پاورپوینت کامل گسترش سریع اسلام هراسی در سطح اروپا ۴۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گسترش سریع اسلام هراسی در سطح اروپا ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گسترش سریع اسلام هراسی در سطح اروپا ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل گسترش سریع اسلام هراسی در سطح اروپا ۴۹ اسلاید در PowerPoint :

چندی است که در رسانه های آمریکایی و اروپایی مطالبی درباره اسلام هراسی انتشار می یابد. در مقاله حاضر، نویسنده که روزنامه نگاری اهل آمریکای جنوبی است، در سفری به چندین کشور اروپایی، چنان از اوج گیری موج اسلام هراسی در اروپا نگران می شود که به سهم خود می کوشد از پی آمدهای کوتاه و دراز مدت این پدیده در اروپا و در سطحی فراگیرتر در آمریکا و کانادا، هشدار دهد. از نظر وی، قدرت گرفتن احزاب و جریان های افراطی و سوء استفاده از آنها به عنوان حربه ای تبلیغاتی در انتخابات در کشورهای اروپایی، نشانه ای جدی از تداوم این موج در سال های آینده و در نتیجه، گرایش بیشتر مردمی به آن است؛ امری که به برخوردهای اجتماعی شدید و وضع قوانین محدود کننده برای مسلمانان و مبهم شدن جایگاه آنان در آینده خواهد انجامید.

چندی پیش صدراعظم آلمان، آنگلا مرکل، با اعلام مطلبی در حضور اعضای جوان حزب اتحاد دمکرات مسیحی، جهانیان را بهت زده کرد. وی گفت: «چند فرهنگی» به معنایی که در آلمان شناخته می شود، مرده است.

روز پیش از آن، من در سالن انتظار لوفت هانزا در فرودگاه فرانکفورت، بحث مشابهی را با گروهی از بازرگانان آلمانی داشتم. آنها خبری را در اختیار من گذاشتند که قرار بود مرکل به زودی آن را علنی کند. تصادفی نیست که بهترین و پرفروش ترین کالا در تمام کیوسک های فرودگاهی، جزوه «اسلام هراسی» بود که عضو با نفوذ «بوندس بانک»، تیلو ساراتزین به چاپ رسانده است و در آن، مهاجران مسلمان را به عنوان افرادی تنبل، متقلب در امور رفاهی و موجوداتی نیمه هوشمند و اهل فسق و فجور تصویر می کند. ساراتزین، مسلمانان را تهدیدی برای موجودیت آلمان می داند؛ در همان سطحی که صهیونیست های سرسخت، ایران را تهدیدی برای موجودیت اسرائیل می بینند.

در آن موقع، بعد از هفته ها سفر از شمال ایتالیا تا جنوب سوئد، از راه کپنهاک، هیچ تردیدی در این باره نداشتم و پیرامونم اسلام هراسی ژرفی را می دیدم که در گستره اروپا، شادمانه از آن به عنوان یک عامل هراس افکن در انتخابات استفاده می شود.

تمام نظرسنجی های مهم تأکید دارند که اکثریت آلمانی ها به چهارمیلیون مسلمان مقیم دراین کشور (۵ درصد کل جمعیت) علاقه مند نیستند. ۳۵ درصد آنها معتقدند که این کشور را مهاجران به مرداب تبدیل کرده اند و ۱۰ درصد نیز به تفکرات دوران فوهرر با یک «مشت آهنین» بازگشته اند. در آلمان گروه های نئونازی کوچکی با تأثیر اجتماعی حداقلی نیز وجود دارند. از سوی دیگر، «حزب ملی دمکرات» با گرایش های نئونازی، تاکنون، ۵ درصد آرا را در مجلس کسب کرده است؛ ضمن آن که بحران عمیق اتحادیه اروپا در این کشور نیز وجود دارد. اگر دولت آلمان به مفهوم چند فرهنگی حمله می کند، همزمان بر برتری هویت ملی آلمان نیز صحه می گذارد. و این هویت، هرگز به انگاره بک هویت اروپایی فراگیر، تقلیل داده نمی شود. بنابراین، رؤیای اتحادیه اروپا دچار دردسری بزرگ شده است.

تفتیش عقاید جدید

روان درمان گر اتریشی ـ آمریکایی، ویلهلم رایش، در اثر خود با نام روان شناسی توده ای فاشیسم، تأکید می کند که فرضیه نژادی، به معنای خلق فاشیسم نیست. برعکس، فاشیسم به معنای خلق نفرت نژاد پرستانه و تجلی سیاسی سازمان یافته آن است.

تفتیش عقاید (ضداسلامی) جدید، بعد از یازدهم سپتامبر بلافاصله به اروپا نرسید؛ این مقوله، امروز به مرحله انباشت حساسی رسیده است. ورزش سیاسی مورد توجه در اروپای امروزی، تماشای مسابقه بین «رئال مادرید» و «آ ث میلان» در قالب جام قهرمانان فوتبال نیست؛ بلکه تماشای توده گرایانی است که اسلام و مسلمانان را تحریک می کنند و اسلام را با عنوان «نوعی ایدئولوژی تعریف کرده اند که تمام چیزهایی را که برای ما اهمیت دارد، قبضه کرده است» و از این طریق خواسته اند تمام شیوه های هراس و ترس در شهروندان اروپایی را متبلور کنند.

