی تبدیل شده بود و کاروان لیبرالیسم اقتصادی غرب می توانست زاد و
توشه راه دستیابی به تمامی شرق را از این جا فراهم کند. طلای سیاه نفت، پای آلوده دلالان و بورس بازان و به دنبال آن،
دولت هایشان را به اطراف و اکناف ایران گشود و به سودای کشف، استخراج و غارت این ماده پرارزش، خیل سرمایه داران،
کارشناسان و کارگران فرنگی، به نقشه کشی، راه سازی و لوله کشی پرداختند تا ایران را هم مانند هندوستان، تاراج کنند. بر
اثر رقابت های شدید شرکت های نفتی روس، انگلیس و آمریکا، بر سر به دست آوردن امتیازات، دعوای نفت به قدری بالا گرفت
که دولت و ملت ایران، در این میان، ترسان و حیران مانده بودند.
نفت، همواره زمینه ساز یک منفعت عظیم و یک نگرانی جدی برای قدرت های بزرگ بوده است. بهره برداری نفت در ایران از
همان آغاز، زیر سایه نفوذ و رقابت قدرت های بزرگ رقم خورد که سابقه آن به کسب امتیاز از سوی بریتانیا در حوزه نفتی
جنوب برمی گردد. امتیازات نفتی، عامل اصلی رقابت بریتانیا و روسیه در خلال دو جنگ جهانی بود. این رقابت، پس از جنگ
جهانی دوم، میان اتحادیه بریتانیا و ایالات متحده از یک سو و روسیه از سوی دیگر، دنبال شد.
در هر اختلاف نفتی میان این قدرت های بزرگ و یا در هر اعطای امتیاز نفت یا انعقاد قرارداد با هر یک از این قدرت های بانفوذ،
برخی عوامل ثابت مشاهده می شوند که می توان آنها را چنین برشمرد: اعمال اجبار و فشار از سوی قدرت بزرگ صاحب
منعفت، حضور و مخالفت فعالانه قدرت رقیب و ضعف همیشگی حکومت ایران در تأمین یا دفاع از منافع خود.
نگرانی های نفتی جنگ جهانی دوم
در شهریور ۱۳۲۰ش. وقتی دامنه جنگ به ایران کشیده شد، تنها دو قرارداد و امتیاز نفتی معتبر در ایران وجود داشت؛ اولین و
مهم ترین آنها، قرارداد هفتم خرداد ۱۳۱۲ش. و شرکت نفت انگلیس و ایران بود که در پی تجدیدنظر در امتیاز دارسی تشکیل
شده بود و دومین آنها امتیازی بود که با وجود اهمیت کمتر آن، در اختیار شرکت نفت کویر خوریان قرار داشت. محدوده
امتیاز شرکت نفت انگلیس و ایران، صد هزار مایل مربع در جنوب غربی ایران و محدوده شرکت کویر خوریان که بسیار
ناچیز بود، در نزدیکی سمنان قرار داشت و بقیه نواحی ایران، از دامنه شمول امتیازات نفتی خارجی، بیرون بود. به این ترتیب،
نه تنها استان های شمالی ایران که در منطقه تحت نفوذ روس قرار داشتند، بلکه نواحی جنوب شرقی – به ویژه بلوچستان – از
مناطق عاری از بهره برداری نفتی به شمار می رفتند.
در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱م. وقتی که آلمان به روسیه حمله کرد، بریتانیا و روسیه، متحد شدند. انگلیسی ها به دیدگاه های شاه درباره
منافعشان در ایران، با ظن و تردید نگاه می کردند؛ زیرا رضاشاه، روابط دوستانه خود را با آلمان حفظ کرده بود. در این
راستا بود که آنتونی ایدن، وزیر خارجه بریتانیا، در ۲۲ ژوئیه ۱۹۴۱م. به چرچیل، نخست وزیر وقت دولت انگلیس، چنین
گزارش داد: «هرقدر که من احتمالات بیشتری را مورد بررسی قرار می دهم، برایم بیشتر روشن می شود که برای حفاظت از
مناطق نفتی ایران، همه چیز بستگی به توانایی ما در تمرکز نیروی کافی در عراق دارد. مادامی که ما از نظر نظامی، موقعیت
مناسبی را به دست نیاورده باشیم، حتی اعمال فشار اقتصادی می تواند خطرات جدی در بر داشته باشد؛ زیرا شاه از ارزش
مناطق نفتی در نزد ما کاملاً آگاه است و چنانچه او احساس دردسر با ما بکند، به نظر می رسد که در برداشتن قدم اول، درنگ
نکند».
