پاورپوینت کامل اولین دهن کجی اولین شاه پهلوی به علمای قم ۲۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اولین دهن کجی اولین شاه پهلوی به علمای قم ۲۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اولین دهن کجی اولین شاه پهلوی به علمای قم ۲۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل اولین دهن کجی اولین شاه پهلوی به علمای قم ۲۴ اسلاید در PowerPoint :

فروردین ۱۳۰۴، مصادف با ماه رمضان بود. نزدیک سال تحویل، طبق رسمی پسندیده، گروهی از مردم، گرد بارگاه نگین قم، برای سال تحویل جمع شده بودند. در این میان، تاج الملوک، ملکه پهلوی نیز با همراهانش حضور داشت و در میان آنها چند زن بی حجاب بودند. در این وضعیت آیت الله شیخ محمدتقی بافتی، برای امر به معروف، به همسر رضاخان و همراهان تذکر داد. این موضوع از طریق متولی حرم به استحضار شاه رسید. رضاشاه رهسپار شهر مقدس قم شد و گرد وغبار عجیبی به راه انداخت. او با چکمه های نظامی، وارد حرم شد و با عصایش چند نفری را کتک زد؛ سپس شیخ بافقی را کتک زد و دستور داد برای پذیرایی بیشتر، وی را به شهربانی برده، تا تأدیب کنند. این ماجرا، آغاز بهار شوم اولین سال های حکومت رضاخان بود.

این واقعه تنها دهن کجی به علمای قم نبود؛ بلکه شاه مغرور، گستاخانه و چکمه­پوش وارد صحن و سرای «نگین قم» شد. کاش وی از این پس شمشیر خود را فقط برای علمای قم از رو می بست؛ ولی پادشاه، می خواست تیشه به ریشه دین بزند. رضا میرپنج که تا قبل از تثبیت قدرتش به روش های مختلف خود را یک مذهبی تمام عیار نشان می داد و با قدرت مذهب بر تخت سلطنت جلوس کرده بود، حالا می خواست با همان مذهب بجنگد و اسم آن را «مبارزه با خرافه و عامل انحطاط ایران» گذاشته بود. به گواه تاریخ، چنین تفکرات شومی، قبل از آن که کاری از پیش ببرند، از صفحه روزگار محو شده اند. از لشگر ابرهه گرفته تا رضاخان، شاهی که بعد از حدود ۲۰ سال دیکتاتوری، به شکل خفت باری توسط همان ها که روی کارش آوردند، عزل شد و خاک این سرزمین، حتی پذیرای جسم بی روح او هم نشد و سلطنتی که بنیان نهاد نیز سه دهه بعد، ابتر شد و سقوط کرد.

خان بی خانمان

آخرین روزهای اسفند ۱۲۵۵ ش. بود که پسری به نام رضا در قریه آلاشت، از توابع سوادکوه مازندران، به دنیا آمد. چند روز بعد، پدرش درگذشت. مادرش او را به تهران آورد و در خانه دایی اش ساکن شد. رضا در چهارده – پانزده سالگی وارد بریگارد قزاق شد و در لباس یک نظامی ساده، کار خود را آغاز کرد.

وی پس از سرکوب نهضت آزادی خواهانه میرزا کوچک خان در گیلان، بیش از پیش، مورد توجه قرار گرفت؛ تا آن جا که یک ژنرال انگلیسی، او را شایسته اجرای طرح کودتایی یافت که منافع بریتانیا را در ایران و شبه قاره هند، تأمین می کرد. رضاخان در جریان کودتای سوم اسفند، در کابینه سیدضیاء، وزیر جنگ شد و به دنبال موفقیت های چشمگیر و تدریجی او، زمینه های سلطنتش آماده شد و در سال ۱۳۰۴ش. با کمک انگلستان، با پایان دادن به سلطنت قاجارها، سلسله پهلوی را بنیان گذاری کرد.

با شروع جنگ جهانی دوم، ایران توسط متفقین اشغال شد و انگلیسی ها دیگر رضاشاهی را که خودشان به قدرت رسانده بودند، قدرنشناس می دیدند. آنها گرایش او را به سوی آلمان را احساس کرده، از این جهت، از او بسیار عصبانی و ناراضی بودند.

فکر برکناری رضاخان از قدرت، سران انگلیس را واداشت تا اقدام خود را عملی سازند. انتقال و خروج رضاخان از ایران، تصمیمی بود که گرفته شد. او به همراه خانواده اش، آماده تبعید بودند که ناگاه سر از جزیره موریس در ماداگاسکار در اقیانوس هند درآورد. اقامت شاه ایران در این جزیره بد آب و هوا، هفت ماه طول کشید.

در آن شرایط سخت، کم کم سیل تلگرام ها از تهران به موریس و برعکس آغاز شد. رضاخان تقاضای رفتن به کانادا را با پسرش که بر تخت سلطنت نشسته بود، مطرح کرد؛ اما انگلیسی ها از فرستادن او به کانادا منصرف شده، تنها با انتقال او به آفریقای جنوبی یا شهر ژوهانسبورگ، موافقت کردند.

با این وجود، خان ایران از فرزندش، خواست تا او را به جای مناسب تری منتقل کند. در پی این درخواست، پس از هشت روز، وقتی کشتی باری نظامی متفقین به دوربان رسید، رضا