پاورپوینت کامل ۳ روز گروگان خدا! ۱۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ۳ روز گروگان خدا! ۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ۳ روز گروگان خدا! ۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ۳ روز گروگان خدا! ۱۹ اسلاید در PowerPoint :

حاشیه نگاری یک دانشجوی خادم اعتکاف از مراسم اعتکاف دانشجویی دانشگاه تهران

چهارشنبه، روز اول اعتکاف بود. بچه ها مسجد رو جارو کردند؛ پتوها رو هم پهن کردند؛ اما بسوزه دل ها از پارتیشن تفکیک جنسیتی که هنوز همچون منحنی Y=3X2+3 خودنمایی می کرد. می گفتیم باید چه کنیم؟ می گفتند باید نصاب بیاد. می گفتیم کی می آد؟ می گفتند تا ساعت ۱۸. نگاه به ساعتمون کردیم؛ ۱۹ بود. مثل تمامی تأخیرها، در ترافیک مونده بودند. می گفتند قول دادند تا ساعت ۲۱، کار رو تکمیل تحویل بِدن.

ساعت نزدیک ۲۳ بود که معتکفین وارد مسجد شدند. با هر تدبیری بود شروع کردیم به اسکان. با کلی خواهش و تمنّا از بعضی ها می خواستیم که واسه دوستاشون جا نگیرند! ملحفه خانوادگی انداخته بودند واسه n نفر معتکف جا داشت. واسه همه شون مهمون جور کردیم. یه جایی هم گذاشته بودیم برای جانبازان. چند تا جانباز اومدن دقیقاً رفتن همون جا. سنگرشون رو خوب بلد بودن. واسه اونا هم چند تا مهمون بردیم.

تعدادی از معتکفین، از راه نرسیده، شروع کردند به دعا و نماز؛ عطش مناجات داشتند. عده ای هم از شوق دیدن رفقا سرگرم معانقه و احوالپرسی شده بودند. تعدادی هم نیامده بساط خواب رو فراهم کردند تا برای اعمال روزهای آینده سرحال باشند. با یکی از بچه ها راه افتادیم بین جمعیت. هرکی خواب بود، بیدارش کردیم. هرکی سرگرم خوش و بش بود؛ تذکرش دادیم. گفتیم: پا شید؛ گَشتِ اعتکاف اومده! مگه اومدید ۱۳ به دَر؟ پاشید دعا و نماز بخونید. تَن بَلا!

نماز ظهر فردا را به امامت حاج آقای قرائتی خواندیم. مرد منبر و تخته سیاه. مثل همیشه صحبت های دلنشینی داشت؛ پر از خرق عادت و فراری از عُرف. می گفت: آخوندی که بین دو نماز صحبت بکنه، انگار گروگانگیری کرده؛ اما چون شما این سه روز گروگان خدایید، پس من بین دو نماز صحبت می کنم. می گفت: رابطه با جنس مخالف یا از همون اول حرامه و یا پس از چند دقیقه حرام می شه. می گفت: شماها که اومدید این جا، دغدغه اولتون ازدواجه؛ بیخودی بهانه راز و نیاز نیارید! می گفت: تا می تونید بخوابید که هرچی گناهه واسه بیداریه. می گفت: درس خوندن خانوما مانع ازدواجشون نیست. می گفت: یه جوونی اومد پیش من و گفت: می خواهم ازدوج کند. گفتم: درسِت تموم شده؟ گفت: نه. گفتم: شغلی داری؟ گفت: نه. گفتم: وضع مالی پدرت خوبه؟ گفت: نه. گفتم: سربازی رفتی؟ گفت: نه. گفتم: پس چه جوری می خواهی ازدواج کنی؟ گفت: آخه حاج آقا آمادگی دارم! می گفت: هرچی دعوا و رقابته، واسه دنیاست؛ اگه جایی پست و مقام در کار نباشه، هیچ کس با کسی دعوا نمی کنه.

عصر ساعت ۱۵ بود. ۳۰۰ تا نون سنگک ۱۰۰۰ تومانی آوردند؛ با بامیه، خرما و پنیر واسه افطار روز اول. یه خط مونتاژ درست کردیم حدوداً ۲۰ نفره. شامل کمیته های نان، نایلون، خرما، چاقو، گره، بسته بندی و شمارش. در عرض ۲ ساعت، حدود ۹۰۰ تا افطاری آماده شد. مسئول تدارکات مر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.