پاورپوینت کامل تسخیر دژ مارکسیست ها و تعطیلی دانشگاه ها ۶۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تسخیر دژ مارکسیست ها و تعطیلی دانشگاه ها ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تسخیر دژ مارکسیست ها و تعطیلی دانشگاه ها ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تسخیر دژ مارکسیست ها و تعطیلی دانشگاه ها ۶۲ اسلاید در PowerPoint :

گزارشی درباره نحوه شکل گیری انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها

۲ اردیبهشت ماه، سال روز اعلام انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها

اولین اتفاق مهم سال ۱۳۵۹، تعطیلی دانشگاه ها، به دلیل انقلاب فرهنگی دانشجویان مسلمان بود؛ دانشجویانی که بعدها نیز بسیار خبرساز شدند.

از فردای پیروزی انقلاب، دانشگاه ها در تسخیر و تسلط نیروهای ضد انقلابی قرار گرفت و چریک های فدایی خلق و مجاهدین خلق (منافقین) دانشگاه را تبدیل به دژی تسخیرناپذیر کردند و در دفاتر گروه های دانشجویی، انواع سلاح های جنگی یافت می شد. دانشجویان هوادار سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، دانشگاه ها را سنگربندی کرده بودند؛ اما موضوع مهم تر، دگرگونی جوانانی بود که پا به دانشگاه می گذاشتند. ورود به دانشگاه، مترادف بود با داخل شدن در مرکز هیاهو و تبلیغات سیاسی گروه های سیاسی- نظامی که جز شعارها و تحلیل های عاطفی و احساسی، چیزی برای عرضه نداشتند. در حقیقت، دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی (به ویژه دانشگاه تهران) به ستاد مرکزی فعالیت و خوراک سازی فکری و تبلیغاتی برای گروه های معاند تبدیل شده بود و این موضوعی نبود که بر رهبران انقلاب پوشیده باشد.

پس از تسخیر سفارت امریکا در تهران توسط دانشجویان پیرو خط امام که اعضای انجمن اسلامی دانشگاه های تهران، شریف، پلی تکنیک و ملی (شهید بهشتی) بودند، فضای دانشگاه های تهران بیش از پیش در اختیار گروه های چپ و مارکسیست قرار می گیرد.

علیرضا علوی تبار، فضای دانشگاه ها به ویژه دانشگاه تهران را این گونه شرح می دهد:

دانشجویان پیشگام که طرفدار چریک های فدایی بودند، تا پیش از انقلاب، معتقد بودند که انقلاب را باید از جنگل های شمال شروع کرد؛ بعد که انقلاب پیروز شد، به این نتیجه رسیدند که می توانند از کردستان این کار را شروع کنند. به همین دلیل، در کردستان پایگاه زده بودند و نیروهای آنها دانشجویان پیشگام در دانشگاه ها بودند. کارشان این بود که عضوگیری می کردند؛ تدارکات می کردند و تأمین مالی می کردند. در واقع، گروه دانشجویان پیشگام، پوششی ارتباطی و تدارکاتی برای جنگ با نیروهای انقلاب در کردستان بود. سر چهارراه ولی عصر، روبه روی پارک دانشجو، یک چادر زده بودند و دانشجویان طرفدار سازمان پیکار داد می زدند؛ حمله پیش مرگان کرد به جاسوسان پاسدار! ماجرا هم این بود که یک جیپ جهاد سازندگی رفته بود آن جا برای ساختن مدرسه و آنها حمله کرده بودند به آن جیپ و بچه های داخل آن را تیرباران کرده بودند و بعد در تهران سر چهارراه ولی عصر، تبلیغش را می کردند؛ اطلاعیه کومله را پخش می کردند و عکس بچه های شهید جهاد را!

سید صادق محصولی، عضو شورای مرکزی آن زمان انجمن اسلامی دانشگاه علم و صنعت هم در این باره می گوید:

در آن شرایطی که ضد انقلاب در اهواز به عنوان خلق عرب، در کردستان به عنوان خلق کرد، در گنبد به اسم خلق ترکمن، بر ضد نظام و انقلاب ـ که هنوز کاملاً تثبیت نشده بود ـ می جنگید و بعد برای درمانش از امکانات بهداری دانشگاه استفاده می کرد، از اتاق های دانشگاه به عنوان ستادش استفاده می کرد؛ یعنی جو سیاسی این چنین بود که دانشگاه یک مأمنی برای گروه های مخالف انقلاب شده بود که به راحتی می آمدند و می رفتند و سلاح می آوردند. زمانی که انقلاب فرهنگی صورت گرفت، از دفاتر این گروه ها و طرفداران مجاهدین خلق، یعنی منافقین، در دانشگاه ها کلی اسلحه پیدا شد.

