پاورپوینت کامل زندگی یک سفیدپوش در کشیک های بیمارستانی ۲۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زندگی یک سفیدپوش در کشیک های بیمارستانی ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زندگی یک سفیدپوش در کشیک های بیمارستانی ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زندگی یک سفیدپوش در کشیک های بیمارستانی ۲۶ اسلاید در PowerPoint :
میخواهم برایتان از همه آن چیزهایی بنویسم که در شهریورماه ۱۳۸۵، وقتی قبولی ام را در رشته پزشکی در روزنامه دیدم، شروع به تصور و یا تخیلشان کردم.
از همان روزهای اول، سال هایی را می دیدم که یک پزشک و به بیانی زیبندهتر، یک طبیب شده ام؛ کسی که دردهای انسان ها را با تمام گوشت و پوست و استخوانش، درک می کند و برای زدودن آنها، همواره تلاش می کند.
سال های اول تحصیل، در گیجی و سردرگمی گذشت و فکر همه ما، تنها آموختن درس های سنگین و نچسبی بود که بعدها فهمیدیم بخش عمدهشان هیچ وقت به کارمان نیامده است و نخواهد آمد.
وقتی به آموزش بالین، در سال سوم شاگردی طبابت رسیدیم، جامه سپید بر ما پوشاندند؛ کسوتی که در آن، باید پای را از جسم و جان خود فراتر بگذاری و بهانه ای شوی برای بیشتر زیستن و بهتر زیستن سایر انسان ها و این اتفاق، شروع همه مسائل و مسئولیت ها بود!
کسی برایمان نگفت که وقتی این جامه سپید را بر تن کرده اید، چه وظایف و چه حقوقی دارید.
هیچ کس از همان روزهای نخست، به ما نیاموخت که این تن پوش، بار سنگینی بر دوش شما می گذارد تا درک کنیم که همواره انسان هایی هستند که با تمام وجود خود، به ما نیازمندند و دست یاری شان به ما اشاره می کند.
هیچ کس به ما یاد نداد که در نهایت فروتنی، به آن بیمار روستانشینی که حتی نمی تواند تفاوت حروف و اعداد را از هم تشخیص دهد، با تمام وجود، احترام بگذاریم.
به ما آموزش ندادند که باید دردهای عمیق آن بیمار سرطانی را از دل و جان حس کنیم و یاریگر او در لحظات جدال با مرگ و نیستی باشیم.
به ما نگفتند که بین انسان های توانمند و آن کسی که از عهده مخارج یومیه اش هم بر نمی آید، نباید هیچ تفاوتی بگذارید.
به ما نیاموختند که همواره باید امیدبخش مادرانی باشیم که چشم انتظار بهبودی فرزندانی هستند که از یک بیماری مزمن و طاقت فرسا، رنج می برند.
نگفتند که باید حال و روز پدری را درک کنید که هستی و نیستی خود را برای کودک سندرومیک خود گذاشته، به امید آن که بتواند شادی را به خانواده دردمندش باز گرداند و سرانجام، به ما تعلیم ندادند که ما باید مرکز توجه و تمرکز کسب جایگاهی والا در انسانیت و اخلاق باشیم و طبابت، دلیل کوچکی شود که بتوانیم روح و روانمان را در مراتب بلند معنویت، سیر دهیم.
همه اینها بخش کوچکی از مسئولیت های بزرگی است که پذیرفته ایم و باید به آنها جامه عمل بپوشانیم.
هر فردی که وارد میدان می شود، در آغاز به تمام این مسئولیت ها فکر کرده است؛ اما سخن درباره چگونگی انجام آنهاست.
از سوی دیگر، حقوق تو به عنوان یک انسان نیز مطرح است؛ زیرا تو نیز مانند سایر آدم های اطرافت، حق حیات داری. تو نیز باید شیرینی های زندگی را بچشی و به اندازه دیگران، حق برخورداری از حداقل امکانات لازم برای خوب زیستن، داری.
همان قدر که برای نجات یک انسان تلاش می کنی و اگر نتوانستی، اشک از دیدگانت سرازیر می شود، به همان اندازه، حق خندیدن و شاد بودن داری.
تو هم باید راحت زندگی کنی و نیاز به تفریح و تنوع داری. تو هم باید بتوانی در کنار دیگر انسان ها در این پهنه خاکی، با آسایش خاطر، زندگی کنی و دیگران هم باید به تو احترام بگذارند.
زندگی تو در کشیک های بیمارستان، مدیریت بیمار بدحال، اورژانس های بدون مسئول و آن کنج کتابخانه خلاصه نمی شود؛ بلکه اینها بخشی از زندگی تو هستند.
در بیمارستانهای آموزشی ما – جایی که بیشتر به بیمارستان صحرایی شباهت دارد – خبری از آموزش پزشکی نیست. فراوانی بیمارانی که به این مراکز گسیل می شوند، فرصت آموختن را از دانشجویان گرفته و همه به نیروهای کار برای تحقق اهداف بیمارستان تبدیل شدهاند. اینجا دانشجویان فقط کار می کنند و اگر وقتی باقی بماند، در کنار آن و با آزمون و خطا و به طور خودجوش، درس می آموزند.
هیچ کس مسئولیت آموزش این همه دانشجو را بر عهده ندارد. گویا استادان هم یادشان رفته که باید بیاموزند. کسی چه می داند؛ شاید آنها هم مثل ما خستهاند!
انگار تنها چیزی که در این میان اهمیت ندارد، آموزش یک دانشجوی پزشک
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 