پاورپوینت کامل یک ذره ز آفتاب جمال محمد (ص) ۵۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل یک ذره ز آفتاب جمال محمد (ص) ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یک ذره ز آفتاب جمال محمد (ص) ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل یک ذره ز آفتاب جمال محمد (ص) ۵۱ اسلاید در PowerPoint :
۱۴
زیبایی و نشاط، مهربانی و صفا، بیتکلفی و صداقت، مجموعه ای از خوبیهایی بود که در
آیینه جمال محمد صلی الله علیهوآله دیده می شد و این ویژگی ها، محمد صلی الله
علیهوآله را پسند خاطر همگان، به خصوص جوانان، ساخته بود.
عشق جوانان به او، آشکار و لبریز بود و محبت سرتاسر وجود یاران جوانش را در برگرفته
بود
جان گرامی دریغ نیست ز عشقش
جان من و صد چو من فدای محمد۱
شخصی می گفت: تا کنون ندیده بودم که کسانی آقای خویش را آن اندازه که اصحاب محمد
صلی الله علیهوآله او را دوست می دارند، دوست داشته باشند.۲
درنگی در سیما و سیره حضرت محمد صلی الله علیهوآله، صفابخش دلهای همه دلباختگان
اوست.
هر دل که در هوای جمالش مجال یافت
عنقای همتش، دو جهان زیر بال یافت
هر جان که با بلای ولایش گرفت انس
از نعمت و نعیم دو عالم، ملال یافت
جبریل را تجلی شمع جمال او
پروانهوار سوخته، بی پر و بال یافت۳
سیما
قامتی معتدل داشت و نسبت به جوانان دیگر، میانه بالاتر و همه اندامش، هموار و در
یک سطح بود.
پیکری ورزیده، سینه ای پهن، شانه هایی فراخ و مفاصل و استخوان بندی درشتی داشت.
رنگ پوستش سپید آمیخته با سرخ بود.
موهایش نه کاملاً مجعد بود و نه صاف؛ بلکه چین و شکنی اندک داشت.
دندان هایش زیبا و درخشان بود و در یک سطح قرار داشت.
دارای چشمانی سیاه بود و پلک هایی پرمژه داشت.۴
جمال بی مانندی داشت که از حُسن یوسف پیشی می گرفت و خودش می گفت: «یوسف، خوبرو
بود؛ ولی ملاحت من بیشتر است».۵
علی علیه السلام نیز بی همتا بودن سیمای محمد صلی الله علیهوآله را چنین حکایت
می کند: «در زیبایی، هیچ کس را چون او ندیده ام؛ نه پیش ازآن حضرت و نه پس از او».۶
انس می گفت: خداوند، هر پیامبری فرستاد، گلچهره بود و پیامبر شما، خوش چهره ترین
آنان بود.۷
ماه بود عکسی از جمال محمد
مشک، شمیمی ززلف و خال محمد۸
گام برداشتن او در حالی که همراه با فروتنی بود، تند انجام می گرفت و به هنگام راه
رفتن، اندکی به جلو خم می شد؛ گویی در نشیب حرکت می کند.
نگاهش متواضعانه بود و به زمین، بیشتر می نگریست؛ تا به آسمان.
چنان شرم داشت که به چهره کسی، خیره نمی شد. شرم آن حضرت چنان بود که اگر ناگزیر به
انتقاد از کسی بود، به صراحت نمی گفت و مقصود خویش را با کنایه بیان می داشت.
سکوتش به درازا می کشید و بیضرورت، لب به سخن نمی گشود.۹
هر کس او را برای نخستین بار می دید، تحت تأثیر هیبت و شکوه او قرار می گرفت.۱۰
هرگاه سخن می گفت، تبسم بر لبانش بود.۱۱
امام علی علیه السلام میگوید: هیچ کس را ندیدم که بیش از رسول خدا صلی الله
علیهوآله بر لبانش تبسم باشد.۱۲
هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
نبود بر سر آتش مسیرم که نجوشم
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه عقل ماند و نه هوشم۱۳
خلق و خوی
قرآن، خلق و خویاش را این گونه وصف می کند: «قطعا برای شما در (اقتدا به) رسول خدا،
سرمشقی نیکوست؛ برای آن کس که به خدا و روز بازپسین، امید دارد و خدا را فراوان یاد
می کند».۱۴
این تعبیر قرآن، یعنی در وجود پیغمبر، اسوه و تأسی ای است برای شما و وجود پیغمبر،
کانونی است که ما از آن کانون، باید روش زندگی را استخراج کنیم؛ چون رفتار پیغمبر،
آن قدر عمیق است که از جزئی ترین کار او، می توان قانون زندگی استخراج کرد. اخلاق و
رفتار او قرآن بود؛ آن گونه که همسرش می گفت؛ «کان خلقه القرآن».۱۵
آن چه برای ما و شما مهم و الهامبخش است، آن که اخلاق نیک و رفتار پسندیده او، از
دوران بعد از بعثت سامان نیافت؛ بلکه سیمای محمد صلی الله علیهوآله پیش از بعثت،
ستودنی، نیک، بیمانند و قابل تأسی بود؛ محمدی که خدیجه، جوانی او را سرشار از نیک
رفتاری و حسن خلق، ترسیم می کرد.۱۶
حسن و جمال عالم اگر یافت آفتاب
