پاورپوینت کامل B.N.L، بانگ مرگ ۵۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل B.N.L، بانگ مرگ ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل B.N.L، بانگ مرگ ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل B.N.L، بانگ مرگ ۵۳ اسلاید در PowerPoint :
۳۲
«جانبازان شیمیایی»؛ هرچه بیشتر به این موضوع فکر میکنم، کمتر به نتیجه میرسم. به
هر کدام از زوایای این موضوع که نگاه میکنم، به ابیاتی از پیشسروده میرسم که قبلاً
کارگردان و یا نویسندهای به آن پرداخته است. چندی پیش کتابی همراه با روزنامه به
دستم رسید؛ به نام «خاطرات سوخته» و شیوه نگارش کتاب، با وجود موضوع آشنای آن،
بسیار جذاب بود. بر روی کتاب برخلاف عادت همیشه، به جای اسم نویسنده یا مؤلف،
گردآورنده مهدی نیرومنش نوشته شده بود. با توجه به علاقهام به موضوع و اسم آقای
نیرومنش که بسیار به ذهنم آشنا مینمود، تا بهیاد مجموعهای مستند از تلویزیون افتادم
که جانبازان شیمیایی را -که با سرطان خون دست و پنجه نرم میکردند- را به تصویر
میکشید.
آقای مهدی نیرومنش، متولد سال ۱۳۴۷ است. اولین تجربه جبهه خود را در سال ۶۵، در
گردان حبیب به دست میآورد. سال ۶۷ در کنکور سراسری دانشگاه شرکت کرد و در غیاب او
که در جبهه به سر میبرد، رشته الکترونیک دانشگاه تهران برای او انتخاب شد. پس از
گذراندن چند ترم در رشته الکترونیک، رشته خود را تغییر داد و مقصود خود را در رشته
ادبیات همان دانشگاه جستوجو کرد. اعتقادش به این است که برای کسب معرفت، باید رشته
ادبیات خواند؛ نه عرفان.
به گفته خودش، بدون آن که تلاشی اضافه انجام دهد، در طول ۷ ترم، به درجه کارشناسی
ادبیات فارسی دست یافت.
در سالهای واپسین دانشگاه، با مرکز فیلمسازی ارشاد آشنا شد؛ مرکزی که در باغ فردوس
تهران مستقر بود و تربیت کارگردانان شهیری چون مجید مجیدی را در کارنامه خود دارد.
از سال ۱۳۷۱ به شغل فیلمسازی مستند مشغول شد. وی در فضای بسیار دلنشین دفتر کارش،
زمانی را برای صحبت با من اختصاص داده است.
* * *
جناب آقای نیرومنش! چرا مستندساز شدید؟
نادر ابراهیمی را که میشناسید؛ ایشان در زمانی که من در باغ فردوس سینما میخواندم،
روزی سر کلاس گفت: روی یک کاغذ، هدف خود را از فراگیری سینما بنویسید. یادم میآید
که من با این جمله شروع کردم: جبهه، چیزی در درونم کاشت که … دقیقاً بقیه جمله را
به خاطر نمیآورم؛ ولی موضوع کلیاش این بود که چیزی در آنجا دیدم که بعد از جنگ حس
کردم همه، عطش دانستن آن را دارند هرچه آمدم بهشان بگویم، دیدم نمیتوانم به آنها
بفهمانم.
چه سالی این جملات را نوشتید؟
سال ۱۳۷۱.
در سال ۱۳۸۶ چه؟
الان هم همین است. الان هم وقتی به کارهای من نگاه کنید، میبینید یک مدت رفتم سراغ
کارهای حسی تأثیرگذار و سالها در این وادی بودم. سرانجام دیدم خیلی حسی، خیلی
تأثیرگذار و … خوب نتیجهاش چی؟ دیدم آن چیزی که در مملکت سیاست زده ما حرف اول را
میزند، مستند سیاسی است؛ پس حرف سیاسی باید بزنیم و رفتم سراغ مستند سیاسی؛ رفتم
سراغ موضوعاتی که موضوع اصلی و سیاسی مغفول مانده کشور است. این که جانباز رفته است
زندگیاش، سلامتیاش و همه چیزش را گذاشته و الان چیزی ندارد! اینکه جانباز شیمیایی
رفته جبهه و حال سابقه جبهه ندارد؛ دنبال درصد نرفته است؛ دنبال بنیاد نرفته است و
الان یکدفعه میافتد. شهید شاهرخ، یکباره سردرد گرفت و دکترها گفتند: ۵ ماه دیگر
تمام است و هیچ سابقهای در بنیاد نداشت و… . بعد اینکه صدام سقوط کرد، چرا نسبت
به صدام، ما چنین عکسالعملی نشان دادیم؟ آنقدر نسبت به آمریکاییها بغض داشتیم که
یادمان رفت صدام چه بلایی سرمان آورده است. آنقدر بد عکسالعمل نشان دادیم که شیعیان
عراق شکایت کردند… تکلیفمان مشخص نیست. اگر صدام جنایت کرده، پای شکایتمان
ایستادگی کنیم. طبق قوانین بینالمللی دنیا، حکومت بعدی، ضامن همه کارهای حکومت قبلی
است. بخشیدیم یعنی چه؟ چطور عراق خسارت جنگ با کویت را پرداخت میکند؟ چرا ما پیگیری
نکردیم؟ از طرف دیگر اسناد و مدارک، حاضر و آماده است که آمریکا و اروپا به عراق
کمک شیمیایی کردهاند. سلاح شیمیایی، یعنی جنایت جنگی؛ جنایت بشری و اصلاً بحث خرابی
حمله و ویرانی را جداگانه بررسی میکنیم. الان موضوع بحث من، جنایت بشری است. کاربرد
سلاح شیمیایی، جنایت بشری است و ایران، بزرگترین قربانی سلاح شیمایی از اول تاریخ
است.
