پاورپوینت کامل وقتی بغض اسرا می شکست! ۳۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل وقتی بغض اسرا می شکست! ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وقتی بغض اسرا می شکست! ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل وقتی بغض اسرا می شکست! ۳۲ اسلاید در PowerPoint :

یکی از مهم ترین مناسبت ها برای اسرای دوران دفاع مقدس در اردوگاه های اسارت دشمن، آغاز فصل بهار و عید نوروز بود. نوروز که می آمد، اسرای ایرانی را به یاد جمع گرم و صمیمی و شور حال کشور، برای استقبال از این عید باستانی می انداخت؛ به یاد کودکی، کفش و لباس نو، ماهی قرمز و تنگ بلور، هفت سین و صندوقچه چوبی مادربزرگ که عیدی می داد؛ به یاد بوسه های گرم مادر و دستان پدر، دید و بازدیدها، لبخند فرزندان و چهره شاد همسر و وزش نسیم بهاری در کوچه ها و محله های وطن می انداخت. در این میان برای اسرایی که نخستین سال بود نوروز را دور از خانواده و وطن می گذراندند، لحظه سنگین و سختی بود؛ چه برسد به اسرایی که از همان نخستین روزهای جنگ تا پایان آن در اسارت بودند. دعای لحظه سال تحویل هر سالشان، پیروزی و آزادی و بازگشت به میهن بود و تمام دوران اسارت را با همین امیدها و نویدها سپری می کردند. این روحیه مقاوم و شکست ناپذیر آنها دشمنی را که برای نفوذ به اعماق وجود آنها تلاش می کرد، به عجز آورده بود. اسرای ایرانی در طول هشت سال جنگ تحمیلی عراق ضد ایران به خاطر آن که یأس و ناامیدی آنها را محزون و افسرده نکند، برای استقبال از سال نو و عید نوروز، به تکاپو می افتادند؛ تا با کمترین و ناچیزترین امکاناتی که در دست داشتند، رنگ و بوی تازگی و نو شدن به فضای اردوگاه بدهند. برگزاری مراسم ویژه ایام نوروز در اردوگاه ها متفاوت بود؛ برای مثال در اردوگاه رمادی، عراقی ها بسیار سخت گیری می کردند؛ اما در اردوگاه های موصل، وضع بهتر بود و در اردوگاه تکریت، دو سال بعد از آتش بس، اسرای ایرانی برای برگزاری مناسبت ها به ویژه ایام عید نوروز، آزادتر بودند.

آنان برای استقبال از نوروز، با نظافت کلی اردوگاه و آسایشگاه ها کار را شروع می کردند و با کاغذ و زرورق بسته های سیگار، سر و سامانی به فضای اردوگاه و آسایشگاه ها می دادند و روی کاغذها با خط خوش، سخنان و عبارت هایی که از دیرباز درباره این فرهنگ غنی و باستانی ایران شنیده بودند، می نوشتند و بر در و دیوارهای تاریک و دل گیر، می چسباندند. در میان این نوشته ها عبارت «امّن یجیب» هم دیده می شد. علی اکبر علی اکبری درباره ایام نوروزی که این عبارت را نوشتند و بر دیوار اردوگاه «تکریت» چسباندند، گفت: «قبل از تحویل سال یکی از مسئولان عراقی وارد آسایشگاه شد و چشمش به این آیه قرآنی افتاد و بسیار برافروخته شد و شروع کرد به داد و بی داد و گفت: مگر ما به شما ظلم می کنیم که شما این آیه را نوشته اید؟ ما به شما پتو، لباس و کفش می دهیم؛ حالا ما ظالمیم؟ در همین هنگام یکی از بچه ها به خود جرأت داد و گفت: سیدی! این آیه قرآن که بد نیست. عراقی بیشتر برافروخته شد و گفت: اگر شما می خواهید آیه ای از قرآن بنویسید، دنبال آیه ای باشید که در آن خیر باشد؛ نه آیه ای که مایه شر و بدی است. او دستور داد آن نوشته ها پاک شوند و تعدادی از بچه ها که در این باره فعالیت داشتند، تنبیه شوند».

هفت سین اسرا در غربت

اسرا با وجود سختی ها و شکنجه ها و با تمام دل تنگی هایشان، لحظه تحویل سال، هر کس به چیزی فکر می کرد؛ یکی عکس فرزندش را در دست گرفته بود و مدام بوسه می زد و قربان صدقه اش می رفت؛ یکی یاد دستان گرم و مهربان پدر و مادرش می افتاد؛ جمعی شمعی روشن کرده بودند و به سوختن و آب شدن آرام آن می نگریستند و دیگری این دوبیتی را زیر لب زمزمه می کرد: «مسلمانان دلم یاد وطن کرد – نمی دانم وطن، کی یاد من کرد. نمی دانم که زن بی یا که فرزند – خوشش باشه هر آن که یاد من کرد». ولی این لحظات غم و اندوه، زیاد دوامی نداشت و خیلی زود به خنده و شادی مبدل می شد. هفت سین، ماهی شب عید و شیرینی و شربت، آن هم با طعم غربت، توسط اسرای ایرانی در اردوهاگه های دشمن به مقدار اندک و ناچیزی مهیا می شد.

سفره هفت سین اسرای ایرانی با سنگ، سکه، سیگار، سیم (کابل) و سمون (نوعی نان عراقی) آذین بندی می شد. در میان همه اینها، قرآن و پرچم سه رنگ ایران برای اسرا جذابیت دیگری داشت. بر بالای این سفره هفت سین، خانواده شهدا و اسرایی که مسن تر بودند، می نشستند؛ سال نو را تبریک می گفتند و دعا می کردند که سال بعد با پیروزی و نابودی صدام به میهنشان باز گردند.

بعد از تحویل سال نو، آیاتی از قرآن تلاوت می شد؛ دید و بازدید و روبوسی میان بچه ها موسوم بود و مانند اعضای یک خانواده به یکدیگر تبریک و شادباش می گفتند و هر کسی درباره خاطرات شیرینی که از سال های قبل در عید نوروز داشت، برای دیگری تعریف می کرد و با این خاطرات خوش و خنده ها، فضای اردوگاه عوض می شد.

مسعود پرویز حمیدی، یکی از آزادگان سال های جنگ تحمیلی درباره ماهی شب عید سال های اسارت می گوید: «یکی از برادران از سنگ، یک ماهی تراشید و آن را درون ظرف آب انداخت و اسرای دیگر نیز از این فکر استقبال کردند. در همین هنگام یکی از بچه هابه سرعت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.