پاورپوینت کامل عالمی دیگر بباید ساخت، وز نو دانشی! ۵۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عالمی دیگر بباید ساخت، وز نو دانشی! ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عالمی دیگر بباید ساخت، وز نو دانشی! ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عالمی دیگر بباید ساخت، وز نو دانشی! ۵۳ اسلاید در PowerPoint :
علم دینی و بومی¬سازی علوم انسانی در گفت وگو با حجت¬الاسلام والمسلمین دکتر ابوالفضل ساجدی
بومی¬سازی علوم انسانی، یکی از دغدغه¬های مهم حجه¬الاسلام و المسلمین دکتر ساجدی است. از این رو، تمام سؤال های ما را با روی گشاده، پذیرا شد. مصاحبه حاضر، حاوی نکاتی جدید و خواندنی درباره علم دینی است که مطالعه آن می تواند سرفصل¬هایی تازه در این زمینه، فراروی مخاطبان بازگشاید. دکتر ساجدی، دانش¬آموخته حوزه علمیه قم است. او فارغ التحصیل دکترای فلسفه دین از کانادا است و دارای فوق لیسانس فلسفه و کلام اسلامی از دانشگاه مک گیل کانادا و فوق لیسانس روان شناسی از موسسه آموزشی – پژوهشی امام خمینی می¬باشد.
پرسمان: جناب دکترساجدی! رویکرد به اسلامی سازی علوم انسانی، چه ضرورتی دارد؟
مقام معظم رهبری بارها بر مسئله فرهنگ جامعه، تأکید داشته، اما متأسفانه بسیاری هنوز این ضرورت را درک نکرده¬اند. حاکمیت فرهنگ جامعه با حاکمیت علوم انسانی – اسلامی، اصلاح می¬شود و حاکمیت علوم انسانی – اسلامی، مهم ترین درمان مسائل فرهنگی جامعه ماست.
اگر علوم انسانی را بومی نکنیم و اگر حوزه علمیه تفکر جدی و گسترده ای در این باره نداشته باشد و دولت این موضوع را جدی نگیرد، با مشکلات زیادی روبه رو می شویم. حقایقی درجهان است که تنها با وحی، مشخص شده است و اگر از این مبانی استفاده نکنیم، آسیب می بینیم. پیمودن علوم، بدون معرفت دینی مانند حرکت در بیابانی تاریک با چراغ کوچکی است که تنها گوشه ای از اطرافمان را روشن می¬کند. وحی و مبانی دینی، این بیابان تاریک را مثل خورشید، روشن می¬کند.
پرسمان: حضرت عالی چه تعریفی از علم و دین ارائه می¬دهید؟
علم، دانشی تنظیم یافته از مجموعه گزاره هاست که به تبیین مسائلی پیرامون یک محور خاص می پردازد و برای کشف یا نزدیک شدن به واقع و رسیدن به اثرات کاربردی آن، تلاش می کند و دین (اسلام)، ارائه دهنده مجموعه گزاره هایی اخباری، ناظر به هست ها و گزاره¬هایی انشایی، ناظر به باید ها و نبایدها، در مسیر کمال و هدایت بشری است.
هست ها، ناظر به انسان شناسی، خداشناسی، راه و راهنماشناسی و فرجام-شناسی است که به آنها اعتقادات گفته می شود و بایدها و نبایدها هم شامل احکام و اخلاق است.
پرسمان: با این تعریف از علم و دین، علم دینی چه تعریفی دارد؟
در تعریف علم دینی، رویکردهای مختلفی وجود دارد. در یک نگاه کلی، دو رویکرد شمول گرا و غیرشمول گرا وجود دارد. دیدگاه شمول گرا نیز به دو نگاه نقل¬محور و نگاه ترکیبی عقل و نقل محور، دسته¬بندی می¬شود. رویکرد شمول گرای نقل محور، علم دینی معتبر را تنها و تنها متکی بر علوم وحیانی می داند. بر این اساس، دانش هایی که از عقل و حس استفاده می کنند، اعتبارشان حداقلی است و تنها علومی اعتبار حداکثری دارند که از منابع نقلی به دست آمده باشند. بر اساس این مبنا، ما باید تا حد ممکن، به حداقل¬ها اکتفا کنیم و از ابزارهای فناورانه، در حد ضرورت، استفاده کنیم؛ مثلاً برای حمل و نقل، باید از چهارپا استفاده کنیم و از تجهیزات جدید، استفاده نکنیم. برخی قائلین به این دیدگاه، بحث خود را با نقد مدرنیته شروع می کنند و می¬گویند: علومی که بعد از رنسانس، تولید شده اند – اعم از علوم انسانی و علوم تجربی – بر پیش فرض های حسی، تکیه می کنند و محصول آنها هم حسی است. آنها تمام علوم تولید شده بعد از انقلاب صنعتی را رد می کنند.
پرسمان: شما با این دیدگاه، چه مشکلی دارید؟
مبنای این دیدگاه در معرفت شناسی، تقدم اراده بر علم است. آنها کاشفیت و واقع نمایی علم را انکار می کنند. فهم علمی اگر با قصد بندگی باشد، مفید است؛ اما اگر با چنین قصدی نباشد، فهمی جاهلی و شیطانی است و هرچه به دست آید، باطل است. اشکال اساسی این نظریه، تقدم اراده بر علم است؛ یعنی اگر این نظر را بپذیریم، دیگر نمی توانیم از صدق و کذب گزاره ای سخن بگوییم و تنها باید از حق و باطل، سخن گفت؛ یعنی کاشفیت علم از واقعیت و مبنا داشتن در معرفت، نفی می¬شود. مغالطه دیگر اینان، خلط میان انگیزه و انگیخته است. اگر انگیزه فرد را بر انگیخته او دخالت دهیم، دچار مغالطه شده ایم. یعنی نیت خوانی می کنند و اگر انگیزه کسی، اثبات خدا بود، پس انگیخته او لزوما پذیرفته می شود. علاوه بر این، باب بحث و گفت وگو بسته می شود؛ زیرا ما به قلب و نیت افراد دسترسی نداریم و این، به یک نوع نسبیت در فهم و علم و تعطیلی باب فهم منجر می شود.
