پاورپوینت کامل ایمان به خدا در گفتار اندیشمندان غربی ۳۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ایمان به خدا در گفتار اندیشمندان غربی ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ایمان به خدا در گفتار اندیشمندان غربی ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل ایمان به خدا در گفتار اندیشمندان غربی ۳۱ اسلاید در PowerPoint :

۳۲

به غیر از فرقه های گوناگون مسلمانان، بسیاری از پیروان مذاهب دیگر – بلکه قریب به اتفاق آنها – معتقد به خدا می باشند؛ هر چند ممکن است این اعتقاد، آمیخته به شرک و عقاید باطل هم باشد.

اعتقاد به خدا، فقط در بین عوام مردم وجود ندارد؛ بلکه بسیاری از خواص، روشنفکران و دانشمندان غیرمسلمان هم چنین اعتقادی دارند؛ البته این به معنای پیراستگی آنها از افکار شرک آلود و ناصحیح نمی باشد و نیز این را اثبات نمی کند که آنها در مقام عمل هم خدامحور هستند و با در نظر گرفتن این باور، کارهای خویش را سر و سامان می دهند و از گناه و بزهکاری، پرهیز می کنند.

آن چه در این مقاله مطرح می شود، طرح عقاید گروهی از خدا باوران غیرمسلمان است که در سطح بالایی از دانش در یک یا چند رشته علمی و پژوهشی بوده اند. تصاویری که پاره ای از اینان به رشته تحریر درآورده اند، فوق العاده زیبا و نظیر برخی از آموزه های دینی و سخنان فلاسفه اسلامی است.

دانته در کتاب «کمدی الهی» می نویسد: بارقه های جلال محرک کل، در همه اجزای عالم، متجلی است؛ یک جا بیشتر و یک جا کمتر.۱

کوپرنیک می گوید: عدم اتفاق نظر [درباره مرجع حرکات] در نجوم قدیم را دیده بودم و چیز دیگری که مرا ملول و مکدر می ساخت، این بود که فیلسوفانی که در حقیرترین شئون اجرام سماوی مداقه ها کرده بودند، در تبیین حرکت این چرخ عظیم جهانی که احسن الخالقین برای ما ساخته است، قول متفق علیه نداشتند.۲

کپلر این سخن مشهور افلاطون را با تحسین و تصویب ذکر می کرد که خداوند، همیشه در هندسه پردازی است و جهان را بر نظم های عددی، بنا کرده است.۳

ادوین آرثربرت می گوید: گالیله که آن همه از واژه طبیعت بهره می جست، به هیچ روی نمی خواست که تبیین معنوی و الهی پدیدار ما را منکر شود و همین ضرورت دقیق ریاضی که ما با رنج بسیار و به کمک تحلیل و برهان، کشفش می کنیم، خداوند با علم فعلی و حضوری خود، آن را در طبیعت می خواند. خدا در امر خلقت، هندسه پرداز است و جهان را سر تا پا، با نظامی هندسی و ریاضی پرداخته است. فرق میان علم او و علم ما، این است که علم وی، کامل است و علم ما، ناقص؛ علم وی، بدیهی و حضوری است و علم ما، کسبی و حصولی.

گالیله می گوید: حقایقی که براهین ریاضی بر ما مکشوف می سازد، همان است که به علم الهی بر حق مکشوف است؛ اما… نحوه علم خداوند به حقایق بی شماری که ما فقط اندکی از آنها را می دانیم، بسی رفیع تر و متعالی تر از نحوه علم ماست … خداوند، دفعه واحده و به شهود جمعی، به همه امور، علم دارد.

نتایجی که عقل ما به کندی و به تدریج به چنگ می آورد، علم خداوند، نورآسا و یک باره بر آنها می تابد و به عبارت دیگر، آن نتایج، همواره نزد او حاضرند.۴

هنری مور، حکیم افلاطونی کمبریج می گوید: ما از پدیدار ساده حرکت، موفق به کشف این معنا شده ایم که جوهری مفارق و جدا از ماده، بالضروره وجود دارد؛ اما از ملاحظه نظم و نیز از ملاحظه آثار شگرف حرکت در جهان، تأیید دیگری هم بر آن حقیقت می توانیم به دست دهیم و آن، این که به فرض که ماده بتواند محرک خویش باشد، آیا ماده با همان حرکت خود به خودش، می تواند بدین ترتیب حکیمانه که اینک در جهان مشهود و مستقر است، برسد؟ آیا یک میل کور، می تواند مولد چنین نظمی و آثاری باشد؛ این قدر دقیق و ثابت؟ نظمی که هر چه آدمی بیشتر بفهمد، بیشتر یقین می کند که اعقل عقلای عالم هم نمی تواند با افزودن یا حذف کردن و یا عوض کردن جزئی از آن، کامل تر و بهتر از آن را بسازد. چیزی که حتی حس هم ندارد چگونه می تواند عاقلانه ترین و حکیمانه ترین آثار را به وجود آورد؟۵

روبرت بویل می گوید: عالم چنان که اینک هست، یک باره به دست صانع کبیر آن، خلق و تألیف شده است. وقتی من به نفس ناطقه نظر می کنم که موجودی است غیرمادی و نامیرا، می بینم که نشان از صانع لاهوتی خویش دارد.

در کتاب «زندگی بویل»، اثر برچ آمده است: بویل چندان نسبت به مقام باری تعالی حرمت می نهاد که نمی شد نام خدا را ببرد و در میان سخن خود، مکث کوتاه و مشهودی نکند؛ تا جایی که به شهادت یکی از دوستان چهل ساله وی، بویل همواره مؤدب به این ادب بود و هیچ گاه در طول آن مدت، در آن اهمال نورزید.

بویل همچنین می گوید: این همه حکمت و تدبیر حضرت باری که در عالم آشکار است، برای آن نیست که چشم خود را بر آنها ببندیم و ادب نگاه نداریم و آنها را شایسته تأمل خویش ندانیم. حیوانات هم ساکن و برخوردار از همین عالمند؛ اما آدمی که مدعی فزونی بر آنهاست، می باید جهان را بشناسد و معنی آن را دریابد.

تأمل در وسعت، جمال و حرکات منتظم اجرام سماوی و در ساختمان شگفت انگیز جانواران و گیاهان و بسیاری از پدیده های دیگر طبیعت که بیشترشان خادم آدمیانند، شخص عاقل را بدین نتیجه منصفانه می رسانند که این نظام وا