پاورپوینت کامل تغییر واژه ها، دامان معنا را گرفت; به مناسبت یازدهم مرداد، سالگرد شهادت شیخ فضل الله نوری ۶۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تغییر واژه ها، دامان معنا را گرفت; به مناسبت یازدهم مرداد، سالگرد شهادت شیخ فضل الله نوری ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تغییر واژه ها، دامان معنا را گرفت; به مناسبت یازدهم مرداد، سالگرد شهادت شیخ فضل الله نوری ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تغییر واژه ها، دامان معنا را گرفت; به مناسبت یازدهم مرداد، سالگرد شهادت شیخ فضل الله نوری ۶۸ اسلاید در PowerPoint :
۲۲
یکی از شخصیت های مهم و برجسته نهضت مشروطیت ایران، شهید بزرگوار، آیه الله شیخ فضل
الله نوری است. وی در سال ۱۲۵۹ق. در روستای لاشک از توابع کجور استان مازندران،
تولد یافت. تحصیلات خویش را در همان روستا آغاز کرد و پس از چندی، برای ادامه
تحصیل، به نجف و سامرا مشرف شد. وی نزد استادان بزرگی چون میرزای شیرازی، شیخ حبیب
الله رشتی و شیخ راضی، به تحصیل علوم و معارف اسلامی همت گماشت و پس از نایل شدن به
مقام اجتهاد، در سال ۱۳۰۳ق. به تهران آمد. وی در نهضت تحریم تنباکو، نقش مهمی داشت
و پس از آن در نهضت عدالت خانه که به نهضت مشروطیت تبدیل شد، از رهبران مهم و
برجسته بود. به دنبال انحراف نهضت عدالت خانه و طرح مشروطیت، او به دلیل روشن نبودن
اهداف و اندیشه های سردمداران مشروطه و اعمال ضد اسلامی آنها، با آن به مخالفت
برخاست و سرانجام پس از پیروزی نهضت مشروطیت و حاکمیت مشروطه طلبان، در یک دادگاه
فرمایشی و تصنعی، به اعدام محکوم شد و در تاریخ سیزدهم رجب سال ۱۳۲۷ق. در میدان
توپخانه، به شهادت رسید. در این نوشتار، اندیشه های سیاسی شیخ شهید را از نظر
گذرانده، دلایل مخالفت وی را با حکومت مشروطه، بررسی می کنیم.
یکی از مهم ترین موارد اختلاف شیخ فضل الله نوری با مشروطه طلبان، مسئله نظام حکومت
مشروطه بود. در جنبش عدالت خانه که برای جلوگیری از ظلم و ستم و مبارزه با استبداد
و به رهبری روحانیون صورت گرفت، ابتدا هیچ نامی از مشروطه در میان نبود. نام مشروطه
و القای اندیشه مبارزه برای ایجاد حکومت مشروطه، از هنگام تحصن در سفارت انگلستان و
به وسیله روشنفکران غرب گرا و فراماسون در بین مبارزان رواج یافت. گرچه قبل از آن،
افرادی اندک از این لفظ آگاهی داشتند؛ اما به هیچ عنوان، مشروطه از اهداف مبارزان
نهضت عدالت خانه شمرده نمی شد. یکی از مهم ترین خواسته های مبارزان، اجرای قوانین
اسلام درباره تمام مردم به طور یکسان و مهم تر از همه، ایجاد عدالت خانه ای بود که
در آن به شکایات مردم رسیدگی شود و در آن جا با همه به عدالت رفتار شود. در قسمتی
از فرمان مظفرالدین شاه به عین الدوله، برای رسیدگی به درخواست های متحصنین در حرم
حضرت عبدالعظیم
علیه السلام، چنین آمده است: «ترتیب و تأسیس عدالت خانه دولتی برای اجرای احکام شرع
مطاع و آسایش رعیت، از هر مقصود مهمی واجب تر است»۲.
