پاورپوینت کامل از ناتوانی ات شرمنده ام! ۲۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل از ناتوانی ات شرمنده ام! ۲۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل از ناتوانی ات شرمنده ام! ۲۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل از ناتوانی ات شرمنده ام! ۲۵ اسلاید در PowerPoint :

پاورپوینت کامل از ناتوانی ات شرمنده ام! ۲۵ اسلاید در PowerPoint113

کاخ در فضایی از اختناق، غوطه می خورد. معاویه رو به امام، مستکبرانه و خشمناک فریاد برمی آورد: «ای حسن! من از تو بهترم؛ زیرا مردم، دور مرا گرفته اند»!

امام با لبخند، چنین پاسخ می دهد: «به بد چیزی برتری جستی معاویه! خودت خوب می دانی که مردم اطراف تو، دو دسته اند؛ یا به زور مطیع تو شده اند که بر اینان عذری نیست و یا به خاطر علاقه به دنیا به تو پیوسته اند که اینان کافرند و مباهاتی از آنان نیست؛ ولی حاشا که من هرگز ادعا کنم از تو بهترم»!

معاویه، پیروزمندانه بر تخت جابه جا می شود؛ سر تکان می دهد و می گوید: «پس ادعایی بر بهتری از من نداری»! امام، پاسخ می دهد: «هرگز؛ زیرا هر چه جست وجو می کنم، در تو بهی نمی بینم که بخواهم بگویم از تو بهترم»!

* *

مرد کافر، راه امام را سد کرده است؛ جسورانه روی در روی امام می ایستد و می گوید: «شنیده ام جدت گفته که دنیا زندان مؤمن است و بهشت کافر؛ در حالی که تو مؤمنی و کامیاب و دارا و من کافرم و تهی دست»!

لبخندی عارفانه بر چهره امام مجتبی علیه السلام طالع شده، می فرماید: «جدم درست فرموده؛ اگر جای مرا در آخرت ببینی و بهشتی را که برایم وعده فرموده، تماشا کنی، می بینی که من اکنون در زندانم و اگر عذاب و آتش کافران را در آن دنیا درک کنی، اعتراف خواهی کرد که تو با همه فقرت، اکنون در بهشت هستی»!

* *

معاویه در صدر مجلس نشسته است و امام را پایین پای خود نشانده، عصبانی و پریشان، فریاد می زند: «من از عایشه تعجب می کنم که گمان می کند من شایسته خلافت نیستم؛ اصلاً او را چه کار با سیاست»! آن گاه در میان سکوت جماعت، با نگاهی حقارت آمیز به امام علیه السلام اشاره می کند و ادامه می دهد: «پدر این مرد هم مخالف من بود و خدا او را کشت»!

امام، صبورانه می فرماید: «معاویه! گفتی از عایشه تعجب کرده ای و برای همین این چنین برآشفته ای»؟

معاویه کمی آرام می گیرد و می گوید: «آری، متعجبم… در حیرتم»!

امام ادامه می دهد: «دلت می خواهد تو را از چیزی عجیب تر آگاه کنم»؟

معاویه با کنجکاوی به حضرت خیره می شود و می گوید: «عجیب تر؟ آری، بگو»!

امام، بلند و رسا رو به همگان می فرماید: «چه چیز عجیب تر از این که تو در صدر مجلس نشسته باشی و من پایین پایت»!

* *

در مجلس معاویه، عمرو بن عثمان، رو به روی امام ایستاده، امیرالمؤمنین علیه السلام را لعن می کند و به مناظره با حضرت می پردازد. امام، صبورانه منتظر می ماند تا پاسخ کلامش را در حلقه جماعت بیان فرماید و بعد با طنینی از جنس صلابت و صراحت می فرماید: «ای پسر عثمان! با آن نادانی که در ذات تو سراغ دارم، قدرت فهم امور سیاسی را در تو نمی بینم. تو مثل پشه ای هستی بر روی نخل خرما که نشست و گفت: محکم بایست! می خواهم فرود آیم! و نخل در پاسخ گفت: نشستن تو را نفهمیدم که پروازت بر من گران آید! من نیز هرگز توجه نکرده بودم که تو در ردیف دشمنان منی»!

* *

معاویه مجلسی برای دشمنی با امام علیه السلام تشکیل داده، حضرت را به مناظره فراخوانده است؛ اما مکارانه می گوید: «این جماعت، تو را دعوت کرده اند تا از تو اقرار بگیرند که عثمان به دست پدرت کشته شد؛ حرف هایشان را بشنو و پاسخ ده و تا من هستم، نگران چیزی نباش»!

امام، صریح و آشکار می فرماید: «از دو حال خارج نیست؛ یا تو به میل خود اینان را دعوت کرده ای که من از این عمل زشت تو شرمگینم و یا به زور مرا مجبور به چنین جلسه ای کرده ای که در این صورت، از ناتوانی ات شرمنده ام؛ حال بر کدام اعتراف می کنی»؟

چه باید آموخت؟

جواد محدثی

ماییم و انبوهی از علوم و دانستنی ها و معارف.

چگونه می توان به همه دوست داشتنی های عرصه علم رسید؟

در این که «دانش»، چیز خوبی است، شکی نیست. در این هم که علم آموزی، کاری پسندیده است، سخنی نیست؛ پس هر چه بیشتر، بهتر.

اما مگر می توان همه آموختنی ها را فرا گرفت؟ مگر ظرفیت ذهن فراگیر ما چه قدر است؟

مگر می توان همه علوم را دانست و بر آنها احاطه یافت؟

در سخن امام علی علیه السلام

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.