پاورپوینت کامل بیا با پیامبر قدم بزنیم ۲۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بیا با پیامبر قدم بزنیم ۲۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بیا با پیامبر قدم بزنیم ۲۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بیا با پیامبر قدم بزنیم ۲۷ اسلاید در PowerPoint :

چشم هایت را ببند؛ تا پیامبر را نشانت دهم. مردی نسبتاً قد بلند با موهای حالت دار که تا لاله گوشش می رسند؛ صورتی روشن، پیشانی ای بلند، ابروهایی کمانی و باریک. ریشی پرپشت، گونه ای صاف، چشمانی سیاه، گردنی سفید و دندان هایی سفید، که وقتی صحبت می کند از بین آنها نوری می درخشد که فکر می کنی بین دندان هایش فاصله است؛ با اندامی متناسب، شکم و سینه ای هم سطح و چهارشانه با استخوان های درشت.

مردی با موها و ریش های شانه زده و مرتب. ریش هایش را با دقت شانه می زند؛ از بالا هفت بار و از زیر چهل بار. می گوید: «این کار، حافظه را زیاد می کند و بلغم را از بین می برد و هر کس هفت بار بر سر و رو و سینه اش شانه بکشد، دیگر دردی سراغش نمی آید».

خیلی برایش مهم است که همیشه معطر باشد و اصلاً همه او را از بوی خوبش می شناسند. برای خرید عطر، بیشتر از غذا هزینه می کند. جلوی آینه می ایستد و خود را مرتب می کند. گاهی هم در آب، سر و وضع خود را بررسی می کند و بعد بیرون می رود. می گوید: «خدا دوست دارد بنده اش وقتی به دیدن دوستانش می رود، خود را برای آنها منظم کند».

سفر که می رود، شیشه روغن، سرمه دان، قیچی، مسواک و شانه اش از او جدا نمی شوند. نخ و سوزن هم با خود می برد. عایشه می گوید: «به خیاطی خیلی علاقه دارد».

پیراهن راه راه بلندی به تن می کند و عمامه ای هم بر سر. وقتی لباس نو گیرش می آید، خدا را شکر می کند و بی درنگ لباس قبلی را به فقیری می بخشد و می گوید: «اگر لباس خود را به مسلمان دیگری بدهی، خدا هم در این دنیا و هم بعد از مرگ، هوایت را دارد».

انگشتری نقره ای در دست راست دارد و با انگشترش روی نامه هایش مهر می زند و می گوید: «به نامه که مهر بزنی، از تهمت های مردم در امان می مانی».

شب ها روی پهلوی راست می خوابد و دستش را زیر صورتش می گذارد و می گوید: «خدایا! آن روز که همه را بیدار می کنی، مرا از عذابت حفظ کن». و آیه الکرسی می خواند و از خواب که بیدار می شود، اول از همه به سجده شکر می رود و می گوید: «سپاس خدایی را که مرا بعد از مردن، زنده کرد. خدای من، آمرزنده و پاداش دهنده است» و بعد مسواک می زند.

در خانه

با اجازه، وارد خانه پیامبر می شویم. خودش عادت دارد هرجا که می رود، سه بار اجازه می گیرد و محال است بی خبر به خانه کسی برود.

روی حصیر نشسته، جای حصیر روی پاهایش مانده است. وقتی می گویند: «حداقل فرشی، تشکی چیزی برای خودت بگیر»، پاسخ می دهد: «دنیا برای من، مانند این است که یک روز گرم تابستان به سفر رفته باشی و سر راه درختی ببینی و زیر سایه اش کمی استراحت کنی و بروی».

برای وقتش برنامه ریزی کرده است؛ یک قسمت برای عبادت و طاعت خدا، یک قسمت برای کارهای خانواده و یک قسمت هم برای کارهای شخصی اش گذاشته است. از وقت عبادت و خانواده اش نمی زند؛ ولی نیمی از وقت شخصی اش را به دیگران اختصاص می دهد. مردم سؤال می کنند. او جواب می دهد و می گوید: این را به بقیه هم بگو؛ با کوله باری از مشکلات به خانه اش می آیند و سبکبار و لبخندزنان بیرون می روند.

سر سفره:

سر سفره پیامبر بنشینیم که غذا خوردن دسته جمعی را خیلی دوست دارد. می گوید: «غذا وقتی می چسبد که دسته جمعی بخوریم». برای این که میهمان ها خجالت نکشند، اول از همه شروع به خوردن می کند و آخر از همه تمام می کند. از جلوی خودش غذا می خورد. عجله هم ندارد که غذا را داغ داغ بخورد. می گوید: «خدا که نمی خواهد آتش به خوردمان بدهد. غذای داغ، برکت ندارد؛ صبر کنید سرد بشود و بعد بخورید». نه اهل تعارف است و نه اهل گیر دادن. نه از غذا تعریف می کند و نه بدی آن را می گوید. اگر غذایی را دوست نداشته باشد، چیزی نمی گوید که غذا از دهان بقیه هم بیفتد. هرکس دعوتش کند، حتی اگر برده ای باشد، می پذیرد. بعد از غذا، دستانش را خوب می شوید که هیچ بویی ندهند. در سه نفس آب می نوشد و قبل از هر جرعه، بسم الله و بعد از هر جرعه، الحمدلله می گوید. اگر بخواهد وسط آب نوشیدن نفس بکشد، ظرف آب را دور می کند که بازدمش وارد آن نشود.

برای خداحافظی با میهمانانش، عجله نمی کند و صبر می کند خودشان بلند شوند. هرکس که می خواهد برود، پیامبر به احترامش بلند می شود.

در کوچه

از خا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.