پاورپوینت کامل انقلاب اسلامی و بازسازی هویت ملی در ایران ۳۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل انقلاب اسلامی و بازسازی هویت ملی در ایران ۳۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل انقلاب اسلامی و بازسازی هویت ملی در ایران ۳۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل انقلاب اسلامی و بازسازی هویت ملی در ایران ۳۹ اسلاید در PowerPoint :

مباحث مربوط به هویت، به ویژه بحث «هویت ملی»، توجه اندیشمندان رشته های گوناگون علوم اجتماعی را به خود جلب کرده است. تداوم این روند نشان دهنده آن است که ارائه پاسخ های مناسب و جامع به سؤالات اصلی در باب هویت ایرانی هنوز مورد نیاز است. با مراجعه به مباحث گوناگون پژوهش گران در این زمینه، می توان به چند علت زیر در مورد ادامه بحث در باب هویت اشاره کرد:

۱. هویت، امری چندلایه است که از سطح فردی شروع می شود و به سطوح گروهی، ملی و فراملی می رسد. به همین علت، پژوهش گران رشته های گوناگون علوم اجتماعی، مانند روان شناسی، جامعه شناسی و علوم سیاسی با توجه به اهداف خود هر یک از این سطوح را بررسی می کنند. در واقع، باید گفت که هویت، مسئله ای میان رشته ای است.

۲. اصولاً هویت، امری ثابت و بدون تغییر و دگرگونی نیست؛ بلکه همواره مؤلفه های اصلی آن دچار تغییر و تحول می شوند و به همین دلیل، به نظر می رسد که مسئله هویت برای هر نسل به طور خاص مطرح می شود.

۳. هویت ها در سطوح و لایه های مختلف فردی، جمعی و یا ملی، ممکن است دچار تعارض بشوند؛ مانند تعارض هویت های دینی، قومی، جنسی، شغلی، محلی و ملی. این تعارضات بر اثر عوامل مختلفی ایجاد می شوند؛ اما به نظر می رسد یکی از مهم ترین آنها در سطح ملی، زمانی روی می دهد که در برخی از نظام ها تلاش می شود که با استفاده از ابزار قدرت، نوعی «هویت سازی» انجام دهند.

از نظر نویسنده، ریشه ایجاد بحران در سطوح خرد (آن چه از آن با عناوینی چون بحران هویت در میان زنان، نوجوانان، جوانان، قومیت ها و غیره نام برده می شود)، به وجود مشکل در بحث کلی و کلان هویت ملی بازمی گردد. در واقع، به نظر می رسد که وجود بحران در سطح ملی، زمینه ساز تدوام بحران در سطوح زیرین آن است. مسئله بحران هویت در سطح ملی را نیز می توان با رویکردهای مختلف بررسی کرد؛ اما به نظر می رسد که مهم ترین مشکل در بعد فلسفی و اندیشه ای است که اتفاقاً کمتر بدان توجه می شود. به هر حال، پیش از ورود به بحث، بهتر است با طرح مسئله از دیدگاه کلان، جایگاه بحث را روشن کرد.

طرح مسئله

مروری بر متون موجود در باب هویت و هویت ملی در جامعه ایران نشان می دهد که تقریباً همه اذعان دارند که مؤلفه های هویت ملی در ایران در عصر حاضر از سه حوزه «ایران»، «اسلام» و «غرب» متأثرند. از نظر این نویسندگان، به دنبال حیات مشترک و طولانی دو حوزه اول، مؤلفه های هویت ایرانی- اسلامی تا دوران قاجاریه به میزان زیادی با یکدیگر سازگاری یافته اند؛ اما به دنبال آشنایی و تحمیل عناصر مدرن غربی به فرهنگ و هویت ایرانی از اوایل سده نوزدهم میلادی و به طور مشخص از هنگام شکست ایران در جنگ های ایران و روسیه، شاهد بروز نوعی بحران در «هویت ملی» ایرانیان از این ناحیه هستیم. در واقع، با گذشت بیش از ۱۵۰ سال از نفوذ ارزش ها و عناصر فرهنگ مدرن غربی به جامعه ایران، هنوز هویت ملی سازگار با هنجارهای مدرنیته، شکل نگرفته است. مشکل هویت ملی منحصر به جامعه ایران نیست؛ بلکه این مشکل دامن گیر تمامی کشورهای جهان اسلام و در واقع، تمام کشورهای در حال توسعه شده است و ریشه اصلی آن نبود تولیدات تمدنی در این جوامع است.