در تمام روزهای بهمن و اسفند ۵۸، درگیری های شدیدی در دانشگاه تهران ادامه داشت. در روز دوم اسفند، این درگیری ها به اوج رسید و گروه هایی از خارج دانشگاه، برای طرفداری و یا مخالفت با گروه های درگیر، وارد دانشگاه شدند و به درگیری ها دامن می زدند. محمد ملکی، رئیس شورای سرپرستی دانشگاه تهران، خواستار تأمین امنیت دانشگاه تهران شد و تهدید کرد چنانچه خواسته اش مورد توجه قرار نگیرد، استعفا خواهد کرد. آن اتفاقات سبب بروز درگیری شدیدی بین ملکی و بنی صدر شد و بنی صدر، ملکی را بی شهامت خواند و در پی آن، ملکی در یک کنفرانس خبری در اعتراض به بنی صدر که تازه رئیس جمهور شده بود، استعفا کرد؛ اما برنامه ریزی های دانشجویان مسلمان برای اصلاح وضعیت دانشگاه ها، فراتر از این درگیری ها بود.

ابراهیم سیدنژاد، عضو وقت شورای مرکزی تحکیم وحدت در این باره می گوید:

بعد از شکل گیری تحکیم در مهر ماه ۵۸، کار فرهنگی را در مجموعه تحکیم شروع کرده بودیم؛ مثلاً روشنفکران مشروطه مثل آخوندزاده و طالبوف را نقد می کردیم و کار پژوهشی انجام می دادیم. برخی افراد هم مسئول شده بودند که روی انقلاب فرهنگی چین کار کنند. کتاب هایی هم گمان می کنم در خصوص انقلاب فرهنگی چین منتشر شد. براساس همین مطالعات، به بحث انقلاب فرهنگی در ایران پرداختیم و مقرر شد ایده مان را با مسئولان کشور، همچون اعضای شورای انقلاب در میان بگذاریم. دولت موقت سقوط کرده بود و ما در همین فاصله تا فروردین ۵۹، جلساتی را برگزار کردیم. حدود ۲۰ تا ۳۰ نفر بودیم که برای بررسی این موضوع در دانشگاه تربیت معلم جلسه می گذاشتیم.

وی درباره افرادی که در این جلسات شرکت می کردند، از محمود احمدی نژاد به عنوان یکی از رهبران اصلی نام می برد و می گوید: سید مجتبی ثمره هاشمی، رحیمی، مدیرسابق سازمان سنجش، هاشم آغاجری و فضل الله موسوی و افراد دیگری هم بودند و محدودیتی هم برای حضور وجود نداشت؛ بنابراین، جمع گسترده ای شده بود.

سیدنژاد درباره ایده انقلاب فرهنگی هم می گوید: بعد از تصرف سفارت، ما به دنبال تشکیل جلسه مجمع عمومی دفتر تحکیم وحدت رفتیم و در جلسه مجمع عمومی بود که دیدگاه های مختلفی درباره تسخیر سفارت مطرح شد و بحث ها به انقلاب فرهنگی رسید. بیشتر من و آقای احمدی نژاد این ایده را مطرح و در خصوص ضرورت آن صحبت کردیم و بعد از این که مجمع عمومی یک گروه کاری مشخص کرد، این ایده تبدیل به پروژه شد.

انقلاب فرهنگی، محصول علم و صنعت بود

صادق محصولی، ایده انقلاب فرهنگی را محصول شورای انجمن اسلامی دانشگاه علم و صنعت می داند و می گوید:

