پاورپوینت کامل ابر اندوه بر چهره مهر ۳۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ابر اندوه بر چهره مهر ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ابر اندوه بر چهره مهر ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ابر اندوه بر چهره مهر ۳۱ اسلاید در PowerPoint :

مترجم: حسین سیدی

اتاق گلین، بوی خاک باران خورده می داد. امام هشتم در گوشه اتاق نشست. چهره اش همانند ماه در شب تابستان بود. سراسر اتاق را مردانی پر کرده بودند که از سرزمین های گوناگون با پرسش های متفاوت آمده بودند. امام به مردی که از مرزهای روم آمده بود، نگریست. مرد جابه جا شد و پرسید: «عده ای از دشمنان صلح کردند؛ اما پیمان شکستند. مرزبانان به آنان هجوم بردند؛ بچه ها و زن هایشان را اسیر گرفتند. آیا خریدن این زنان و کودکان، جایز است»؟

امام از انگیزه های پیمان شکنی پرسید؛

چرا پیمان شکستند؛ به خاطر کینه توزی با اسلام یا مسلمانان به آنها ستم کردند و آنان سر به شورش برداشتند؟ اگر از دشمنانی هستند که دشمنی شان آشکار است، می توانی بخری؛ اما اگر رانده شده هستند و مظلوم واقع شده اند، خریدن اسیرانشان جایز نیست.

کسی که از بغداد آمده بود، پرسید: «خواهرم پیش از مرگ وصیت کرد که پولش را به مسیحیان بدم، می خواهم آن را به مسلمانان بدهم».

امام پاسخ داد: «همان طور که وصیت کرده است، انجام بده؛ خدا می فرماید: گناهش برگردن همان کسانی است که [وصیت را] دگرگونش می کنند».

جوانی پرسید: «چه وقت برای زفاف مناسب تر است»؟

– رسم اسلامی زفاف، شبانه است؛ زیرا خداوند، شب را برای آرامش قرار داده است و زنان خود آرامش[بخش]ند.

کامل مردی پرسید: «آیا مرد می تواند به موی سر خواهر زنش بنگرد»؟

– نه، مگر این که او پیرزن باشد.

– خواهر زن و بیگانه یکی هستند؟

– آری!

مردی کوفی پرسید: «آیا مسلمان می تواند زنی یهودی یا مسیحی را برای مدت کوتاهی به عقد خویش درآورد»؟

– وقتی آزاد زن مسلمانی را – که مقامی بس ارجمندتر از غیر مسلمان دارد – می تواند، چرا غیر مسلمان را نتواند به عقد خویش درآورد؟

دیگری پرسید: «دزدی وارد خانه زن بارداری شد. زن به او چاقو زد و دزد کشته شد. چه باید کرد»؟

– خون دزد، هدر است.

دیگری سوال کرد: «آیا کسی که برای حفظ دینش به جایی هجرت می کند، تا دینش را حفظ کند، می تواند به محل سابق خود برگردد»؟

– این بازگشت، حرام است؛ زیرا باعث برگشتن از دین و ترک یاری پیامبران و پیشوایان دینی می شود. افزون بر این، کار او باعث تباهی دینش [به خاطر دور افتادن از مرکز فرهنگ اسلامی] می شود. از این رو، اگر کسی اسلام شناس شد، حق ندارد همنشین جاهلان شود؛ زیرا به خاطر آن که دانش خویش را به کار نمی گیرد، از این که در زمره نادانان درآید، در امان نیست.

مردی برخاست تا سوالی را که نوشته بود، به امام بدهد. امام لحظاتی به نوشته نگریست؛ سپس رو به جانب مرد کرد. او اینک در جایش نشسته بود. امام فرمود: «این کار، همسنگ کفر است؛ مگر این که همسطح بینوایان شوی و ستم را از ستم دیدگان رفع کنی».

سکوتی شگرف خیمه زد. چشم ها به چهره ای می نگریستند که درخشش سیمای پیامبران را داشت. امام بی آن که کسی

بپرسد، گفت: «مردی از پدرم پرسید: چرا روز به روز بر طراوت قرآن افزوده می شود [و برداشت های مستدل تازه ای از آن به عمل می آید]؟

او فرمود: زیرا آفریدگار، آن را نه برای دوره ای خاص و نه بر مردمانی خاص فرو فرستاد. پس قرآن در هر زمانی تازه و تا روز رستاخیز، برای همه مردم، با طراوت است».

پسر جهم سرفه ای کرد و جابه جا شد. او که مهیای بحثی طولانی بود، چنین آغاز کرد: «ای فرزند رسول خداصلی الله علیه وآله! پیامبران را پارسا و بی گناه می دانی»؟

– آری.

– پس سخن خدا را چگونه تعبیر کنیم که فرمود: «و بدینسان آدم از فرمان پروردگارش سرپیچی کرد و گمراه شد». آنها نیز از لحاظ نافرمانی دستورات خداوند، مانند دیگر مردم هستند. این آدم بود که سرکشی کرد. این هم یونس پیامبر بود که گمان برد خدا به او دست نخواهد یافت. آن هم یوسف بود که قصد زن عزیر مصر را کرد. این هم محمد بود که آن چه را آفریدگار آشکار کرده بود، در دلش پنهان داشت. اینها سخنانی است که خدا خودش در قرآن گفته است.

ابر اندوه بر آن پیشانی گندمگون آشکار شد. سخنان امام، آرام، تأثیرگذار و لبریز از اندوهی آسمانی این چنین جاری شد: «نه کارهای زشت به پیامبران الهی نسبت بده و نه کتاب خدا را با دیدگاه خود معنی کن. پروردگار والا فرمود: و حال آن که تأویل آن را جز خداوند و راسخان در دانش نمی دانند». قرآن، برونی دارد و درونی؛ اما این که فرمود: «و بدین سان آدم از فرمان پروردگارش سرپیچی کرد»، او آدم را آفرید؛ تا پیشوای مردم و خلیفه او در کره خاکی باشد؛ او را که برای بهشت نیافریده بود. نافرمانی آدم، در بهشت بود؛ نه در زمین و عصمت پیامبران، باید در کره خاکی باشد؛ تا فرامین خداوندی سامان گیرد. وقتی آدم به زمین فرود آمد، از اشتباه در امان بود؛ به دلیل فرموده خداوند؛ «خداوند، آدم و نوح و ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برگزید».

اما این که فرمود: «و ذوالنون [صاحب ماهی ی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.