توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ماجرای یک هجرت ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ماجرای یک هجرت ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل ماجرای یک هجرت ۲۹ اسلاید در PowerPoint :

اگر خلافت علی علیه السلام با وحی به پیامبر صلی الله علیه و آله ابلاغ شده، چرا او را به جای خود در بستر خوابانید و با ابوبکر هجرت کرد؟

اداره مشاوره و پاسخ نهاد

لیلت المبیت

در شب لیله المبیت، آیه ۲۰۷ سوره بقره بر آن حضرت نازل شد؛ «و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رئوف بالعباد؛ بعضی از مردم جان خود را به بهای خشنودی خدا می فروشند و خداوند، نسبت به بندگانش مهربان است». در شان نزول این آیه روایات زیادی در منابع معروف اسلامی آمده است. مفسر معروف اهل سنت، «ثعلبی» در تفسیر خود در شأن نزول این آیه چنین نقل می کند:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هنگامی که تصمیم به هجرت به سوی مدینه گرفت، علی بن ابیطالب علیه السلام را در مکه، برای ادای دیون و امانت های مردم که نزد او بودند، گذارد و آن شب که به سوی غار حرکت می کرد، در حالی که مشرکین اطراف خانه او را گرفته بودند، دستور داد که علی علیه السلام در بستر او بخوابد و به او فرمود: پارچه سبز رنگی را که من دارم ]و به هنگام خواب روی خود می کشم[ به روی خود بینداز و در بستر من بخواب؛ ان شاءالله هیچ مکروهی به تو نمی رسد. علی علیه السلام نیز این کار را انجام داد، در این موقع، خداوند به جبرئیل و میکائیل وحی فرستاد که من در میان شما پیمان برادری ایجاد کردم و عمر یکی را طولانی تر از دیگری قرار دادم؛ کدام یک از شما دو نفر، زندگی دیگری را بر خود مقدم می شمرید ]و عمر طولانی را برای دیگری می خواهید[ هر یک از آن دو، حیات خویش را برگزیدند. در این هنگام، خداوند به آنها وحی فرستاد که چرا شما همانند علی بن ابیطالب علیه السلام نبودید؟ من میان او و محمد صلی الله علیه و آله برادری برقرار ساختم و او در بستر پیامبر صلی الله علیه و آله خوابید و جان او را بر جان خویش مقدم شمرد؛ به زمین فرود آیید و او را از دشمنانش حفظ کنید. آنها، هر دو، فرود آمدند. جبرئیل بالای سرش و میکائیل پایین پایش بود و جبرئیل صدا می زد: «آفرین! آفرین! چه کسی همانند توست ای علی؟ خداوند متعال به وسیله تو نزد فرشتگان مباهات کرد». در این هنگام که پیامبر صلی الله علیه و آله به سوی مدینه در حرکت بود، این آیه در شان علی علیه السلام نازل شد: ومن الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله.

داستان لیلت المبیت

رسول خدا صلی الله علیه و آله مأمور به هجرت و خروج از مکه شد و از علی علیه السلام خواست که در بستر او بخوابد؛ تا دشمنان فکر کنند که او در بستر است. علی علیه السلام با کمال اخلاص قبول کرد و در بستر آن حضرت آرمید و نبی اکرم صلی الله علیه و آله در شب پنجشنبه، اول ماه ربیع (سال ۱۴ بعثت) از مکه خارج شد. کفار فکر می کردند که رسول الله صلی الله علیه و آله در بسترش خوابیده است؛ ولی آن حضرت در حالی سوره یس را تا «فاغشیناهم فهم لایبصرون» می خواند، مشتی خاک بر آنها افکند و از میان آنها گذشت و با هدایت جبرئیل، به طرف کوه ثور رفت و در راه ابوبکر را دید؛ پس او را نیز با خود برد. آنان داخل غار ثور شدند. چون صبح روشن شد، کفار به منزل آن حضرت حمله کرده، به طرف بسترش پیش رفتند. علی علیه السلام از بستر بیرون آمده، ایستاد و فرمود: چه شده؟ چرا این جا آمده اید؟ گفتند: عموزاده ات محمد کو؟ فرمود: مگر مرا نگهبان او کرده بودید؟ آیا نگفتید از شهر ما بیرون شو؛ او هم رفت؛ دیگر چه می خواهید؟ آنان شروع کردند به زدن او؛ ولی ابولهب نگذاشت او را زیاد اذیت کنند. کفار به ابولهب گفتند: این کار، حیله تو بود که نگذاشتی شب کارمان را انجام دهیم.

غار ثور

مهاجمان ناکام و خشمگین بی کار ننشسته، به جست وجوی پیامبر صلی الله علیه وآله پرداختند. در پاره ای از روایات آمده است که در میان قریش مردی بود ملقب به «ابو کرز» که از قبیله خزاعه بود و در شناختن ردپای افراد، مهارتی بسزا داشت. از این رو، چند نفر به دنبال او رفته، از وی خواستند ردپای محمد صلی الله علیه وآله را بیابد. ابو کرز، اثر قدم های رسول خدا صلی الله علیه و آله را از در خانه آن حضرت نشان داد و به دنبال آن همچنان پیش رفتند؛ تا جایی که ابوبکر به آن حضرت ملحق شده بود؛ سپس گفت: در این جا ابی قحافه یا پسرش نیز به او ملحق شد! اینان به دنبال جای پاها همچنان تا در غار پیش آمدند.

از آن سو رسول خدا صلی الله علیه و آله و ابوبکر در غار آرمیده و از شکافی که وارد شده بودند، بیابان و صحرا را می نگریستند و خدای تعالی برای گم شدن ردپای رسول خدا صلی الله علی