پاورپوینت کامل اولین روز ۱۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اولین روز ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اولین روز ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اولین روز ۱۴ اسلاید در PowerPoint :

کیف سنگین پراز کتاب را روی شانه اش جابه جا کرد. سرش پایین بود و سنگ فرش پارک را نگاه می کرد. سعی می کرد از زیر سایه درختان عبور کند؛ تا از آفتاب گرم تابستان در امان باشد. در ذهن خودش سؤالات امتحانی را که چند دقیقه پیش ازسر گذرانده بود، مرور می کرد. مطمئن بود دو سوال را اشتباه جواب داده؛ اما برایش مهم نبود؛ همین که این ترم مشروط نمی شد، کافی بود. به یک بوفه رسید. بیسکویت و آب میوه خنکی خرید و در کیفش چپاند و به راهش ادامه داد کمی جلوتر و نزدیک محل بازی بچه ها، نیمکتی دید. قدم هایش راتند تر کرد؛ به نیمکت رسید ونشست. بازدم عمیقی بیرون داد و با بی حوصلگی کیفش را روی نیمکت انداخت. مقنعه سیاهش راکمی مرتب کرد. به بدنش کش و قوسی داد و خستگی یک ساعت خم بودن روی برگه امتحان را کمی رفع کرد. نگاهی به اطراف انداخت. هوا گرم بود؛ اما گاهی نسیم خنکی می وزید. پارک، بسیار خلوت بود. کمی جلوتر از او، یک زن روی نیمکتی نشسته بود و کتاب می خواند. چهار کودک در حال بازی با اسباب بودند. با خود گفت: خوش به حالشان؛ غصه درس و امتحان دانشگاه را ندارند! نگاهی به ساعت مچی اش انداخت. نزدیک ظهر بود. کمی احساس ضعف می کرد. دست برد و آب میوه اش را بیرون کشید. برگه تاریخ امتحاناتش روی زمین افتاد. خم شد آن را برداشت. تاریخ ها را مرور کرد. روی هر امتحانی که برگذار شده بود، با خودکاری قرمز، خط کشیده بود. خودکارش را بیرون آورد و روی امتحان یکی مانده به آخری نیز خط کشید. لبخندی زد؛ چرا که تنها یک امتحان مانده بود. یکی از دختربچه ها از تاب پایین آمد و سراغ زن رفت. زن به او گفت: اگه تشنت شده، آب بخور. دختر گفت: نه، نمی خواهم. مادر لبخندی از رضایت زد. دختر کنار مادرش نشست. نگاهش را ازمادر و دختر گرفت و به برگه انداخت. باخود می گفت: آن قدر درگیر امتحانات بودم که نفهمیدم این یک ماه چطور گذشت. برگه را درکیف گذاشت و بیسکویت را بیرون آورد؛ آن را باز کرد و یکی دردهان گذاشت و جرعه ای از آب میوه نوشید. باز نگاهی به دخترو مادرش انداخت. زن درحال کتاب خواندن بود؛ اما دختراو را نگاه می کرد. نگاهش را به جایی دیگر برد و بیسکویتی دیگر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.