تمام دوستان یکی از دلواپسی هایشان این بود که بالاخره چه کار می شود کرد. هر روز این قضیه تشدید می شد و عرصه برای بچه های طرفدار انقلاب در دانشگاه ها تنگ تر می شد و گروه های مخالف انقلاب دائماً به اسم یک حزب جدید می آمدند و از دانشگاه به عنوان مرکز ستادشان، اتاق یا سالن می گرفتند و این داشت به صورت قانون در می آمد؛ یک قانون نانوشته که هر کسی یک حزب اعلام کرد، می تواند یک دفتر از دانشگاه بگیرد و همین طور بدون هیچ نظارتی پیش می رفتند؛ یعنی یک نوع حاکمیت گروه ها بر دانشگاهها بود؛ نه حاکمیت انقلاب بر دانشگاه ها. برای این که این حاکمیت تغییر کند و به حاکمیت انقلاب بر دانشگاه تبدیل شود، لازم بود که یک توقفی در وضعیت موجود ایجاد شود؛ تا از یک طرف، به لحاظ آموزشی که عرض کردم، تمام متون و روش ها، با آن محورهایی که آنها دنبال می کردند، تغییر کند و از طرف دیگر، به دنبال این بودیم که یک جو مناسبی برای کار آموزشی پیش آید؛ یعنی دانشگاه از حالت سیاست زدگی صرف ـ که آن هم مرکزی علیه انقلاب بود و نه در جهت انقلاب ـ تبدیل به یک مرکز آموزشی در خدمت انقلاب شود.

برخی از این گروهک های مخالف نظام، آن هم از نوع مسلحانه اش، یعنی چریک های فدایی و منافقین، مسلحانه با نظام می جنگیدند. خلق ترکمن، خلق عرب، خلق کرد و… اینها مردم ترکمن و مردم عرب و کُرد نبودند؛ اینها گروهک هایی بودند که با سوء استفاده از عنوان خلق ترکمن، خلق عرب، خلق بلوچ و خلق کرد، بر ضد نظام می جنگیدند و دانشگاه هم که می آمدند؛ کار سیاسی، عملیاتی و حتی پشتیبانی ـ درمانی می کردند و از امکانات دانشگاه، استفاده می کردند. در چنین وضعی، هیچ عقل سلیمی اجازه این بهره برداری را نمی دهد و اگر خود دانشجوهای انقلابی به فکر نباشند، چه کسی باید کاری انجام دهد؟ پس از ایده پردازی اولیه، قرار شد که طرح انقلاب فرهنگی با مقامات ارشد نظام در میان گذاشته شود. جان مایه بحث، موافقت یا عدم موافقت آنها با تعطیلی دانشگاه ها بود. محمد علی رجایی، دکتر سید محمد بهشتی و محمد جواد باهنر در جریان کار قرار گرفتند. به گفته سیدنژاد، رجایی محکم حمایت کرد و حتی بحث تعطیلی مدارس را مطرح کرد و گفت: من اگر می توانستم، مدارس را هم تعطیل می کردم. از نظر آقای رجایی، مدارس هم بهره وری نداشتند.

نقشه از دفتر تحکیم وحدت به سرقت رفت

اما یک اتفاق ناگهانی در روزهای پس از نوروز، برنامه دانشجویان را جلو انداخت. گروه ویژه دانشجویان، طرحی جهت تعطیلی موقت دانشگاه ها با عنوان انقلاب فرهنگی تهیه کردند و به شورای دفتر تحکیم وحدت ارائه دادند و دفتر تحکیم ضمن پذیرش آن، مشغول آماده سازی و هماهنگی انجمن ها به منظور انجام آن شد. در این فاصله، رایزنی هایی نیز با برخی بزرگان سیاسی در حال انجام بود که برخی موافقت و برخی مخالفت می کردند و هنوز تصمیمی قطعی بر اجرای طرح، حاصل نشده بود. در روزهای پایانی فروردین ۵۹، هماهنگی های لازم بین انجمن ها انجام شده بود و حالت انتظاری برای اعضای انجمن ها، جهت اجرای طرح، ایجاد شده بود؛ اما مرکزیت تحکیم وحدت، تصمیم به اجرا نمی گذاشت و به نظر می رسید تردیدی به وجود آمده است. گفته می شد که شورای مرکزی تحکیم وحدت قصد دارند در تابستان و پس از تعطیلی دانشگاه ها، اقدامات را آغاز کند. در این فاصله و به دنبال این تاخیر، نسخه ای از طرح مکتوب دفتر تحکیم، توسط یکی از هواداران سازمان مجاهدین خلق از دفتر مرکزی تازه تأسیس دفتر تحکیم به سرقت می رفت و یک روز صبح توسط آنها این طرح چند صفحه ای به حالت افشاگرانه در دانشگاه ه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.