پاورپوینت کامل نرمش قهرمانانه، حد فاصل عزت و ذلت ۲۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نرمش قهرمانانه، حد فاصل عزت و ذلت ۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نرمش قهرمانانه، حد فاصل عزت و ذلت ۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل نرمش قهرمانانه، حد فاصل عزت و ذلت ۲۰ اسلاید در PowerPoint :

جستاری در سیره ائمه معصومین علیهم السلام در برابر جبهه باطل

اگر در تعالیم اسلامی، «هیهات مناالذله» آمده، پس چگونه می توان با دشمن نشست و مذاکره کرد؟ اگر خون سیدالشهدا باید ریخته شود تا اسلام، زنده بماند، چرا دشمن را خرسند کنیم به میز مذاکره؛ تا سخن از همه گزینه ها بگوید؟ چرا باید اجازه داد دشمن سلاحش را از میدان مبارزه به روی میز بیاورد؟ اگر حق و باطل رو در روی هم و حسینیان و یزیدیان تاریخ در مصاف هستند، چگونه می توان از صلح و مذاکره حرف زد؟

با این حال، واقعیت تاریخ و آموزه های دینی و برداشت های عقلی، چیز دیگری می گوید. تاریخ و دین و عقل می گوید: هر تصمیمی باید با توجه به شرایط گرفته شود؛ به شرط آن که از خط قرمز، عبور نکند؛ اما خط قرمز کدام است؟ آیا اگر به مناسبت، هر روز، چیزی به عنوان مصلحت مطرح شود و سازشی صورت گیرد، از عزت و غیرت و اصالت چیزی باقی می ماند؟

این کدام خط قرمز است که روشن می کند امروز باید تا پای جان ایستاد و فردا می گوید: باید سر فرود آورد؟ نرمش قهرمانانه، یعنی مذاکره با سران کفر و شرک؛ با رعایت خط قرمز. اگر شرایط به گونه ای است که امکان از میان برداشتن موانع نیست، باید نشست و مذاکره کرد؛ امّا امکان ندارد که پیامبر صلی الله علیه وآله بر سر اصول، مصالحه کند. اگر لشکر اموی نیرنگ کند و لشکر خودی دچار فتنه شود و قرآن بر سرنیزه را با قرآن ناطق، اشتباه بگیرد، امیرالمؤمین علیه السلام هم که باشی، با آن همه رشادت، به حکمیت راضی می شوی و اگر نشوی، چه کنی با جماعت لجوج عنود و دشمن نیرنگ باز؟ اگر دشمن آدم هایت را بخرد و برای مردانت که مردانه ایستاده اند، شایعه خیانت بسازد. باید تن به صلح دهی؛ حتی اگر سرداری چون امام حسن علیه السلام باشی که در جنگ های پدر، شمشیر شجاعت و پیروزی بزنی؛ امّا باز از حق، دست برنمی داری؛ چه در حکمیت و چه در مصالحه. دشمن، همواره دشمنی خواهد کرد و فریب خواهد داد و پیمان خواهد شکست؛ امّا تو اگر سردار عزت باشی، فریاد پرهیز و دوری از ذلت سر می دهی و اگر دشمن راهت را گرفت، جنگ را بهترین کار نمی دانی و می گویی: این است نامه های دعوت کوفیان؛ پس اگر نمی خواهید، راه باز کنید که بازگردم و این، نه از سر ترس و ذلت، بلکه درس خط قرمز است؛ درس این است که کشته شدن و قیام، هدف نیست؛ وسیله است؛ اگر شرایط باشد و اگر شرایط نباشد، امام سجاد علیه السلام می شوی در صحیفه سجادیه؛ تا گم شده مردمان عصرت را بیافرینی و آن اخلاق است؛ پس در دیدار با فرستاده ظالمان، نرم سخن می گویی؛ تا رشته هدایت، بیش از این قطع نشود و امت بی امام، نماند و این، حفظ جان و مصلحت نیست؛ بلکه عین حق است. حالا اگر جامعه اسلامی دچار فتنه شد و ستم گران به جان هم افتادند و عده ای هم شور قیام پیدا کردند، تو نباید گرفتار هیجان شوی. این جا شمشیر بالا بردن، شجاعت نیست.

در این حال، کرسی علم و دانش پژوهی عَلَم می کنی؛ تا باقر العلوم شوی و پس از جهاد و عدالت و شهادت و زهد و تقوا، به ترویج علم و فقاهت بپردازی و چون زمان، آماده حادثه بزرگ نیست، مکتب جعفری راه می اندازی و خشم و شمشیر