مدرنیته و نحوه ورود آن به ایران

با وجود انتشار صدها کتاب و مقاله و وقوع جنجال های فکری بسیار درباره «معمای مدرنیته» و در زمانی که مباحث بسیار درباره «رابطه سنت و مدرنیته»، «پایان مدرنیته» و «پسامدرنیته» انجام شده، به نظر می رسد هنوز صحبت از مدرنیته یا تجدد، کار دشواری است. برخی پژوهش گران معتقدند که این واژه را همواره باید به صورت جمع به کار برد؛ تا چند معنا داشتن آن به وضوح نشان داده شود. از نظر لغوی مدرنیته را به روزامد بودن، به هنگام بودن و با زمان همراه شدن، تعریف کرده اند و از نظر تاریخی معمولاً آن را ظهور یک دوره در تاریخ اروپا می شناسند.

بسیاری بر این باورند که مدرنیته یعنی روزگار پیروزی خرد انسانی بر باورهای سنتی (اسطوره ای، دینی، اخلاقی، فلسفی و…)؛ رشد اندیشه علمی و خردباوری (راسیونالیته) و افزون شدن اعتبار دیدگاه فلسفه نقادانه که همه با سازمان یابی تازه تولید و تجارت و شکل گیری قوانین مبادله ای کالاها و به تدریج، سلطه جامعه مدنی بر دولت همراهند.

در واقع، مدرنیته باعث تحولات عمده ای در حوزه های مختلف زندگی انسانی شده است و بنابراین، معانی و مصادیق مختلفی دارد. به هر حال، مجموعه تحولات موسوم به مدرنیته، ابتدا در اروپا آغاز شد و منشأ تسلط اروپا و دنیای غرب بر فرهنگ و تمدن های دیگر در چند سده اخیر شده است. در واقع، بنیان های مدرنیته با هجوم به همه کشورها و تمدن های دیگر، خود را به آنها تحمیل کرده است. بنابراین، هرچند مدرنیته در اصل غربی است؛ اما در ادامه حیات خود از فضای اولیه به همه جهان سرایت کرده و به همین دلیل است که امروزه برخی جهانی شدن را تعمیق مدرنیته می دانند.

به هر حال، نفوذ مدرنیته در کشورها و جوامع دیگر، باعث نوعی تضاد در این جوامع شده است و پس از مدتی بر پایه ترکیب سنت های گذشته این جوامع و ارزش های مدرنیته، ترکیب هایی ایجاد شده که نه کاملاً سنتی و نه کاملاً مدرنند و این مسئله سرآغاز بحران هویت در این جوامع است. یکی از جوامعی که بر اثر نفوذ مدرنیته در آن، بحران هویت ایجاد شده، جامعه ایران است.

علت ادامه بحران هویت در جامعه ایران، عدم بومی شدن ارزش های مدرنیته است. شناخت بنیان های مدرنیته در ایران را می توان به داستان فیل در تاریکی تشبیه کرد که افراد و گروه های مختلف هر یک بر اساس تصورات خود، مدرنیته را تصویر می کنند و به همین علت، روشنفکران، رهبران و دولت مردان ایرانی از عصر مشروطه به بعد در رویارویی با تحولات دنیای مدرن، دچار اشتباهاتی شدند و در واکنش به آن، راه های متفاوتی در پیش گرفته اند. از نظر پژوهش گران به طور کلی، ایرانیان در دهه های منتهی به انقلاب اسلامی، کمتر به تمایز میان مدرنیته و دستاوردهای آن، یعنی نوسازی،