شیخ فضل الله با انگیزه اجرای دستورات اسلام، با رهبران نهضت عدالت خانه به همکاری
پرداخت. وی در پاسخ به درخواست آنها برای همکاری با نهضت، گفت: «… من راضی به
بی احترامی به روحانیت و توهین به شریعت نیستم و شما را تنها نمی گذارم. هر زمانی
که اقدامی انجام دادید، من هم با شما حاضرم؛ ولی باید مقصود اسلام و شرع باشد و
طوری رفتار نشود که اسباب توهین به شرع و علما، فراهم شود».۳
تحصن در سفارت انگلستان که با هدایت فراماسون ها، غرب گرایان و روشنفکران انجام
گرفت، نقطه آغازین انحراف نهضت عدالت خانه بود۴ و شیخ فضل الله، نخستین کسی بود که
به طور مشخص رویاروی جریان غرب زدگی این دوران – که عدالت خواهی را به مشروطیت
تبدیل می کرد – ایستاد. او با بینش بنیادی و عمیق خویش پی برد که آن چه روشنفکران
غرب گرا به عنوان مشروطه در پی آن هستند، برخاسته از بینش و فکری غربی است و در
نهاد اسلامی، ریشه ای ندارد. در بینش توحیدی اسلام، اصالت از آن خداوند است و در
برابر فرامین الهی، آرای مردم، ذاتاً اصالتی ندارند.۵ اندیشه های شیخ فضل الله نوری
که از گفتارها و رساله هایش به دست آمده، گویای این حقیقت است که وی بیش از دیگر
رهبران روحانی در تهران و نجف، به سیاست های ناهماهنگ مشروطه با احکام شرع، آگاهی
داشت و مخالفان وی که لیاقت مذهبیون را در چهره او و قدرت روحانی اش نمایان
می دیدند، با او به مخالفت برخاستند و سرانجام سختی برایش ترتیب دادند.۶ مقایسه
حرکت روشنفکری و حرکت روحانیون در مرحله شکل گیری نهضت، نشان می دهد که روشنفکرانی
که خواهان تغییر نظام سیاسی بودند، برای طرح و پیشنهاد مجتهدان، اعتباری قائل
نبودند و به عدالت خانه، اعتقادی نداشتند؛ بلکه خواستار پارلمان ملی بودند و در
همان مسیر، گام برمی داشتند.۷ شیخ فضل الله که در هجرت به قم (هجرت کبری) حضور
داشت، با شنیدن خبر تحصن در سفارت انگلستان به توطئه ها و اهداف روشنفکران و
فراماسون ها پی برد و دریافت که خطر عظیمی نهضت را تهدید می کند. از این رو، خطاب
به روحانیون و رهبران نهضت پرسید: «شما چه اقدامی می خواهید انجام دهید و هدف شما
چیست؟ در پاسخ به سؤال آگاهانه و هوشیارانه شیخ فضل الله، همهمه و گفت و گویی در
گرفت؛ سپس سیدمحمد طباطبایی که از قبل تحت تأثیر افکار روشنفکران قرار گرفته بود،
در پاسخ گفت: مراد ما مشروطه است و مجلس شورای ملی. شیخ فضل الله از این زمان به
مخالفت با مشروطه پرداخت و ضدیت این نوع حکومت را با احکام شرع، بیان کرد. آقای
طباطبایی در پاسخ گفت: حال که کارها با خوبی پیشرفت کرده، بعد از این هم با مشورت
رفتار خواهد شد و بدون رضایت شما رفتار نخواهیم کرد».۸
سرانجام به دنبال موافقت با خواسته های مبارزان و بازگشت عالمان و مهاجران به
تهران، مظفرالدین شاه طی فرمانی با تشکیل مجلس شورای اسلامی، موافقت کرد؛ اما این
فرمان به بهانه مبهم بودن، مورد موافقت قرار نگرفت و فرمان دیگری صادر شد. در قسمتی
از این فرمان آمده است: «برای آن که عموم اهالی و افراد ملت از توجهات کامله همایون
ما واقف باشند، امر مقدر می داریم که مجلس مزبور را به شرح و دست خط سابق، صریحاً
دایر نموده، بعد از انتخاب مجلس، فصول و شرایط نظام مجلس شورای اسلامی را موافق
تصویب و امضای منتخبین، به طوری که شایسته ملت و مملکت و قوانین شرع مقدس باشد،
مرتب نمایند».۹ تصور می شد که پس از صدور این فرمان، متحصنین به تحصن پایان دهند و
سفارت را ترک کنند؛ اما پس از صدور این فرمان نیز متحصنین حاضر به ترک سفارت نشدند
و در آن جا به بحث و گفت و گو پرداختند. یکی از شاهدان تحصن می گوید: ما درب
سفارت خانه ایستاده بودیم که درشکه دبیر سفارت وارد شد؛ وقتی مقابل ما رسید، زن او
از درشکه پایین آمد و پرسید: شما برای چه منظوری در سفارت خانه متحصن شدید؟ در پاسخ
او، عده ای گفتند: ما برای مجلس عدالت تحصن کرده ایم. او گفت: مجلس عدالت چیست؟
گفتند: مجلسی است که از ظلم و ستم پادشاه و درباریان جلوگیری کند. بعد وی گفت:
حتماً شما مشروطه می خواهید و ادامه داد: شما مشروطه نگویید؛ چون ما که مشروطه
شدیم، کشیش هایمان را کشتیم. یکی از متحصنین گفت: ما هم هر کسی را که مخالفت کند،
می کشیم. خانم با خنده گفت: شما هم می کشید؛ بسیار خوب؛ بسیار خوب. پس از آن، یکی
فریاد زد: ما «مشربه» می خواهیم و دیگری می گفت: ما «شرطه» می خواهیم و سومی گفت:
آن چه را خانم گفت، شما هم بگویید؛ ما مشروطه می خواهیم.۱۰ نهضت عدالت خانه از این
مرحله، تحت نفوذ و هدایت استعمار انگلستان قرار گرفت و روشنفکران غرب زده و
فراماسون های وابسته، در شمار رهبران اصلی آن درآمدند و همچنان که ماهیت نهضت عوض
شد، نام آن نیز تغییر یافت و نهضت مشروطه نامیده شد. خودداری متحصنین از پذیرش این
فرمان و عدم خروج از سفارت خانه، موجب شد تا فرمان تشکیل مجلس شورای اسلامی، اصلاح
شود و به جای آن، مجلس شورای ملی نوشته شود۱۱ و از این فرمان، بحث مشروطه، رواج
یافت و روشنفکران و نیز جمعی از رهبران روحانی، خواهان نظام مشروطیت شدند.