روس ها نیز از قبل، نگران نفت ایران بودند. دولت روسیه در بیانیه اشغال ایران، در ۳ شهریور ۱۳۲۰ش. از حکومت ایران
تقاضا کرد که امکان بهره برداری از منابع نفتی خوریان را برای آنها فراهم کند. آنها این بار امتیاز نفت تمامی پنج استان
شمالی ایران را که تحت اشغال آنها بود، درخواست کردند. در خلال جنگ دوم جهانی، نیروهای اشغال گر روسی به حفاری
چاه های نفت در سمنان و حاشیه دریای مازندران پرداختند و زمین شناسان روسی در زمینه وجود منابع نفت در شمال
ایران، نظر قطعی دادند. سربازان روسی، چند سال پس از پایان جنگ دوم جهانی نیز همچنان در منطقه حفاری شده، باقی
ماندند تا ادعای روسیه درباره امتیاز کویر خوریان را هرچه بیشتر تحکیم کنند.
در اکتبر۱۹۴۳م. جیمز برنس، رئیس اداره پشتیبانی جنگ، در نامه ای به روزولت، کنترل نفت ایران از سوی بریتانیا را تقبیح
کرد. برنس معتقد بود که ایالات متحده باید از بریتانیا بخواهد تا به جبران مشارکت آمریکایی ها در جنگ، یک سوم منافع خود
در نفت ایران را به ایالات متحده واگذار کند. گرچه روزولت هیچ اقدام خاصی در این زمینه نکرد، اما این مسئله کاملاً روشن
می سازد که ایالات متحده به نفت ایران، چشم طمع دوخته بود. گرچه هنگامی که روزولت در اوایل سال ۱۹۴۴م. در خطاب به
چرچیل، وجود «چشمان گوسفندی» بر مناطق نفتی ایران را تکذیب کرد، ولی این احتمال واقعیت داشت که ایالات متحده – به
تعبیر جیمز بیکر – دست کم یک «چشم عقابی» بر این ذخایر داشته است.
با این حال، در زمینه سیاسی، بریتانیا و ایالات متحده در قالب یک اتحادیه غیررسمی، بر ضد اتحاد شوروی، همکاری
می کردند. این همکاری، زمانی که روس ها با تعقیب سیاست طولانی کردن اشغال نظامی ایران و مداخله مستقیم در شمال و
شمال غربی ایران واکنش نشان دادند، به نحو محسوسی افزایش یافت. به این ترتیب، رقابت اقتصادی در نفت ایران که جلوه
محسوسی در اوایل و اواسط دهه ۱۹۴۰م. پیدا کرده بود، به سرعت و مستقیماً در یک رقابت سیاسی ترکیب شد و همین
رقابت سیاسی و اقتصادی بود که پای ایالات متحده را نیز در کنار اتحاد شوروی و بریتانیا، به صحنه ایران باز کرد و این
چنین بود که اولین نمودهای جنگ سرد، هویدا شد.
منافع نفتی آمریکایی ها پس از جنگ جهانی دوم
در پاییز سال ۱۹۴۳م. شرکت بریتانیایی شل، نماینده ای به ایران فرستاد تا درباره یک امتیاز نفتی در مناطق جنوب و شرق
ایران، مذاکره کند؛ ولی حکومت ایران این پیشنهاد را به آگاه نمودن شرکت های آمریکایی و کسب اطلاع کامل از دیدگاه آنها
موکول کرد. در بهار سال ۱۹۴۴م. نمایندگان دو شرکت آمریکایی – شرکت نفت استاندارد واکیوم و شرکت نفت سینکلر –
بدون اطلاع بریتانیا و روسیه، به تهران آمدند. اولین خبر رسمی درباره این مذاکرات، در اوت ۱۹۴۴م. از سوی ساعد،
نخست وزیر وقت، به مجلس داده شد. همچنین شایع شده بود که به محض خلاصی کشور از زیر یوغ نیروهای روسی، امتیاز
شمال نیز به استاندارد واکیوم واگذار خواهد شد.
