پاورپوینت کامل معرفی کتاب پرسش ها و پاسخ های دانشجویی، «دین و سیاست، ولایت فقیه، جمهوری اسلامی» ۳۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل معرفی کتاب پرسش ها و پاسخ های دانشجویی، «دین و سیاست، ولایت فقیه، جمهوری اسلامی» ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معرفی کتاب پرسش ها و پاسخ های دانشجویی، «دین و سیاست، ولایت فقیه، جمهوری اسلامی» ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل معرفی کتاب پرسش ها و پاسخ های دانشجویی، «دین و سیاست، ولایت فقیه، جمهوری اسلامی» ۳۴ اسلاید در PowerPoint :

دین و سیاست، یکی از موضوعاتی است که از دیرباز مورد بحث و کنکاش اندیشمندان حوزه دین و سیاست بوده است. حاکمان، پادشاهان و فرمانروایان مستبد و ظالم، همواره چنین وانمود کرده اند که دین و سیاست دو مقوله جدا از هم هستند؛ امور سیاست و حکومت، مربوط به حاکمان و فرمانروایان است و امور دین به روحانیان سپرده شده است و هیچ یک نباید در کار دیگری دخالت کند. این اندیشه هم پادشاهان، حاکمان و سلاطین را راضی و خشنود می کرد و هم پسند خاطر روحانیون عافیت طلب بوده است.

این اندیشه از غرب ریشه گرفته است. روحانیون مسیحی با راحت طلبی و عافیت طلبی دین را وسیله ای برای تأمین معاش و خوش گذرانی خود قرار دادند و از دخالت در امور اجتماعی و سیاسی که مستلزم تقابل با حاکمان و فرمانروایان بود، پرهیز می کردند و حاکمان و فرمانروایان نیز با دینی که کاری به اجتماع و سیاست نداشته باشد، مخالفتی ندارند.

از این رو، در غرب روحانیون به عنوان متولیان دین و حاکمان و فرمانروایان به عنوان متولیان اجتماع و سیاست، هر یک مسیری جدا از هم را برگزیدند؛ اما اسلام برخلاف تعالیم تحریف شده مسیحیت، درباره امور اجتماعی و سیاسی و اداره جامعه، تعالیم ارزشمندی ارائه کرده است و پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله خود نخستین حکومت و جامعه اسلامی را بنیان نهاد و حکومت های مهم عصر خویش را به پذیرش اسلام دعوت کرد. با این حال، پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه وآله و انحراف خلافت، زمینه جدایی دین از سیاست در جامعه اسلامی فراهم شد و معاویه که در سال چهلم هجری به خلافت رسید، گفت: «من با شما بر سر نماز و روزه نمی جنگیدم؛ بلکه می خواستم بر شما حکومت کنم و به مقصود خود رسیدم».۱

از این زمان، در میان اهل سنت این تفکر همواره رواج داشته است؛ اما بر اساس تعالیم شیعه، اسلام در امور سیاسی و اجتماعی جامعه، تعالیمی ارائه کرده که باید در اداره امور جامعه مورد توجه قرار گیرند.

با این حال، بعد از امام علی علیه السلام، زمینه تشکیل حکومت برای امامان معصوم علیهم السلام فراهم نشد و آنان همواره از سوی حاکمان ظالم و ستم گر، تحت نظر بودند و نمی توانستند با مسلمانان ارتباط آزادانه ای داشته باشند.

در دوران غیبت، عالمان شیعی همواره نسبت به جامعه اسلامی، احساس مسئولیت می کردند و حتی اگر زمینه تشکیل حکومت اسلامی فراهم نبود، در مواقع حساس، در امور اجتماعی و سیاسی، دخالت و مشکلات مسلمانان را برطرف می کردند و کشور را از خطرات نجات می دادند.

فتوای تاریخی میرزای شیرازی در تحریم تنباکو، فتوای سید محمد مجاهد و ملااحمد نراقی برای نبرد با تجاوز روسیه و حضور آنان در صحنه نبرد و فتوای ملا علی کنی برای لغو امتیاز رویتر، نمونه هایی از دخالت رحانیون و عالمان شیعه در امور سیاسی و حکومتی می باشند.

سرانجام با تلاش بزرگ ترین عالم سیاستمدار، یعنی امام خمینی، حکومتی بر مبنای دین شکل گرفت؛ تا تجسم عینی سخن مرحوم آیت الله سید حسن مدرس باشد که فرمود: سیاست ما، عین دیانت ما و دیانت ما، عین سیاست ماست.

امام خمینی درباره اسلام و سیاست می فرماید: «اسلام، دین سیاست است؛ با تمام شئونی که سیاست دارد. این نکته برای هر کس که کمترین برتری در احکام حکومتی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اسلام بکند، آشکار می گردد. پس هر که را گمان بر او برود که دین از سیاست جداست، نه دین را شناخته و نه سیاست را.۲

تشکیل نظام جمهوری اسلامی که نظامی نوپا و جدید در حوزه سیاست و حکومت است، آن هم به وسیله یک عالم دینی با عنوان ولی فقیه، پرسش های فراوانی را درباره چگونگی این نوع از حکومت به وجود آورده است.

برخی از این پرسش ها عبارتند از:

۱. با توجه به این که دین و روحانیت، امری مقدس است و سیاست، شیطنت آلود، چگونه می توان بین آنها رابطه برقرار کرد؟

۲. آیا تشکیل حکومت بر اساس تکلیف، منافی با تشکیل حکومت بر اساس حقوق مردم نیست؟

۳. با توجه به اهمیت رهبری سیاسی، به چه علت امام علی علیه السلام ۲۵ سکوت کرد؟

۴. آیا در نصوص دینی و به ویژه روایات اهل بیت علیهم السلام، دلیل محکمی بر ولایت فقیه وجود دارد؟

۵. فلسفه ولایت فقیه چیست؟

۶. چگونه ولایت فیه را در امتداد ولایت ائمه علیهم السلام می دانیم؛ در حالی که برخی از علمای بزرگ، اعتقاد به چنین ولایتی نداشتند؟

۷. کسی که اشتباه می کند و معصوم نیست، چگونه می تواند ولایت داشته باشد؟

۸. ولایت فقیه در انقلاب مشروطیت چگونه مطرح بود؟

۹. مشروعیت ولایت فقیه به چه معناست؟

۱۰. آیا مشروعیت ولایت فقیه و قدرت رهبری، کاریزمایی است؟

۱۱. آیا نظریه انتصاب ولی فقیه، با قانون اساسی تضادی ندارد؟

۱۲. ولایت فقیه یا نظارت فقیه، کدام یک صحیح است؟

۱۳. آیا ولی فقیه، حق دخالت در امور شخصی را دارد؟

۱۴. در صورت تشکیل چند حکومت اسلامی در دنیا، ولی فقیه چه جایگاهی پیدا می کند؟

۱۵. اگر ولی فقیه اقدام به تصدی حکومت کرد، آیا وظایف بقیه فقیهان و مراجع ساقط می شود؟

۱۶. منظور از اعلمیت در بحث ولایت فقیه چیست؟

۱۷. در موارد تعارض بین نظر ولی فقیه با نظر مرجع تقلید، چه باید کرد؟

۱۸. توتالیتر یعنی چه و فرق آن با ولایت فقیه چیست؟

۱۹. آیا قبول نداشتن ولایت فقیه، گناه و کفر است؟

۲۰. در مقابل خطاهای ولی فقیه، چه مکانیسمی وجود دارد؟

۲۱. آیا می توان از ولی فقیه انتقاد کرد؟

۲۲. چرا پیشنهاد بازنگری قانون اساسی در ان