روشنفکران و غرب باوران، هواره سعی داشتند که روحانیون را با خود همراه کنند؛ تا به
مقصود خویش نایل شوند. در نامه های میرزا آقاخان کرمانی به میرزاملکم خان – که هر
دو در رأس روشنفکران آن عصر بودند – آمده است: «اگر از طایفه ملایان تا یک درجه
محدودی معاونت بطلبیم، احتمال دارد زودتر مقصود انجام گیرد.۱۲
به عقیده «حامد الگار»، محقق مسلمان انگلیسی، «چون هیجان مشروطیت، ماهیت مذهبی
داشت، علما می بایست حتماً نقش مهمی ایفا کنند و این نقش، با وجود محافل سری،
پیچیده است. برخی از اعضای انجمن های مخفی، مانند ملکم خان دریافته بودند که فقط
علما می توانند توده ها را به حرکت در آورده، تغییراتی در وضع موجود ایجاد کنند».۱۳
در واقع، جمعی از روحانیون، ناآگاهانه در جهت مقاصد و اهداف گروه های روشنفکر
اصلاح طلب، فعالیت می کردند و روشنفکران نیز همواره اهداف و نیات خود را مخفی
می کردند.
سید محمد طباطبایی در مذاکرات مجلس شورای ملی در روز چهاردهم شوال ۱۳۲۵ ق. چنین
گفت: «ما ممالک مشروطه را که خودمان ندیده بودیم؛ ولی آن چه شنیده بودیم و آنهایی
که ممالک مشروطه را دیده، به ما گفتند: مشروطیت، موجب امنیت و آبادی مملکت است. ما
هم شوق و عشقی حاصل نموده، تا ترتیب مشروطیت را در این مملکت برقرار نمودیم».۱۴ به
گفته کسروی، «جنبش مشروطه خواهی را در ایران، گروه اندکی پدید آوردند و عموم مردم،
معنی مشروطه را نمی دانستند و هر گاه از آن آگاهی می یافتند، خواستار آن نبودند».۱۵
جامع آدمیت یکی از گروه های غرب گرا بود که به عنوان نماینده روشنفکران، خواهان
اصلاحات عمومی و تغییرات سیاسی و اجتماعی، به سبک کشورهای اروپایی بود و از این که
اساس کارها باید بر اصول علمی بنا نهاده شود، سخن می راند.۱۶ با این وجود،
روشنفکران تلاش می کردند چنین وانمود کنند که هیچ تعارضی بین حکومت مشروطه به سبک
اروپایی و مذهب وجود ندارد و این نوع حکومت، موجب ترقی و پیشرفت کشور خواهد بود. در
چنین محیطی، شیخ فضل الله نوری که از اهداف روشنفکران غرب گرا، آگاه بود، به
مخالفت با مشروطه پرداخت. وی از حکومت اسلامی و حاکمیت دین دفاع می کرد و حکومت بر
جامعه اسلامی را تنها حق فقیهان می دانست. او می گفت: «در زمان غیبت امام
علیه السلام، مرجع در حوادث، فقها از شیعه هستند و مجاری امور به «ید» ایشان است و
بعد از تحقق موازین، احقاق حقوق و اجرای حدود می نمایند و ابداً منوط به تصویب احدی
نخواهد بود» و در رابطه با تشکیل مجلس قانون گذاری مشروطه، وی می گفت: اگر وظیفه
دارالشوری، جعل قانون – صرف نظر از شرعی بودن یا نبودن آن – نباشد، باز از آن روی
که نمایندگان قصد مداخله و مباحثه در امور عامه، یعنی امر مربوط به عموم رعایای
مملکت را دارند مغایر با اسلام است؛ چرا که در اسلام در امور عامه، وکالتی وجود
ندارد و باب، باب ولایت است و تکلم در امور عامه، منحصراً به امام و در زمان غیبت
به نواب امام اختصاص دارد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 