با این حال، هراس از اسلامی شدن، ترس از برقع و روبنده، نمی توانند سبب شوند که مردم بحران اقتصادی مخوف و خاتمه نیافته ای را از یاد برند که این، نرخ های بیکاری فاجعه آمیزی را در سراسر اروپا به وجود آورده است و می تواند بخشی از یک بحران فرهنگی و روانی ژرف در داخل اروپا باشد؛ بحرانی که کوچک ترین بدیل سیاسی واقعی برای آن موجود نیست. در این میان، شمار اندکی از ذهن های مترقی، وجود واقعیتی را هشدار می دهند که این نژادپرستی و بیگانه هراسی به شدت در حال تغییر، یکی از پی آمدهای بحران سراسری «نولیبرالیسم» نیز می باشد.

در گذشته، جنون در برابر بیگانگان و در برابر سیاست مداران بود؛ اما هیاهوی تازه، جنون در برابر اسلام است. اهمیتی ندارد که مهاجرت به اروپا، سال هاست کاهش یافته است و با این حال، هنوز هم آنها باید مثل ما شوند و اروپای در حال پیر شدن، هراس زده و واکنش گرا، غرق این وحشت شده است که مهاجران آمده از مناطق جوان تر یا پویاتر جهان، در حال قبضه این جا هستند و این آسیاست که آینده جهان را می سازد؛ نه اروپا. گذراندن یک آخر هفته مالیخولیایی در یک ونیز برخوردار از جاذبه های گردش گری و آلوده به زباله ها، این شهر را برایم به یک نسخه دوم لاس وگاس تبدیل کرد که بازتاب آن را در تصویر آرایی گرافیکی می دیدم. من در ونیز احساسی چون «درک بوگارد» در «مرگ در ونیز» داشتم و بدون شک، افراد بی شماری از اروپاییان چنین احساسی دارند.

شلیک به مناره

سخن از یک تابستان نفرت اروپایی است؛ از منع احداث مناره در سوئیس گرفته تا ممنوعیت پوشیدن برقع در بلژیک. سال هاست که راست افراطی توده گرا، همواره بخشی از دولت های ائتلافی در ایتالیا و سوئیس بوده است. آنها در پارلمان اتریش، دانمارک، نروژ و فنلاند نیز نمایندگانی دارند. «جبهه ملی»، ۹ درصد آرا را در انتخابات منطقه ای بهار گذشته فرانسه از آنِ خود کرد.

حزب آزادی گیرت ویلدرز در هلند، سوخت اسلام هراسی را تقریباً تا نقطه فلج کردن دولت هلند، تأمین کرده است. ویلدرز، توده گرای آراسته و تقریباً شیوا سخن و بلوند، خواهان ممنوعیت قرآن ـ که او آن را با «نبرد من» هیتلر مقایسه می کند ـ و وضع یک مالیات برای «روسری» است. چگونه است که هیچ دولتی در خاورمیانه یا پاکستان، تا به حال به فکر این موضوع نیفتاده است؟

رئیس جمهور فرانسه، نیکلا سارکوزی، ـ که هم اکنون با رونوشت می ۱۹۶۸ م. تظاهرات خیابانی بر سر اصلاح سن بازنشستگی که خود به آن دامن زده، روبه روست ـ کوشید با اخراج انبوهی از کولی های رومانیایی، بار دیگر حزب ملی را اغفال کند.

طرفدار ثابت قدم راست افراطی اتریش، هاینتز کریستین استراخ، چند هفته پیش در انتخابات شهرداری وین شرکت کرد و نزدیک به ۲۷ درصد آرا را کسب کرد. باربارا روزنکرانتز نیز که اصرار دارد قوانین ضد نازی باید منسوخ شوند، در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری اتریش نفر دوم شد.

«اتحادیه شمالی او مبرتو بوسی» که تشکیلاتی اسلام هراس و ضد مهاجرت در ایتالیاست، بخشی از دولت در رم به شماره می آید و تصادفی نیست که این حزب که بیشترین رشد را در این کشور دارد، هم اکنون استان های بسیار ثروتمند ونتو و پیه مونته را در کنترل خود دارد. در خلال آخرین مبارزه انتخاباتی، طرفداران لالگا، قالب های صابون را با خود حمل می کردند؛ تا «بعد از دیدن یک مهاجر»، از آنها استفاده کنند.

در اسپانیا، جنبش «پرونتیو رکونکوئیستا» در حال قدرت گرفتن است؛ جنبشی طرفدار جنگ بازدارنده و شاید الهام گرفته از دیدگاه جرج بوش، برضد یک میلیون مهاجر مسلمان و طرح های ادعا شده «شیطانی» آنها برای چسباندن دوباره اسپانیا به