پاورپوینت کامل عشق، حقیقی مجازی ندارد! ۱۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عشق، حقیقی مجازی ندارد! ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عشق، حقیقی مجازی ندارد! ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل عشق، حقیقی مجازی ندارد! ۱۶ اسلاید در PowerPoint :

خدا رحمت کند مرحوم استاد را که گاهی اوقات که ما از تهران با ماشین می آمدیم و یک دفعه کلید در ماشین می ماند و در قفل می شد، استاد شروع می کرد به سخن گفتن و این که چرا این اتفاق افتاد و از علت آن سؤال می کرد. برای این که ائمه دین به ما گفتند که هیچ حادثه ای نیست که در طبیعت بیفتد و برای شما پیامی نداشته باشد. بنابراین، در هر حادثه ای که دور و برتان می افتد، پیامی ببینید و در صدد صید یک پیامی باشد.

روزها فکر من این است و همه شب سخنم

که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود

به کجا می روم آخر ننمایی وطنم

کارکرد معرفتی ادیان، پاسخ گویی به چراها و سؤالات آدمی است و بر اساس آن ساخت و بافتی که انسان دارد و حقیقت جو و زیبایی پرست است، طبعاً این معرفت زمینه، برای شکل گیری عشق و به تعبیر قرآنی، ایمان است؛ یعنی ابتدا تمایلی و گرایشی و بعد هم این زمینه می شود برای ولایت. هیچ انسانی در این جهان، خالی از ولایت نیست و همه انسان ها اهل ولایتند و تنها تفاوت ها در این است که ولی برخی افراد، مؤمن و ولی برخی کافر است. در آیه الکرسی مکرر آمده است که خدا، ولی و سرپرست انسان های مؤمنی است که عشقی و گرایشی به حق دارند و این ولایت هم نتیجه اش این است که خدا آنها را از ظلمت، به نورانیت وارد می کند؛ اما آنهایی که اهل کفرند، چند تا ولی دارند؛ اما اولیای آنها کسانی هستند که در طغیان غوطه می خورند و آن ولایت پذیری آنها هم نتیجه اش این است که از نورانیت ها به سوی ظلمت برده می شوند. بنابراین، انسان در این دنیا، بی دل نیست و این دل هم بی عشق زندگی نمی کند و تفاوت آدم ها در این است که هر کسی دل و عشق خود را تحت ولایت کسی قرار می دهد، ولایت خدا یا ولایت طاغوت. اگر آن معرفت آمد، زمینه یک گرایش است؛ زمینه میلی، محبتی، عشقی و ولایتی و با این عشق و معنایی که به دنبال این عشق می آید، سختی های زندگی در نگاه ما کوچک می شوند و بسیاری سختی ها اساساً خودشان را از دست می دهند و بسیاری سختی ها ممکن است برای ما تحمل پذیر شوند. خصوصیت عشق، این است، عشق با خودش در زندگی ما معنا ایجاد می کند و این عشقی که معنایی به دنبالش می آید، خصوصیتش این است که رنج زداست.

دیگران را تلخ می آید شراب جور عشق

ما زد دست دوست می گیریم و شکّر می شود

ما گاهی زهر را با لذت می خوریم؛ چون از دست ساقی ای می گیریم که شاهد زیبارویی است و ما نسبت به او عشق می ورزیم و گاهی درد را هم با ارادت و طلب می کشیم؛ چون عاشق کسی هستیم که ما را مبتلا