پاورپوینت کامل مناسبته;من به راه های آسمان، داناترم ۱۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مناسبته;من به راه های آسمان، داناترم ۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مناسبته;من به راه های آسمان، داناترم ۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل مناسبته;من به راه های آسمان، داناترم ۱۹ اسلاید در PowerPoint :

۴

چه غریبانه زیست و چه مظلومانه کوچید

اول مهر، شهادت امیرمؤمنان علیه السلام

این شهر نفرین شده، استحقاق باران ندارد. کتاب صبر آفرینش، به وسیع ترین صفحه مقدر
خود رسیده است؛ صفحه ای با سرخ ترین حاشیه ها؛ با تاسف بارترین موسیقی مرثیه ها و
اینک این باد است که سرگردان و آسیمه، زوزه کشان در کوچه های کوفه بر خود می پیچد؛
تا چشم های نابالغ شهر را به تماشای یتیمی جهان برساند.

گران آمده بود؛ از همان روز نخست، بر زمین گران آمد. خدا بود که ظرفیت میلادش را به
کعبه بخشید. همان خدا که می دانست اهل زمین، گنجایش درک او را نخواهند داشت. همان
خدا که او را محور و رکن اصیل عدالت قرار داد؛ اما کسی نفهمید. کسی ندانست که خدا
بهشت مجسم خود را چند صباحی در خاک جاری کرده، تا همگان به دامان کرامتش بشتابند.
هنوز صدای گسترده اش در گوش کائنات جریان دارد؛ از من بپرسید که من به راه های
آسمان داناترم؛ تا راه های زمین!

هنوز دست های وسیعش در حال وصله زدن کفش کهنه است و نوای ماندگارش در تمام جاده های
خاک، جاری؛ حکومت در نزد من، از این لنگه کفش وصله دار، بی ارزش تر است؛ مگر آن که
حقی را برپا دارم یا باطلی را فرو نشانم… .

هیچ کس نفهمید که مصداق کامل حق، در خاک، چه غریبانه زیست و چه مظلومانه کوچید؛ اما
شمشیر زهرآلود ابن ملجم، نزدیک ترین کسی است که انعکاس صوت «فزت ورب الکعبه»اش را
در مسجد کوفه درک کرد.

سی پنجره رو به افق

دهم مهر، عید سعید فطر

زمین، سی پنجره رو به افق پرواز گشوده است؛ تا در خلسه یک عید، معراج ممکن انسان
را به تجلی آفرینش کشانده باشد؛ آن گاه که ملائکه با سکوت مبهوت خویش، در گوش هم
نجوا می کنند؛ «راست گفت. به درستی که او چیزی می دانست که ما را بر آن علمی
نبود…» و لبخند خدا بر چهره خلایق، چنین انتشار می یابد: «ای فرزند آدم! مقام
احسن الخالقین مرا تو به تبارک اللهی پیوند دادی! تو ای انسان که سی روز جدال با
ابلیس را در صبر روزه ات امتداد دادی و با سلاح ایمان و تقوی، خود را به سپر
شهرالحرام دخیل بستی و چشم از لذات عالم ماده فرو شستی؛ تا به بطن معنا بار یابی.
اینک در این عید عبودیت که مجوز رهایی از شیاطین را دریافته ای و گواهی نامه صبر در
برابر ابتلائات خداوندی را به نام خویش ثبت کرده ای، کلید معراج را دریاب!

نگاهی به خود بینداز! تو همانی نیستی که شب اول رمضان به نخوردن و نیاشامیدن نیت
کردی؟ پس از یک ماه تنفس در این دوره شکوفایی، خود را بزرگ تر، وسیع تر،
تشنه تر، عاشق تر و سبک تر از همیشه درمی یابی. اگر این چنین است، پس بدان عید
بر تو سلام کرده است. معیار سنجش مقبولیت تو در برابر خداوند، همین احساس رهایی و
بی تعلقی است که از روزنه های روحت، سرک می کشد. امید که عید بر تو فرا رسیده باشد
و میهمان فطر شده باشی. این عید تکامل، بر تو مبارک!

این خانه بوی ثقلین دارد