اشکال دیگر این نظریه، این است که با تقدم اراده بر فهم، علم به نیت افراد وابسته شده، دیگر هیچ دانشی را مستقل از گوینده آن، نمی توان پذیرفت. ما معتقدیم که میان گزاره¬ها، باید تفکیک قائل شد؛ مثلاً در گزاره های علوم طبیعی، برای محاسبه اندازه یک ساختمان یا مقاومت مصالح یک بنا یا نقطه جوش آب، تفاوتی بین نیت ها و گوینده ها نیست. در این گزاره¬های تجربی، نمی¬توانیم معیار نیت را وارد کنیم. دانشی که غرب در صنعت و فناوری به دست آورده، بر اساس تصرف در طبیعت بوده است و تصرف، زمانی اتفاق می افتد که انسان تاحدی از روابط میان پدیده ها آگاه شود. بر همین اساس، تصرفات پیدا شده و فناوری تولید شده، ارتباطی به نیت انسان ندارد.
پرسمان: به نظر می¬رسد که گاهی هدف و نیاز ما بر رویکردمان به فناوری اثرگذار است.
بله، ممکن است در بعضی جاها، انسان، گزینشی عمل کند و در راستای هدف خودش، چیزی را تولید کند؛ مثلاً هدف من این است که سرعت حرکتم را افزایش دهم و زودتر به مقصد برسم؛ پس هواپیماها، پیچیده¬تر می¬شوند. من برای اهداف مادی خود، به فناوری، تکیه می کنم و این نشان دهنده میزان تصرف انسان در طبیعت است. در این امور، صحت و سقم تصرف، در گرو نیت فرد نیست. من، ماشینی طراحی و انتخاب می کنم که نیازهای مرا برآورده کند و فناوری در همین مقدار، متأثر از من است. وابسته کردن اینها به نیت، مغالطه خلط انگیزه و انگیخته است. در روایات هم گفته شده که علم را از هر جای جهان کسب کنید. اگر بخواهیم نیت را برجسته کنیم، پس از مسلمان هم نمی¬توانیم دانشی را بپذیریم؛ مگر این که آن مسلمان، انگیزه و نیتی خدایی داشته باشد.
پرسمان: رویکرد دوم در تعریف علم دینی، چه رویکردی است؟
رویکرد دوم، رویکرد ترکیبی عقل و نقل محور است و برخی بزرگان به این مبنا معتقدند؛ یعنی بر خلاف دیدگاه اول، برای دینی دانستن یک مطلب، لازم نیست همه جزئیات آن در دین آمده باشد؛ بلکه اگر یک اصل کامل و جامعی در دین آمده باشد که مبنای تفریع فروع شود، کافی است. در این دیدگاه، دین نه فقط تشویق به فراگیری علوم را عهده¬دار است، بلکه خطوط کلی بسیاری از علوم و مبانی جامع بسیاری از دانش¬های صنعتی و تجربی را ارائه کرده است و در نتیجه، با تکیه بر دو روش عقلی و نقلی، می¬شود علوم مختلف طبیعی و انسانی را زاییده دین دانست؛ بدین معنا که در روش نقلی، کلیات و اصول دانش هایی مانند فقه، اصول و کلام در دین آمده است و به کمک اجتهاد و با تکیه بر این کلیات، می¬توان احکام فرعی این دانش-ها را استخراج کرد و مشابه همین در علوم طبیعی و انسانی نیز جاری است؛ یعنی با تکیه بر آن کلیات و اصول، می توان جزئیات این علوم را نیز استنباط کرد و عقل نیز مثل نقل، یکی از منابع کشف است و هرچه از عقل استخراج شود، علم دینی تلقی خواهد شد.
پرسمان: این دیدگاه، چه تعریفی از علم و دین دارد؟
دین مصطلح در تعریف رایج، مجموعه¬ای از عقاید، فقه، حقوق و اخلاق است؛ اما دین توحیدی در این جا، فراتر از دین مصطلح است. بررسی وجود خدا و اسمای حسنای خدا و بررسی مظاهر آن اسما که به موجودات می¬رسند، همه در حوزه دین قرار می¬گیرند. بنابراین، شما با اثبات دین به عنوان مجموعه ای از قوانین و مقررات ثابتی که مبین انسان و جهان و پیوند میان آنهاست، مواجهید. دین، مخالف عقل نیست؛ بلکه مبین قوانین برهانی عقلی نیز می باشد. منظور از علم هم در این جا، علم قطعی و اطمینان آور است و ظنی بودن علوم تجربی، مانع دینی شدن آنها نمی¬شود؛ یعنی یقینی بودن آنها، اسنادشان را به اسلام، یقینی و ظنی بودنشان، اسنادشان را به اسلام، ظنی می کند. بنابراین، قلمرو دین هم بسیار گسترده می¬شود. پس اسلام از یک طرف در قرآن و عترت متجلی می¬شود و از طرف دیگر، عقل¬مدار و برهان محور و در صدد ت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 