طبق کدام سند و مدرک، شما ادعا میکنید که ایران بزرگترین قربانی شیمیایی است؟
طبق اسناد و مدارک تاریخی، قبل از جنگ ایران و عراق، تنها یک مورد از سلاح شیمیایی
در جنگ استفاده شده بود که آن هم در شکل بدوی بود که آلمان در یکی از جبهههای خود،
گاز کلر منتشر کرد و تعدادی از سربازان متفقین کشته شدند. در جنگ جهانی دوم، چون
هیتلر خود یک مصدوم شیمیایی بود، با وجود پر بودن انبارها از مواد شیمیایی، این
سلاح حتی یک بار هم مورد استفاده قرار نگرفت.
چرا هیتلر از سلاح شیمیایی استفاده نکرد؟
به دلیل اینکه شنیدن و دیدن آثار شیمیایی جنگی، بسیار با هم تفاوت دارند. وقتی
میگویند شیمیایی، شما یک چیزی میشنوید؛ خردل، تاول و…. یک چیزی میشنوید؛ اما وقتی
ببینید، خیلی وحشتناکه! من یک زمانی فکر میکردم وقتی با شمشیر در حال جنگ هستید،
اگر یک سرباز تکتیرانداز با سلاح دوربیندار، به یکباره از فاصله دور، وسط پیشانی
شما را هدف بگیرد، خیلی نامردیست. خوب، سلاح شیمیایی هم همینطور است؛ پیشرفت
تکنولوژی است و مثل همان اسلحه دوربیندار نامردیست. چرا اغلب کشورهای دنیا
پروتکلهایی بر ضد سلاح شیمایی امضاء کردند؟ چون همه پذیرفتند که این، جنایت است.
وقتی که ببینید، خیلی با شنیدن فرق دارد. این، همان ضعف رسانهای است که ما داریم،
هیچ کس نمیداند ما قربانی چه چیز میشویم.
این همان چیزی بود که شما در جنگ دیدید و باید بیان میکردید؟
نه، من در جنگ، آن چنان با شیمیاییها روبهرو نبودم. آن مطلبی که در ابتدا اشاره
کردم، بحث روابط انسانی جنگ بود. الان ۳۶ فیلمنامه انیمیشن برای موسسه صبا آماده
کردهام که در آنها از روابط انسانی و علل روانی جنگ صحبت شده است؛ از کسانی که جنگ
ما را چرخاندند؛ کسانی که وقتی آتش عراق برروی سرشان ریخته میشد، به لحاظ روانی،
نمیترسیدند و کپ نمیکردند؛ نه به لحاظ تحولی که ما امروز در جامعه میشناسیم یا قدرت
بدنی ویژه؛ بله، آمادگی جسمی باید داشته باشی، روحیه باید داشته باشی، ترسو نباشی و
… ولی کپ نکردن در آن لحظه، پشتش اعتقاد بود که به مرور زمان، بعد از جنگ در
کارهای مبتذل خراب شد. اینکه یک نفر خودش را روی مین میانداخت، تبدیل شد به خودکشی،
ندانمکاری و جوزدگی.
آقای نیرومنش! بحثی که این چند سال در بین جوانان مطرح است، قضیه جوگیر شدن افراد
در جبهه است؛ جوزدگی چه سهمی از رفتار افراد را به خود اختصاص میداد؟
امکان ندارد کسی در آن فضا جوگیر شود. من اولین باری که وارد خط شدم، شلمچه بود و
به محض ورود، به من یک نقطه را نشان دادند و گفتند: بروید آنجا سنگر بگیرید. به محض
آنکه شروع به حرکت کردم، عراق آتش سنگینی را روی منطقه ریخت. منطقه رمل بود و با هر
انفجار، ماسهها پایینتر میرفت و من بیشتر در معرض تیر و ترکش بودم و داشتم خود را
فرو میکردم داخل خاک. اون لحظه، حسم این بود که بلند شم داد بزنم نزن نامرد! برای
چی میزنی؟ یک نکته داخل پرانتز اضافه کنم: قبل از اینکه به جبهه بروم، هر وقت
برادرم از جنگ صحبت میکرد، میگفت: «جنگ تحمیلی» و من با خودم میگفتم: انگار اخبار
میگوید؛ اما آن لحظه که آتش عراق شدت زیادی داشت، یک لحظه به این نتیجه رسیدم که
جواب من، همان جمله برادرم است. این جنگ، یک جنگ تحمیلی است. هدف از بیان این
خاطره، این است که بگم وقتی پای مرگ در میان است، جوگیر شدن معنی ندارد. من به این
حالت میگویم
مرگ آگاهی؛ چیزی که من بارها و بارها از بچههای جبهه میشنیدم و در رفتارشان میدیدم،
وقتی که جنگ تحمیلی باشد دشمن از هیچ چیز فرو گذار نیست؛ حتی جنایتی چون سلاح
شیمیایی.
استفاده از سلاح شیمیایی، از زمان جنگ جهانی اول تا جنگ تحمیلی ایران، تکرار شده
بود؟
نه، در حقیقت، آمریکا در جنگ ویتنام هم از سلاح شیمیایی استفاده کرده بود و در چند
جای دیگر هم به صورت خیلی محدود، از سلاح شیمیایی استفاده شده بود؛ ولی ویتنام
شاخصتر بود. در ویتنام، به اسم این که درختها را سمپاشی میکنند، در سطح وسیعی از
روستاها، از مادهای به نام باران زرد استفاده شد که عوارض مفصلی داشت.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 