با این وصف، استاندارد واکیوم با تشویق حکومت ایران و وزارت خارجه آمریکا، فعالانه درصدد برآمد تا امتیازی را در ایران
کسب کند و به همین منظور، در سراسر سال ۱۹۴۳م. خود را درگیر این مسئله کرده بود. یکی از کسانی که برای حضور
اقتصادی آمریکا در ایران، تلاش بسیاری کرد، ژنرال پاتریک هارلی، سفیر تام الاختیار ایالات متحده بود که با حفظ سمت،
مشاوره شرکت نفت سینکلر را نیز برعهده داشت. به نوشته یک شاهد، «مضطرب از این که کمونیسم روسی و امپریالیسم
بریتانیایی، ایران را تهدید می کند، هارلی معتقد بود که نسخه شفابخش سرمایه داری آمریکایی، می تواند بیماری های ایران را
درمان کند». در اواسط سال ۱۹۴۴م. وزارت خارجه آمریکا به کمک حکومت ایران شتافت تا این حکومت بتواند دو مشاور
برجسته نفتی آمریکایی به نام های هربرت هوور و ای کورتیس را برای مشورت در اعطای امتیازات، به استخدام خود
درآورد.
بریتانیا این ابتکارات ایالات متحده را دقیقا زیر نظر داشت. یکی از اعضای هیئت مدیره شرکت نفتی شل، بی پرده چنین
توصیه کرد: «بریتانیا باید در جهت حفظ هدفمان تلاش کند؛ پیش از آن که آمریکایی ها هرچه مانده را تصاحب کنند». به
منظور خنثی کردن پیشروی استاندارد واکیوم، شرکت شل در نوامبر۱۹۴۳م. برای اخذ همان امتیازی که استاندارد در تلاش
برای کسب آن بود، دو نماینده به ایران روانه کرد. این شتاب برای کسب امتیازات در ایران، با پیوستن شرکت سینکلر به این
ماجرا، در اوایل سال ۱۹۴۴م. به اوج خود رسید.
تقویت سریع حضور آمریکا در ایران، نارضایتی روس ها را – که از مدت ها پیش با مسئله توسعه نفوذ شرکت نفت انگلیس و
ایران درگیر بودند – برانگیخت. آنها در واکنش به این تلاش های ایالات متحده، هیئتی را به ریاست سرگئی کافتارادزه در ۲۴
شهریور ۱۳۲۳ش. روانه تهران کردند. روس ها که قبلاً در اعلامیه اشغال خود در سوم شهریور۱۳۲۰ش. برای بهره برداری
از منابع نفتی کویر خوریان، خواستار اعطای امکاناتی به حکومت روسیه شده بودند، این بار امتیاز نفت تمام پنج استان
شمالی تحت اشغال خود را درخواست کردند. هدف روس ها از تقاضای مذکور، این بود که از نفوذ دو قدرت رقیب دیگر –
انگلیس و آمریکا – در ایران، پیشی گیرند. همچنین آنان با این کار خود، درصدد بودند تا با انحصار غرب در حوزه نفت
خلیج فارس و خاورمیانه و احتمال استفاده قدرت های غربی از این منابع علیه منافع روسیه، در صحنه سیاست بین المللی در
آینده، مبارزه کنند. فشار روسیه چنان شدید بود که شاه بعدها چنین نوشت: «ما خود را روبه روی یک پیشنهاد روسی
دریافتیم که به اندازه ای تند بود که بیشتر به یک فرمان شباهت داشت؛ [آنها گفته بودند] یک جامعه تولیدکننده نفت روسی –
ایرانی (۵۱ – ۴۹ درصد) باید همین حالا ایجاد شود». به نوشته نصراللّه فاطمی، پیشنهاد روس ها به قدری «ناگهانی و سریع»
بود که در مراحل پایانی مذاکرات نفتی با ایالات متحده، به یکباره، همه چیز را برهم زد.
کنسرسیوم غربی نفت ایران
با عدم تصویب تقاضای نفتی روسیه، فصل نوینی در مسائل نفتی ایران و انگلیس گشوده شد که پای شرکت های آمریکایی را
به سرنوشت نفت ایران باز کرد. خودداری مجلس از تصویب موافقت نامه قوام – سادچیکوف، اعتراض های شدید روسیه را
موجب شده بود. اعتراض های روس ها، گستاخانه و سازش ناپذیر بود و بر مسئله شناسایی موجودیت امتیاز نفتی بریتانیا
در جنوب، انگشت می گذاشت.
در واکن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 