یک ذره زآفتاب جمال محمدست۱۷
جلوه هایی از جمال محمد صلی الله علیهوآله را در نوع رفتار و تعامل با خدا، خود،
خانواده و دیگران، به نظاره می نشینیم:
۱. با خدا
بنده خدا بود و هنگام نیایش، همچون مسکینان نیازمند، دست ها را بالا می گرفت۱۸ و
می فرمود: آفریدگار، باحیا و بخشنده است؛ وقتی مردی دست های خود را به سوی او بلند
می کند، شرم دارد که آن را خالی و نومید باز گرداند.۱۹
او آرامش کامل خویش را در عبادت و راز و نیاز با حق می یافت. عبادتش به منظور طمع
بهشت و یا ترس از جهنم نبود؛ بلکه عاشقانه و سپاس گزارانه بود و به یاران خود توصیه
می کرد که بهترین وقت ها را برای رابطه خود و پروردگار، اختصاص دهند.۲۰
نماز را نور چشم خود می دانست و با اشتیاق تمام، وقت نماز را انتظار می کشید.۲۱
بسیار روزه می گرفت و چون رمضان فرا می رسید، رنگ چهره اش دگرگون می گشت و نماز و
نیایشش، بیشتر می شد.۲۲
به علی علیه السلام می فرمود: روز رستاخیز، همه دیدگان، جز سه دیده، گریان است؛
دیده ای که در راه خدا بیدار خوابی کشیده، ودیده ای که بر حرام شده های الهی بر هم
نهاده شده و دیده ای که از بیم خدا، بسیار گریسته است.۲۳
۲. با خود
آسان و راحت زندگی می کرد. او خفیف المئونه بود؛ یعنی سادگی را در زندگی انتخاب
کرده بود. ساده غذا می خورد. ساده لباس می پوشید و ساده حرکت می کرد. ساده زیستی،
از اصول زندگی او بود.۲۴
زیراندازش، غالباً حصیر بود. بر روی زمین می نشست و عبایی داشت که هر جا می رفت، آن
را «دولا» می کرد و زیر خود می انداخت. در خانه را خود باز می کرد و با دست خود،
گوسفندان را می دوشید.۲۵
بر مرکب بی زین و پالان سوار می شد و از این که کسی در رکابش حرکت کند، به شدت،
جلوگیری می کرد. قوت غالبش، نان جوین و خرما بود.۲۶
در عین سادگی، طرفدار فقر نبود و مال و ثروت را به سود جامعه و برای صرف در راه های
مشروع، لازم می شمرد و می گفت: «چه نیکوست ثروتی که از راه مشروع به دست آید؛ برای
آدمی که شایسته داشتن ثروت باشد و بداند چگونه صرف کند»۲۷ و نیز می فرمود: «مال و
ثروت، کمک خوبی است برای تقوا».۲۸
بر کارهایش، نظم حکم فرما بود. اوقات خویش را تقسیم می کرد و به دوستان خود
می فرمود: «تقسیم وقت کنید و همه تلاش خود را به کار گیرید و کار هر روز را همان
روز انجام دهید».۲۹
به نظافت و بوی خوش، علاقه داشت؛ هم خودش رعایت می کرد و هم به دیگران تأکید می کرد
که تن خویش را پاکیزه و خوش بو نگه دارند.۳۰
به آیینه یا آب، می نگریست و موهایش را شانه می زد و خود را برای یاران می آراست.۳۱
همواره لباسش پاکیزه بود و می فرمود: از عوامل ارجمندی مومن نزد خدای والای،
پاکیزگی لباس اوست.۳۲
هنگامی که هیئتی بر او وارد می شد، زیباترین لباسش را می پوشید.۳۳
لباس خشنی از پنبه یا کتان می پوشید و بیشتر لباس هایش سفید بود. لباس مخصوصی برای
نماز جمعه داشت.۳۴
امیرمومنان علیه السلام در وصفش میفرمود:
پیامبر صلی اللّه علیه وآله، از دنیا چندان نخورد که دهان را پر کند و به دنیا، با
گوشه چشم نگریست. دو پهلویش از تمام مردم، فرورفته تر و شکمش، از همه خالی تر بود.
دنیا را به او نشان دادند؛ اما نپذیرفت و چون دانست که خدا چیزی را دشمن می دارد،
آن را دشمن داشت. چیزی را که خدا خوار شمرد، خوار انگاشت و چیزی را که خدا کوچک
شمرد، کوچک و ناچیز دانست و همانا پیامبر صلی اللّه علیه وآله، بر روی زمین می نشست
و غذا می خورد و چون برده، ساده می نشست و با دست خود، کفشش را وصله می زد و جامه
خود را با دست خود می دوخت و بر الاغ برهنه می نشست و دیگری را پشت سر خود سوار
می کرد. پرده ای بر در خانه او آویخته بود که نقش و تصویر در آن بود؛ به یکی از
همسرانش فرمود: «این پرده را از برابر چشمان من دور کن» و همواره دوست داشت تا
جاذبه های دنیا، از چشمانش پنهان بماند و از آن، لباس زیبایی تهیه نکند و آن را
قرارگاه دائمی خود نداند و امید ماندن در دنیا نداشته باشد؛ پس، یاد دنیا را از جان
خود بیرون کرد و دل از دنیا برکند و چشم از دنیا پوشاند و چنین است کسی که چیزی را
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 